انذار انسانها (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انذاردهندگان انسانهابا توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
انذار انسانها از
قیامت از وظایف
پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
۱. «وانذر الناس یوم یاتیهم العذاب...؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان....»
۲. «وانذرهم یوم الحسرة...؛
آنها را از روز حسرت (روز رستاخيز كه براي همه مايه تاسف است) بترسان،....»
۳. «... یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده لینذر یوم التلاق• وانذرهم یوم الازفة...؛
او درجات بندگان صالح را بالا ميبرد، او صاحب عرش است،
روح را به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد القاء ميكند، تا مردم را از روز ملاقات بيم دهد. آنها را از روز نزديك بترسان....»
۴. «وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذرام القری ومن حولها و تنذر یوم الجمع لا ریب فیه...؛
و اينگونه قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا
ام القری و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني، و آنها را از روزي كه همه خلائق دور آن روز جمع ميشوند و شك و
تردید در آن نيست بترساني ....»
انذار مردم از رسالتهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
۱. «انا ارسلنـک بالحق بشیرا ونذیرا...؛
ما تو را به حق براي
بشارت و تهديد (مردم جهان) فرستاديم....»
۲. «... قل الله شهید بینی وبینکم واوحی الی هـذا القرءان لانذرکم به ومن بلغ...؛
...بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) آيا براستي شما گواهي ميدهيد ....»
۳. «
کتـب انزل الیک فلایکن فی صدرک حرج منه لتنذر به...؛
اين
كتابي است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن ناراحتي در سينه داشته باشي، و هدف آن است كه بوسيله آن (همگان را از عواقب بد عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهي ....»
۴. «... ان هو الا نذیر مبین؛
... او فقط بيم دهنده آشكاري است (كه مردم را متوجه مسئوليتهايشان ميسازد)»
۵. «... ان انا الا نذیر...؛
... من فقط بيم دهنده ام ....»
۶. «اکان للناس عجبا ان اوحینآ الی رجل منهم ان انذر الناس...؛
آيا اين براي مردم موجب شگفتي است كه به يكي از آنها وحي فرستاديم كه مردم را انذار كن....»
۷. «... انمآ انت نذیر...؛
... تو فقط بيم دهنده (و بيانگر اعلام خطرهاي الهي) هستي ....»
۸. «وانذر الناس یوم یاتیهم العذاب...؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان....»
۹. «وقل انی انا النذیر المبین؛
و بگو من انذار كننده آشكارم.»
۱۰. «وبالحق انزلنـه وبالحق نزل ومآ ارسلنـک الا مبشرا ونذیرا؛
ما قرآن را به حق نازل كرديم، و به حق نازل شد، و تو را جز براي بشارت و بيم دادن نفرستاديم.»
۱۱. «قل یـایها الناس انما انا لکم نذیر مبین؛
بگو اي مردم من براي شما بيم دهنده آشكاري هستم.»
۱۲. «واذا تتلی علیهم ءایـتنا بینـت تعرف فی وجوه الذین کفروا المنکریکادون یسطون بالذین یتلون علیهم ءایـتنا قل افانبئکم بشر من ذلکم النار وعدها الله الذین کفروا وبئس المصیر؛
و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده ميشود در چهره
کافران آثار انكار مشاهده ميكني، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كساني كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به كافران وعده داده، و بدترين جايگاه است!»
۱۳. «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعــلمین نذیرا؛
زوال ناپذير است و پر بركت است كسي كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد تا جهانيان را انذار كند (و از عذاب و كيفر الهي بترساند).»
۱۴. «وما ارسلنـک الا مبشرا ونذیرا؛
ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار كننده نفرستاديم.»
۱۵. «.. ومن ضل فقل انما انا من المنذرین؛
... و هر كس گمراه گردد (گناهش به گردن خود اوست) بگو من فقط از انذار كنندگانم.»
۱۶. «... ولـکن رحمة من ربک لتنذر قوما ما اتهم من نذیر من قبلک لعلهم یتذکرون؛
تو در طرف طور نبودي زماني كه ما ندا داديم، ولي اين رحمتي از سوي پروردگار تو بود (كه اين اخبار را در اختيارت نهاد) تا به وسيله آن قومي را انذار كني كه قبل از تو هيچ انذار كننده اي براي آنها نيامده، شايد متذكر گردند.»
