• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

باری در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: بارئ (مقالات مرتبط).

باری از اسما و صفات الهی است به معنی پدید آورنده آفریدگان به صورت متمایز از یکدیگر.



باری (در اصل باریء
[۲] المنجد، ج‌۱، ص‌۷۳، «برء».
به همزه آخر) در لغت از ریشه «ب ر ء»
[۳] الصحاح، ج۱، ص۳۶.
[۴] اقرب‌الموارد، ج۱، ص‌۱۵۴.
[۵] ترتیب‌العین، ص‌۷۴، «برء».
به معنای آفریدن بدون نمونه
[۷] النهایه، ج۱، ص۱۱۱.
[۸] تاج‌العروس، ج‌۱، ص‌۱۱۳، «برء».
پیشین‌است.
واژه باری دو بار در آیه ۵۴ بقره و یک بار در آیه ۲۴ حشر وارد شده است. در آیه ۲۲ سوره‌حدید نیز فعل (نبرأ) که معنای همین اسم را افاده می‌کند به کار رفته‌است.

۱.۱ - باری پدید آورنده مخلوقات

اسم باری به معنای پدید آورنده مخلوقات است، به نحوی که هیچ‌یک به دیگری مشتبه‌نشده، از یکدیگر متمایز باشند
[۱۲] فتح الرحمن، ج‌۷، ص‌۳۶-۴۳.
[۱۳] المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۵۷.
؛ به عبارت دیگر باری جدا سازنده و متمایز کننده مخلوقات از یکدیگر از طریق بخشیدن صورتهای گوناگون به آنهاست
[۱۴] لوامع البینات، ص‌۲۱۶.
، زیرا خداوند انسان را از زمین ( خاک ) جدا می‌سازد یا اشیا را (از عالم عقول متمایز می‌کند و) به عالم نفوس تنزل می‌دهد
[۱۶] شرح الاسماء الحسنی، درود‌آبادی، ص‌۳۳.
یا به عقیده برخی، موجودات را از عدم جدا می‌سازد.
[۱۸] مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۳۷.
پیوند بین معنای باری به عنوان اسم خداوند و معنای لغوی آن از این جهت است که معنای آفریدن و پدید آوردن به نوعی در اسم باری لحاظ شده و شاید با توجّه به همین ارتباط است که برخی اسم باری را به معنای آفریدگار نخستین و پدید آورنده اشیا بدون نمونه پیشین دانسته‌اند.
[۱۹] تفسیر سمرقندی، ج‌۳، ص‌۳۴۸.
گفتنی است که برخی، اساساً باری را از ریشه «براء» (جداسازی) و به معنای جدا سازنده دانسته‌اند.
[۲۰] المیزان، ج‌۱، ص‌۱۹۰.


۱.۲ - باری در سوره حشر

اسم باری در آیه «هُوَ اللّهُ الخلِقُ البارِئُ المُصَوِّرُ‌لَهُ الاَسماءُ الحُسنی» بین‌دو اسم خالق و مصوّر واقع شده است. از نظر محققان
[۲۲] علم‌الیقین، ج۱، ص۱۷۰.
[۲۳] المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۵۷.
[۲۴] کشف‌الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۵۷‌.
باری به مرتبه ویژه‌ای از آفرینش موجودات به دست خداوند اشاره دارد که پس از مرتبه خلق و پیش از تصویر است، ازاین‌رو ترتیب این نامها در آیه یاد شده بر خلاف پندار برخی مبنی بر ترادف آنها، از پیوند منطقی آن‌ها حکایت دارد، زیرا هر آنچه که از عدم به سوی وجود خارج می‌شود در مرحله نخست نیازمند تقدیر و تعیین اندازه‌ها و حد و حدود و خصوصیات گوناگون و در مرحله دوم نیازمند پدید آوردن بر طبق اندازه‌ها و خصوصیات معین شده پیشین و در مرحله سوم نیازمند صورتگری و شکل‌دهی است و خداوند متعالی از آن حیث که مقدِّر و تعیین کننده حدود و خصوصیات آفریدگان است «خالق» و به جهت این‌که اختراع کننده و پدید آورنده آنهاست «باری» و به اعتبار این‌که مرتب کننده صورتهای مخلوقات به بهترین ترتیب است «مُصوّر» خوانده می‌شود.
[۲۵] شرح الاسماء الحسنی، غزالی، ص‌۶۴‌-۶۵‌.
براساس آیه ۲۲ حدید مصیبتهایی که در زمین واقع می‌شود یا به انسانها می‌رسد، خداوند پیش از باری بودن نسبت به آنها، حدود و اندازه‌ها و خصوصیات آن‌ها را در لوح محفوظ معین و مقدر کرده است. آیه مذکور تقدیر حوادث پیش از وقوع آن‌ها و تعلق قضای تغییرناپذیر الهی به آن‌ها را بر خداوند آسان دانسته است:«ما اَصابَ مِن مُصیبَة فِی الاَرضِ ولا فی اَنفُسِکُم اِلاّ فی کِتب مِن قَبلِ اَن نَبرَاَها اِنَّ ذلِکَ عَلَی اللّهِ یَسیر». آیه بعد علت آگاه ساختن مردم از این امر (تقدیر حوادث پیش از وقوع آنها) را اندوهگین نشدن انسانها بر نعمتهای از‌دست رفته و خوشحال نشدن ایشان بر دریافت نعمتها بیان کرده است:«لِکَیلا تَأسَوا عَلی ما فاتَکُم و‌لا تَفرَحوا بِما ءاتکُم...»، زیرا انسان اگر یقین کند که آنچه (مصیبتها) به او رسیده قبلاً مقدّر شده و باید به او می‌رسید و نعمتهایی که به او داده شده تا مدتی نزد او به امانت است، غم و شادی خود را به هنگام از دست دادن نعمت و دریافت آن بزرگ نمی‌شمارد و چندان به آن اهمیت نمی‌دهد.
[۲۸] المیزان، ج‌۱۹، ص‌۱۹۲.


۱.۳ - ریشه باری

برخی در تبیین باری آن را برگرفته از ریشه «بری» ( خاک ) و به معنای آفریننده انسان و ترکیب کننده او از خاک دانسته‌اند.
[۲۹] لوامع‌البینات، ص‌۲۱۷.
[۳۰] التوحید، ص‌۲۰۰.
در نظر دیگر باری از «بَرْی» (تراشیدن) و به مفهوم پدید آورنده چیزی به شکل موزون است.
[۳۱] پیام قرآن، ج‌۴، ص‌۲۹۲.
گفته شده: باری از ریشه بَرء (آفریدن) و به معنای خالق و مترادف با آن است.
[۳۳] لوامع البینات، ص‌۲۱۶.
به اعتقاد برخی باری از «بُرء» (بهبودی و رهایی از نقص و مرض ) و به معنای پدید آورنده اشیا بدون نقص و کاستی
[۳۵] پیام قرآن، ج‌۴، ص‌۲۹۲.
یا آفریدگار موجودات بدون تخلف از مقتضای حکمت و فطرت است.
[۳۶] روح المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۷، ص‌۹۲.
[۳۷] فتح الرحمن، ج‌۷، ص‌۳۶-۴۷.
از دیدگاههای یاد شده به دست می‌آید که قدر مشترک معنای باری نزد بیشتر‌مفسران و شارحانِ اسماء اللّه تعالی «آفریننده» ‌است.

۱.۴ - متعلق باری

در سعه و ضیق این معنا از نظر متعلق هم اختلاف نظر وجود دارد؛ بعضی استعمال باری را هم در پدیدآورنده اجسام و هم در پدید آورنده اعراض، مانند رنگ و بو صحیح می‌دانند
[۳۹] لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۴، «برء».
و برخی معتقدند باری فقط در مورد پدید آورنده اجسام به کار می‌رود، ازاین‌رو به مخلوقات، «بریّه» گفته می‌شود؛ ولی درباره اعراضی همچون طعم و رنگ بریّه به کار نمی‌رود.
[۴۰] التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۵۱۴‌.
دسته سوم بر این باورند که لفظ باری به آفریدن جانداران اختصاص داشته و در غیر جانداران به ندرت به کار می‌رود، به همین جهت گفته می‌شود:«برأ اللّه النسمة و خلق‌السموات والارض».
[۴۱] مجمع البحرین، ج‌۱، ص‌۴۸.
[۴۲] لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۴، «برء» .
[۴۳] نثر‌طوبی، ج‌۱، ص‌۶۹‌، «برء».
باری در آیه ۵۴ بقره نیز به کار رفته است و در آن قوم موسی به توبه و بازگشت به سوی آفریدگار و کشتن خویش فرمان یافته‌اند:«و اِذ قالَ موسی لِقَومِهِ یقَومِ اِنَّکُم ظَلَمتُم اَنفُسَکُم بِاتِّخاذِکُمُ العِجلَ فَتوبوا اِلی بارِئِکُم فَاقتُلوا اَنفُسَکُم ذلِکُم خَیرٌ لَکُم عِندَ بارِئِکُم فَتابَ عَلَیکُم اِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحیم». در این آیه دو بار لفظ باری در حال اضافه به ضمیر جمع مخاطب (کُم) به کار رفته است تا ضمن اشعار به اختصاص (پدید آورنده شما)، محبت مخاطبان را نیز برانگیزد؛ گویا خداوند می‌فرماید: این توبه و کشتن خویش گرچه برای شما از دشوارترین فرمانهاست؛ لیکن خدایی که این فرمان را داده آفریننده شماست، پس کسی که به وجود آمدن شما را پسندید و آن برای شما خیر بود، اکنون همو کشته شدن شما را پسندیده و این برای شما بهتر است. چگونه ممکن است خداوند خیر شما را نخواهد، در حالی که شما را آفریده‌است؟


