بدن بعد از مرگ (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدن آخرتی با
بدن دنیایی
شباهت دارد، و به عبارت دیگر خداوند
خلقت بعدى بدن را
مثل خلقت قبلى دانسته است.
اولم یروا ان الله... قادر علی ان یخلق مثلهم...
آیا نمیدانند خدایی که آسمانها و
زمین را آفریده،
قادر است مثل آنان را بیافریند (و به زندگی جدید بازشان گرداند)؟! ...
مماثلت از جهت
مقایسه بدن جدید با بدن اول است. با قطع نظر از «نفس» که
وحدت انسان را حفظ میکند.
آیات فوق از روشنترين آيات مربوط به اثبات
معاد جسمانی است، زيرا
تعجب مشرکان از اين بود كه چگونه ممكن است خداوند استخوانهاى پوسيده و
خاک شده را بار ديگر به
لباس حیات و زندگى بيارايد، پاسخ
قرآن نيز در همين رابطه است مىگويد: خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريد، چنين قدرتى را دارد كه اجزاى پراكنده
انسان را جمع آورى كرده، حيات نوين ببخشد.
معلوم نيست با اين آيات روشن، و آيات فراوان ديگرى همانند آن، چگونه بعضى دعوى
اسلام دارند، در عين حال
معاد را منحصرا روحانى مىدانند؟! ضمنا استدلال به عموميت
قدرت خداوند در اثبات مساله معاد يكى از دلائلى است كه قرآن كرارا روى آن تكيه كرده است از جمله در آخر
سوره یس كه چند دليل براى اثبات معاد
جسمانى بيان شده يكى از آنها همين مساله عموميت
قدرت خدا است.
امام خمینی بر این باور است که
بدن اخروی عین همان
بدن دنیوی است، البته این عینیت بدین معناست که تشخص و شخص این بدن باقی میماند و شخص این بدن، خود دربردارنده صورت
جسمیه و ماده (هیولی) است و ماده آن در عالم طبیعت دائم در حال تبدل است و عناصر مادی در آن جایگزین میشود و با اینکه بدن بهتدریج در حال تبدل و تغیر است، تشخص صورت
جسمیه آن محفوظ است و حافظ تشخص صورت
جسمیه در طول این تبادلات، نفس است و زمانی که این صورت
جسمیه با مرگ، ماده خود (بدن عنصری) را از دست بدهد، صورت
جسمیه آن باقی میماند.
زیرا حقیقت
جسمیت منوط به داشتن ماده نیست، بلکه در
برزخ نیز
جسمیت وجود دارد و اشخاص با بدن
برزخی التذاذهای
جسمی دارند و اینچنین که بدن با انقطاع از عالم طبیعت مقداری از وجود طبیعی رها شود و مابقی در عالم مثال و عالم عقل باقی بماند، بلکه مراد این است که مراتب بالاتر، حقایق مراتب پایینتر را در خود دارند و حقایق مثالی و عقلی خالصتر است و حقایق
جسم مادی را دارند.
بنابراین
جسم طبیعی در سیر کمالی خود در حال تجدد و ترقی است و از
جسم طبیعی به
جسم برزخی و ملکوتی تبدیل میشود و به آن درجه
جسمیت که معتدلترین
اجسام طبیعی است، میرسد، ولی درعینحال شخصیت این
جسم ثابت و محفوظ است و این
جسم همان
جسم عالم طبیعت است که به عالم دیگر منتقل شده است،
ازاینجهت است که اگر کسی در آغاز حیات خود با بدن مادی کاری انجام دهد، با تحلیل و تبدل این بدن و عناصر آن در طول عمر، این فعل به او انتساب دارد، زیرا انسان دارای یک هویت واحد است که با تغییر و تبدلات
بدن عنصری، شخصیت آن محفوظ است. بنابر تقریر امام از
جسمانی بودن معاد، این شبهه دفع میشود؛ زیرا آنچه محشور میشود و باقی بماند، آن
جسم مثالی و حقیقت
جسم و صورت
جسمیه است که دائم با نفس همراه است و عین بدن است و فنا نمیپذیرد، بلکه آن ماده و قشری که به همراه بدن بود، زایل میشود و این ماده مانند غلافی است که از بدن جدا میشود.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۱۸۱، برگرفته از مقاله «بدن بعد از مرگ». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.