۱۷. «وقالوا لولا انزل علیه ءایـت من ربه قل انما الایـت عند الله وانما انا نذیر مبین؛
گفتند: چرا معجزاتي از سوي پروردگارش بر او نازل نشده ؟ بگو معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل ميشود، نه به ميل من و شما) من تنها انذار كننده آشكاري هستم.»
۱۸. «یـایها النبی انا ارسلنـک شـهدا ومبشرا ونذیرا؛
اي پيامبر! ما تو را به عنوان گواه فرستاديم و بشارت دهنده و انذار كننده.»
۱۹. «وما ارسلنـک الا کافة للناس بشیرا ونذیرا...؛
ما تو را جز براي همه مردم نفرستاديم تا (آنها را به پاداشهاي الهي) بشارت دهي و (از عذاب او) بترساني....»
۲۰. «ان انت الا نذیر• انا ارسلنـک بالحق بشیرا ونذیرا...؛
»
۲۱. «قل انما انا منذر...؛
بگو من فقط يك انذاركننده ام ....»
۲۲. «ان یوحی الی الا انما انا نذیر مبین؛
تنها چيزي كه به من وحي ميشود اين است كه من انذاركننده آشكاري هستم.»
۲۳. «وانذرهم یوم الازفة...؛
آنها را از روز نزديك بترسان....»
۲۴. «... وما انا الا نذیر مبین؛
... و جز بيم دهنده آشكاري نيستم.»
۲۵. «انا ارسلنـک شـهدا ومبشرا ونذیرا؛
ما تو را به عنوان گواه و بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاديم.»
۲۶. «قل انما العلم عند الله وانما انا نذیر مبین؛
بگو علم آن مخصوص خدا است و من فقط بيم دهنده آشكار هستم.»
۲۷. «یـایها المدثر• قم فانذر؛
اي در بستر
خواب آرميده! برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده).»
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم انذاردهنده مردم به وسیله قرآن:
۱. «... قل الله شهید بینی وبینکم واوحی الی هـذا القرءان لانذرکم به ومن بلغ...؛
... بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) آيا براستي شما گواهي ميدهيد....»
۲. «وهـذا
کتـب انزلنـه مبارک مصدق الذی بین یدیه ولتنذرام القری ومن حولها...؛
و اين
كتابي است كه آنرا نازل كرديم،
كتابي است پر بركت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، (آنرا فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي بشارت دهي) و براي اينكه (مردم) ام القري (مكه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني....»
۳. «الر
کتـب احکمت ءایـته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر• الاتعبدوا الا الله اننی لکم منه نذیر وبشیر؛
الر اين
كتابي است كه آياتش استحكام يافته سپس تشريح شده، از نزد خداوند حكيم و آگاه (نازل گرديده است). (دعوت من اين است) كه جز
الله را نپرستيد، من از سوي او براي شما بيم دهنده و بشارت دهنده ام.»
۴. «الحمد لله الذی انزل علی عبده
الکتـب ولم یجعل له عوجا• قیما لینذر باسا شدیدا من لدنه... • وینذر الذین قالوا اتخذ الله ولدا؛
حمد مخصوص خدائي است كه اين
كتاب (آسماني) را بر بنده (برگزيده اش) نازل كرد و هيچگونه كژي در آن قرار ندارد.
كتابي كه ثابت و مستقيم و نگاهبان
كتب ديگر است، تا (بدكاران را) از عذاب شديد او بترساند... و (نيز) آنها را كه گفتند خداوند فرزندي (براي خود) انتخاب كرده انذار كند.»
۵. «نزل به الروح الامین• علی قلبک لتکون من المنذرین؛
روح الامين آنرا نازل كرده است. بر قلب (پاك) تو، تا (مردم را) انذار كني.»
۶. «وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذرام القری ومن حولها وتنذر یوم الجمع لا ریب فیه...؛
و اينگونه قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا ام القري و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني، و آنها را از روزي كه همه خلائق دور آن روز جمع ميشوند و شك و ترديد در آن نيست بترساني ....»
هشدار و انذاردادن به انسانها،
تکلیف الهی بر عهده پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
۱. «... قل الله شهید بینی وبینکم واوحی الی هـذا القرءان لانذرکم به...؛
... بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم)....»
