بلاد کبیره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بلاد كبيره شهرهاى بزرگ خارج از حدّ متعارف است. بلاد کبیره دارای
احکام خاصی است از جمله اينكه مبدأ مسافت برای پيمودن هشت فرسخ از آخر شهر است يا آخر محله؟
حد ترخص بلاد كبيره کجاست؟ و نیز قصد اقامت ده روزه در بلاد کبیره موجب ثبوت
احكام وطن مىشود یا نه؟ از عنوان بلاد کبیره در باب
صلات سخن رفته است.
بلاد كبيره شهرهاى بزرگ خارج از حدّ متعارف است و از آن در باب
صلات سخن رفته است.
از شرايط شكسته شدن نماز (
قصر)، پيمودن مسافت هشت فرسخ است؛ ليكن در اينكه مبدأ مسافت در بلاد كبيره همچون غير آن، از آخر شهر است يا آخر محله اختلاف است.
حدّ ترخّص مكانى است كه
مسافر از آنجا ديوار خانههاى شهر يا محلّه (بنابر اختلاف در مبدأ مسافت) را نبيند و
اذان آن را نشنود. در اينكه ملاك،
اذان آخر شهر است يا- بنابر قول به اينكه بلاد كبيره در احتساب مبدأ مسافت
حكم ساير بلاد را دارد- در بلاد كوچك و متوسط اذان شهر و در بلاد كبيره
اذان آخر شهر مىباشد، اختلاف است.
اقامت در مكانى به قصد ده روز، موجب قطع
سفر و ثبوت
احكام وطن مىشود ، امّا در شهرهاى بزرگ اختلاف است كه آيا بايد قصد اقامت در محلهاى از محلههاى آن باشد يا ملاك، وحدت شهر است و اگر يك شهر محسوب شود، قصد اقامت در شهر نيز كفايت مىكند؟ بنابر قول نخست، اگر
مسافرى قصد اقامت ده روز در محلهاى را نداشته باشد،
سفر او قطع نمىشود و
احكام مسافر (
قصر نماز و صحيح نبودن
روزه) را دارد.
در قصر خواندن برای
مسافر، اموری معتبر است. یکی از آنها
مسافت است که مبدا محاسبه آن، همچنین اموری مثل علامت حد ترخص در شهرهایی که به طور خارق العاده بزرگ هستند با غیر آنها متفاوت است.
مسافتی که در قصر خواندن برای
مسافر معتبر است «عبارت است از هشت
فرسخ ممتد در جهت رفت یا در جهت برگشت یا آنکه مجموع رفتوبرگشت رویهم هشت فرسخ شود، بهشرط آنکه رفتن کمتر از چهار فرسخ نباشد - چه برگشتش به رفتنش متّصل باشد و بین رفتوبرگشت را با یک شب یا بیشتر ماندن، قطع نکند یا قطع بکند ولی نه به صورتی که
اقامت قاطع سفر محقق شود و نه آنکه چیز دیگری که
سفر را قطع میکند حاصل شود - که نماز را قصر میخواند و روزه را افطار میکند، ولی احتیاط (مستحب) شدید، در صورت آخری (که بین رفتوبرگشت در جایی بماند) این است که علاوهبرآن، نماز را تمام بخواند (و روزه هم بگیرد) و روزه را قضا نماید.»
و هر «فرسخ سه میل است و
میل چهارهزار ذراع دست است که طول آن (ذراع دست) به پهنای بیست و چهار انگشت است و هر انگشتی به پهنای هفت جو میباشد و هر جوی به پهنای هفت مو از موهای متوسط اسب برزون است. و اگر مسافت از این مقدار - هرچنداندکی - کمتر باشد، نماز تمام است.»
مبدا محاسبه مسافت،
دیوار شهر است و در جایی که دیوار و حصار ندارد، آخرین
خانه، ابتدای مسافت به شمار میرود. و این
معیار در غیر شهرهایی است که به طور خارق العاده بزرگ هستند.
مبدا محاسبه مسافت در اینگونه شهرها (که به طور خارق العاده بزرگ هستند) چنان که محلّههای آن مانند روستاهای نزدیک به یکدیگر، از هم جدا باشند، آخر محلّه است، وگرنه مورد
اشکال است، مثل آنکه محلّهها بههمپیوسته باشند، پس در جایی که اگر از آخر شهر حساب کند به حد مسافت نمیرسد و اگر از خانه خویش حساب کند به آن حد میرسد، احتیاط (مستحب) آن است که هم شکسته بخواند وهم تمام، اگرچه بعید نیست گفته شود که ابتدای مسافت در چنین موردی از
منزل او میباشد.
و «میزان در اتصال و انفصال نظر
عرف است»
تهران از بلاد کبیره است و
مبدا مسافت در آن منزل است و حد ترخّص ندارد، ولی در
محلّه باید احتیاط مراعات شود.
به بیان دیگر «در مثل تهران، ابتدای مسافت از منزل است؛ ولی
حکم سفر، از آخر محله بار میشود.»
بنابراین «در داخل تهران از منزل تا محل کار رفتوبرگشت اگر به مقدار هشت فرسخ شرعی است
حکم مسافر دارند.
و «اگر تهران قبل از کبیره شدن وطن شما است، مسافت را از آخر حد آن حساب کنید.
و برای قطعشدن
سفر در بازگشت از
سفر برای کسی که وطن او تهران است «میزان، رسیدن به محلهای است که منزل شخص در آن محله قرار دارد.»
کسی که تهران
وطن او نیست و هر روز از
محل سکونت و حدود آن خارج میشود برای کار، نمیتواند
قصد اقامت نماید و
حکم مسافر را دارد و چنانچه بر خلاف وظیفه عمل کرده، باید
قضا نماید.
و «در نیت اقامت ده روز یا در
قصد توطن باید محله به خصوصی را منظور نماید.»
بنابراین «شما وقتی میتوانید در تهران نماز را تمام بخوانید و
روزه بگیرید که در یک محله قصد ماندن ده روز نمایید و اگر قصد کردید و ماندید تا به حد
مسافت شرعی نرفتهاید نماز شما تمام است و میتوانید روزه بگیرید و روزهها
کفاره ندارد و در تهران حد ترخص نیست و مسافت تقریباً ۴۵
کیلومتر است که اگر از منزل ۵/۲۲ کیلومتر بروید و ۵/۲۲ کیلومتر برگردید مسافت شرعی حاصل شده است ولی این حد برای وقتی است که شما در منزل قصد ده روز کرده باشید.»
• کتاب فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام جلد۲ صفحه۱۲۶ و۱۲۷؛ تالیف شده توسط جمعى از پژوهشگران زير نظر سيد محمود هاشمى شاهرودى.
•
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی