انقباض پوست (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پوست انسانهای خداترس با شنیدن
آیات خدا انقباض و انبساط پیدا میکند.
پوست انسان باشنیدن
آیات قرآن انقباض و انبساط پیدا میکند:
... تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم...
... از شنیدن آیاتش لرزه بر
اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند میافتد سپس برون و درونشان نرم و متوجه
ذکر خدا میشود... .
تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم، این جمله مانند جملات قبل
کتاب را وصف میکند، نه اینکه جملهای ابتدایی و نو باشد. و کلمه تقشعر از
مصدر اقشعرار است که به معنای جمع شدن پوست
بدن است به شدت، از ترسی که در اثر شنیدن
خبر دهشت آور و یا دیدن صحنهای دهشت آور دست میدهد. و این جمع شدن پوست بدن اشخاص در اثر شنیدن قرآن، تنها به خاطر این است که خود را در برابر عظمت پروردگارشان مشاهده میکنند، پس در چنین وضعی وقتی کلام
خدا را بشنوند، متوجه ساحت عظمت و کبریایی او گشته و
خشیت بر دلهایشان احاطه مییابد و پوست بدنهایشان شروع به جمع شدن میکند.
ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله، کلمه تلین متضمن معنای
سکون و
آرامش است، چون اگر چنین نبود
احتیاج نداشت که با حرف الی متعدی شود، پس معنایش این است که: بعد از جمع شدن پوستها از
خشیت خدا، بار دیگر پوست بدنشان نرم میشود. و دلهایشان آرامش مییابد، چون به یاد خدا میافتند، و با همان یاد خدا آرامش مییابند. در جمله قبلی که جمع شدن پوستها را بیان میکرد، سخنی از قلوب به میان نیاورد، برای اینکه مراد از قلوب جانها و نفوس است و جان اقشعرار یعنی جمع شدن پوست ندارد، عکس العمل جانها در برابر قرآن همانا خشیت و
ترس است.
نمایان شدن آثار ترس در پوست انسانهای خداترس، همراه با انقباض آن، هنگام شنیدن
آیات الهی میباشد:
الله نزل احسن الحدیث کتـبا... تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم وقلوبهم الی ذکر الله...
خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (در
لطف و زیبایی و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است آیاتی مکرر دارد (با تکراری
شوق انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند میافتد سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود... .
«اقشعرار» به معنای جمع شدن پوست، هنگام ترس است.
تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم (میلرزد از آن، پوستهای آنان که میترسند از پروردگارشان) یعنی از
ترس وعیدی که در
قرآن ذکر شده است لرزش در اندام آنان میافتد. ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله (سپس نرم شود پوستها و قلبهای ایشان با یاد خدا) زمانی که بشنود آن چه را که از
وعده به
عذاب و
رحمت در
قرآن داده شده است. و مقصود این است که قلبهای ایشان با ذکر خداوند و یاد
بهشت و
ثواب آرام میگیرد، پس مفعول (ذکر) بخاطر وضوح حذف شده است.
از «
عباس بن عبدالمطلب» نقل شده که
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: زمانی که پوست بنده از ترس خدا بلرزد گناهانش میریزد هم چنان که از
درخت خشک برگها میریزد. «قتاده» گوید: این اوصاف،
ستایش اولیاء خداوند است که پوستهایشان از ترس
خدا لرزیده و قلبهایشان با یاد خدا آرام میگیرد نه این که عقلهایشان رفته و به حالت بی هوشی در آیند، چه این که این اوصاف از ساختههای اهل
بدعت و
شیطان است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۴۱، برگرفته از مقاله «انقباض پوست».