۲. «وانذر به الذین یخافون ان یحشروا الی ربهم...؛
به وسيله آن (قرآن) كساني را كه از روز حشر و رستاخيز ميترسند، بيم ده،....» ذکر «الذین یخافون...» برای اختصاص انذار به خائفان از قیامت نیست. بلکه اهمیت انذار آنان را بیان میکند. چون زمینه اثرپذیری از انذار، در آنان وجود دارد.
۳. «وهـذا
کتـب انزلنـه مبارک مصدق الذی بین یدیه ولتنذرام القری ومن حولها...؛
و اين
كتابي است كه آنرا نازل كرديم،
كتابي است پر بركت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، (آنرا فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي بشارت دهي) و براي اينكه (مردم) ام القري (مكه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني....»
۴. «اکان للناس عجبا ان اوحینآ الی رجل منهم ان انذر الناس...؛
آيا اين براي مردم موجب شگفتي است كه به يكي از آنها وحي فرستاديم كه مردم را انذار كن ....»
۵. «وانذر الناس یوم یاتیهم العذاب...؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان....»
۶. «... فقل انما انا من المنذرین؛
... بگو من فقط از انذار كنندگانم.»
۷. «وما ارسلنـک الا کافة للناس بشیرا ونذیرا...؛
ما تو را جز براي همه مردم نفرستاديم تا (آنها را به پاداشهاي الهي) بشارت دهي و (از عذاب او) بترساني....»
۸. «وانذرهم یوم الازفة...؛
آنها را از روز نزديك بترسان....»
۹. «وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذر ام القری ومن حولها...؛
و اينگونه قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا ام القري و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني....»
۱۰. «قم فانذر؛
برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده).»
انذار انسانها از طریق
وحی از سوی پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
۱. «قلای شیء اکبر شهـدة قل الله شهید بینی وبینکم واوحی الی هـذا القرءان لانذرکم به...؛
بگو بالاترين گواهي، گواهي كيست؟ بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) ....»
۲. «قل انمآ انذرکم بالوحی...؛
بگو من تنها بوسيله وحي شما را انذار ميكنم....»
پیامبر صلیاللهعلیه، مامور انذار مردم از
عذاب استیصال:
«وانذر الناس یوم یاتیهم العذاب فیقول الذین ظـلموا ربنآ اخرنآ الی اجل قریب نجب دعوتک ونتبع الرسل... • وسکنتم فی مسـکن الذین ظـلموا انفسهم وتبین لکم کیف فعلنا بهم وضربنا لکم الامثال؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان، آن روز كه ظالمان ميگويند پروردگارا مدت كوتاهي ما را مهلت ده، تا
دعوت تو را بپذيريم، و از پيامبران پيروي كنيم ... (شماها نبوديد كه) در منازل (و كاخهاي) كساني كه به خويشتن ستم كردند سكني گزيديد؟ و براي شما آشكار شد چگونه با آنها رفتار كرديم، و براي شما مثلها (از سرگذشت پيشينيان) زديم (باز هم بيدار نشديد).»
به قرینه «و نتبع الرسل» مقصود از «العذاب» عذاب استیصال است.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله، موظف به انذار انسانها از عذاب دردناک الهی:
«نبئ عبادی... • وان عذابی هو العذاب الالیم؛
بندگانم را آگاه كن ... (و نيز آنها را آگاه كن كه) عذاب و كيفر من عذاب دردناكي است.»
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله، موظف به یاد کردن انذارهای
هود علیهالسلام برای قوم
عاد در سرزمین
احقاف:
«واذکر اخا عاد اذ انذر قومه بالاحقاف... انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم؛
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را به آنها يادآوري كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» انذار كرد ... من بر شما از عذاب روز بزرگي ميترسم.»
پیامبر صلیاللهعلیهوآله و انبیای پیش از او، انذار دهندگان مردم:
«هـذا نذیر من النذر الاولی؛
اين (پيامبر) بيم دهنده اي از بيم دهنده گان پيشين است.»
برداشت بر این اساس است که مشارالیه «هـذا»، پیامبر صلیاللهعلیهوآله باشد.