اقرب الموارد فی فصح العربیة و‌الشوارد؛ بحرالعلوم، سمرقندی؛ پیام قرآن؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ ترتیب کتاب العین؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر نمونه؛ التوحید؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ شرح اسماء الله الحسنی (لوامع البینات)؛ شرح الاسماء الحسنی، درودآبادی؛ شرح الاسماء الحسنی، غزالی؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه؛ علم الیقین فی‌اصول الدین؛ فتح‌الرحمن فی تفسیر القرآن؛ کشف‌الاسرار و عدة‌الابرار؛ لسان‌العرب؛ مجمع‌البحرین؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ معجم مقاییس اللغه؛ المنجد فی اللغه؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نثر طوبی؛ النهایة فی غریب الحدیث و‌الاثر.


۱. مقاییساللغه، ج۱، ص‌۲۳۶.    
۲. المنجد، ج‌۱، ص‌۷۳، «برء».
۳. الصحاح، ج۱، ص۳۶.
۴. اقرب‌الموارد، ج۱، ص‌۱۵۴.
۵. ترتیب‌العین، ص‌۷۴، «برء».
۶. مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۳۶، «برء».    
۷. النهایه، ج۱، ص۱۱۱.
۸. تاج‌العروس، ج‌۱، ص‌۱۱۳، «برء».
۹. بقره /سوره۲، آیه۵۴.    
۱۰. حشر/سوره۵۹، آیه۲۴.    
۱۱. حدید/سوره۵۷، آیه۲۲.    
۱۲. فتح الرحمن، ج‌۷، ص‌۳۶-۴۳.
۱۳. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۵۷.
۱۴. لوامع البینات، ص‌۲۱۶.
۱۵. المیزان، ج‌۱، ص‌۱۸۹.    
۱۶. شرح الاسماء الحسنی، درود‌آبادی، ص‌۳۳.
۱۷. التبیان، ج۱، ص‌۲۴۴.    
۱۸. مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۳۷.
۱۹. تفسیر سمرقندی، ج‌۳، ص‌۳۴۸.
۲۰. المیزان، ج‌۱، ص‌۱۹۰.
۲۱. حشر/سوره۵۹، آیه۲۴.    
۲۲. علم‌الیقین، ج۱، ص۱۷۰.
۲۳. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۵۷.
۲۴. کشف‌الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۵۷‌.
۲۵. شرح الاسماء الحسنی، غزالی، ص‌۶۴‌-۶۵‌.
۲۶. حدید/سوره۵۷، آیه۲۲.    
۲۷. حدید/سوره۵۷، آیه۲۳.    
۲۸. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۱۹۲.
۲۹. لوامع‌البینات، ص‌۲۱۷.
۳۰. التوحید، ص‌۲۰۰.
۳۱. پیام قرآن، ج‌۴، ص‌۲۹۲.
۳۲. نمونه، ج‌۲۳، ص‌۵۵۵‌.    
۳۳. لوامع البینات، ص‌۲۱۶.
۳۴. نمونه، ج‌۲۳، ص‌۵۵۵‌.    
۳۵. پیام قرآن، ج‌۴، ص‌۲۹۲.
۳۶. روح المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۷، ص‌۹۲.
۳۷. فتح الرحمن، ج‌۷، ص‌۳۶-۴۷.
۳۸. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۴۴۲.    
۳۹. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۴، «برء».
۴۰. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۵۱۴‌.
۴۱. مجمع البحرین، ج‌۱، ص‌۴۸.
۴۲. لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۴، «برء» .
۴۳. نثر‌طوبی، ج‌۱، ص‌۶۹‌، «برء».
۴۴. بقره/سوره۲، آیه۵۴.    
۴۵. المیزان، ج‌۱، ص‌۱۹۰.    



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «باری».    




جعبه ابزار