انذار و
ابلاغ هود علیهالسّلام و پیامبران پیش و پس از او به مردم:
«واذکر اخا عاد اذ انذر قومه بالاحقاف وقد خلت النذر من بین یدیه ومن خلفه الاتعبدوا الا الله انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم؛
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را به آنها يادآوري كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين
احقاف انذار كرد، در حالي كه پيامبران زيادي قبل از او در گذشته هاي دور و نزديك آمده بودند كه جز خداوند يگانه را نپرستيد، من بر شما از عذاب روز بزرگي ميترسم.»
پیامبران الهی، موظف به انذار انسانها:
۱. «کان الناس امة وحدة فبعث الله النبیین مبشرین ومنذرین وانزل معهم
الکتـب بالحق لیحکم بین الناس...؛
مردم (در آغاز) يك دسته بودند، (و تضادي در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايي در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت، تا مردم را بشارت و بيم دهند و
كتاب آسماني، كه به سوي حق دعوت ميكرد، با آنها نازل نمود، تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوري كند....»
۲. «رسلا مبشرین ومنذرین لئلا یکون للناس علی الله حجة...؛
پيامبراني كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند، تا براي مردم بعد از اين پيامبران بر خدا حجتي باقي نماند (و بر همه اتمام حجت شود)....»
۳. «وما نرسل المرسلین الا مبشرین ومنذرین...؛
ما پيامبران را جز براي بشارت و انذار نميفرستيم ....»
۴. «ینزل الملـئکة بالروح من امره علی من یشآء من عباده ان انذروا انه لا الـه الا انا فاتقون؛
فرشتگان را با روح الهي به فرمانش بر هر كس از بندگانش بخواهد نازل ميكند (و به آنها دستور ميدهد) كه مردم را انذار كنيد (و بگوئيد) معبودي جز من نيست بنابر اين از مخالفت (دستور) من بپرهيزيد.»
۵. «وما ارسلنا فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کـفرون؛
ما در هيچ شهر و دياري پيامبري انذار كننده نفرستاديم مگر اينكه مترفين آنها (همانها كه مست ناز و نعمت بودند) گفتند: ما به آنچه شما فرستاده شده ايد.»
۶. «رفیع الدرجـت ذو العرش یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده لینذر یوم التلاق؛
او درجات بندگان صالح را بالا ميبرد، او صاحب
عرش است، روح را به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد القاء ميكند، تا مردم را از روز ملاقات بيم دهد.»
انسانها از عذاب قیامت از سوی
انبیا انذار میشدند:
«ویوم یحشرهم جمیعا یـمعشر الجن قد استکثرتم من الانس وقال اولیآؤهم من الانس ربنا استمتع بعضنا ببعض وبلغنآ اجلنا الذی اجلت لنا قال النار مثویکم خــلدین فیهآ الا ما شآء الله ان ربک حکیم علیم• یـمعشر الجن والانس الم یاتکم رسل منکم یقصون علیکم ءایـتی وینذرونکم لقآء یومکم هـذا قالواشهدنا علی انفسنا وغرتهم الحیوة الدنیا وشهدوا علی انفسهم انهم کانوا کـفرین؛
و آن روز كه همه آنها را جمع و محشور ميسازد به آنان ميگويد اي جمعيت شياطين و جن شما افراد زيادي از انسانها را گمراه ساختيد دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها ميگويند: پروردگارا! هر يك از ما دو دسته (پيشوايان و پيروان گمراه) از ديگري استفاده كرديم (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلي كه براي ما مقرر داشته بودي رسيديم، (خداوند) ميگويد: آتش جايگاه شماست، جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد، پروردگار تو حكيم و دانا است. (در آن روز به آنها ميگويد) اي جمعيت جن و انس آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو ميكردند و از ملاقات چنين روزي شما را بيم ميدادند، آنها ميگويند گواهي ميدهيم بر ضد خودمان (آري ما بد كرديم) و زندگي (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد، و بر زيان خود گواهي ميدهند كه كافر بودند.»
خداوند انذارکننده انسانها است.
هشدار
خداوند در صحف
ابراهیم علیهالسلام و
موسی علیهالسلام از
حسابرسی اعمال انسانها در قیامت:
«ام لم ینبا بما فی صحف موسی•
وابرهیم الذی وفی• الاتزر وازرة وزر اخری• وان لیس للانسـن الا ما سعی• وان سعیه سوف یری• ثم یجزه الجزاء الاوفی• هـذا نذیر من النذر الاولی؛
يا از آنچه در
كتب موسي نازل گرديده با خبر نشده است؟ و در
كتب ابراهيم همان كسي كه وظيفه خود را به طور كامل ادا كرد. كه هيچكس بار گناه ديگري را بر دوش نميگيرد. و اينكه براي انسان بهره اي جز سعي و كوشش او نيست. و اينكه سعيش به زودي ديده ميشود (و به نتيجه اش ميرسد). سپس به او جزاي كافي داده خواهد شد. اين (پيامبر) بيم دهنده اي از بيم دهنده گان پيشين است.»
منظور از «النذر الاولی» میتواند همان
صحف ابراهیم و موسی علیهماالسلام باشد.
هشدار خداوند به انسانها، با یادآوری نزول
عذاب نابودکننده بر پیشینیان آنان:
۱. «ولو یعجل الله للناس الشر استعجالهم بالخیر لقضی الیهم اجلهم فنذر الذین لایرجون لقآءنا فی طغیـنهم یعمهون• ولقد اهلکنا القرون من قبلکم لما ظـلموا وجآءتهم رسلهم بالبینـت وما کانوا لیؤمنوا کذلک نجزی القوم المجرمین• ثم جعلنـکم خلـئف فی الارض من بعدهم لننظر کیف تعملون؛
اگر همانگونه كه مردم در بدست آوردن خوبيها عجله دارند، خداوند (به كيفر اعمالشان) مجازاتشان كند عمرشان به پايان ميرسد (و همگي نابود خواهند شد) ولي آنها كه اميد لقاي ما را ندارند بحال خودشان رها ميكنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند. ما امتهاي پيش از شما را، به هنگامي كه
ظلم كردند، هلاك كرديم، در حالي كه پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغ آنها آمدند ولي آنها ايمان نياوردند، اينگونه گروه مجرمان را جزا ميدهيم. سپس شما را جانشينان آنها در روي زمين - پس از آنان - قرار داديم تا بنگريم شما چگونه عمل ميكنيد.»
۲. «الم نهلک الاولین• ثم نتبعهم الاخرین• کذلک نفعل بالمجرمین؛
آيا ما اقوام (مجرم) نخستين را هلاك نكرديم؟ سپس آخرين را به دنبال آنها ميفرستيم. (آري) اينگونه با مجرمان رفتار ميكنيم.»
هشدار به انسانها، از حسابرسی در
قیامت:
«ایحسب الانسـن الن نجمع عظامه• بلی قـدرین علی ان نسوی بنانه• یسـل ایان یوم القیـمة• الی ربک یومـئذ المستقر• ینبؤا الانسـن یومـئذ بما قدم واخر؛
آيا انسان ميپندارد كه استخوانهاي او را جمع نخواهيم كرد؟ آري قادريم كه (حتي خطوط سر)
انگشتان او را موزون و مرتب كنيم. (لذا) ميپرسد قيامت كي خواهد آمد. و قرارگاه نهائي تنها به سوي پروردگار تو است. و در آن روز انسان را از تمام كارهائي كه از پيش يا پس فرستاده، آگاه ميكنند.»
۲. «یومـئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمــلهم• فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره• ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره؛
در آن روز مردم به صورت گروه هاي مختلف از قبرها خارج ميشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. پس هر كس به اندازه سنگيني ذره اي كار خير انجام داده آن را ميبيند. و هر كس به اندازه ذره اي كار بد كرده آن را ميبيند.»
۳. «انا انذرنـکم عذابا قریبا یوم ینظر المرء ما قدمت یداه و یقول الکافر یــلیتنی کنت تربا؛
و ما شما را از عذاب نزديكي بيم ميدهيم، اين عذاب در روزي خواهد بود كه انسان آنچه را از قبل با دستهاي خود فرستاده ميبيند، و كافر ميگويد: اي كاش
خاک بودم!»
۴. «الهـکم التکاثر• کلا لو تعلمون علم الیقین• لترون الجحیم• ثم لتسـلن یومـئذ عن النعیم؛
تفاخر و تكاثر شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل كرده). چنان نيست كه شما خيال ميكنيد اگر شما
علم الیقین (به آخرت) داشتيد (به سراغ اين موهومات و تفاخرها نميرفتيد). شما قطعا جهنم را خواهيد ديد! سپس در آن روز همه شما از نعمتهائي كه داشته ايد سؤال خواهيد شد.»
هشدار خداوند به مردم از عاقبت و
فرجام شوم
تکذیب کنندگان دین خدا:
«قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المکذبین• هـذا بیان للناس وهدی و موعظة للمتقین؛
پيش از شما، سنتهايي وجود داشت (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود سرنوشتهايي داشتند؛ كه شما نيز؛ همانند آنرا داريد) پس در روي
زمین، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان (آيات خدا) چگونه بود؟! اين بياني است براي عموم مردم؛ و
هدایت و اندرزي است براي پرهيزكاران!»
هشدار خدا به انسانهای ناسپاس در برابر نعمتهای الهی از گرفتار شدن به
عذابهای نابودکننده:
«واذا مسکم الضر فی البحر ضل من تدعون الا ایاه فلما نجـیکم الی البر اعرضتم وکان الانسـن کفورا• افامنتم ان یخسف بکم جانب البر او رسل علیکم حاصبا ثم لاتجدوا لکم وکیلا• ام امنتم ان یعیدکم فیه تارة اخری فیرسل علیکم قاصفا من الریح فیغرقکم بما کفرتم ثم لاتجدوا لکم علینا به تبیعا؛
و هنگامي كه در دريا ناراحتي به شما برسد همه كس را جز او فراموش خواهيد كرد، اما هنگامي كه شما را به خشكي
نجات دهد روي ميگردانيد، و انسان كفران كننده است! آيا از اين
ایمن هستيد كه در خشكي (با يك زلزله شديد) شما را در زمين فرو ببرد يا طوفاني از
سنگریزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان كند) سپس حافظ (و ياوري) براي خود نيابيد؟! يا اينكه ايمن هستيد كه بار ديگر شما را به دريا بازگرداند و تندباد كوبنده اي بر شما بفرستد و شما را بخاطر كفرتان
غرق كند، حتي كسي كه خونتان را مطالبه نمايد پيدا نكنيد.»
خداوند، انذارکننده انسانها از آتش جهنم :
«فاما الانسـن اذا ما ابتله ربه فاکرمه ونعمه فیقول ربی اکرمن• واما اذا ما ابتلـه فقدر علیه رزقه فیقول ربی اهـنن• وجایء یومـئذ بجهنم یومـئذ یتذکر الانسـن وانی له الذکری؛
اما انسان هنگامي كه خداوند او را براي آزمايش اكرام ميكند و
نعمت ميبخشد (مغرور ميشود و) ميگويد: پروردگارم مرا گرامي داشته! و اما هنگامي كه براي امتحان روزي را بر او تنگ بگيرد ماءيوس ميشود و ميگويد پروردگارم مرا خوار كرده! و در آن روز جهنم را حاضر كنند (آري) در آن روز انسان متذكر ميشود، اما چه فايده كه اين تذكر براي او سودي ندارد.»
اثر نداشتن انذار الهی بر برخی انسانها:
«واذ قلنا لک ان ربک احاط بالناس وما جعلنا الرءیا التی ارینـک الا فتنة للناس والشجرة الملعونة فی القرءان ونخوفهم فما یزیدهم الا طغیـنا کبیرا؛
به ياد آور زماني را كه به تو گفتيم پروردگارت احاطه كامل به مردم دارد (و از وضعشان كاملا آگاه است) ما آن رؤ يائي را به تو نشان داديم فقط براي آزمايش مردم بود، همچنين شجره ملعونه را كه در قرآن ذكر كرده ايم، ما آنها را
تخویف (و انذار) ميكنيم اما جز بر طغيانشان افزوده نميشود.»
انذار خدا به انسانها از انباشته شدن در جهنم:
«الا من رحم ربک ولذلک خلقهم وتمت کلمة ربک لاملان جهنم من الجنة والناس اجمعین؛
مگر آنچه پروردگارت رحم كند و براي همين (پذيرش رحمت و در سايه آن تكامل) آنها را آفريد و فرمان پروردگارت قطعي است كه جهنم را از (سركشان و طاغيان) جن و انس پر خواهم كرد.»
هشدار خداوند به انسانها از گرفتار شدن به سرنوشت شوم توطئه گران و
ظالمان قوم
صالح:
«ولقد ارسلنا الی ثمود اخاهم صــلحا ان اعبدوا الله فاذا هم فریقان یختصمون• ومکروا مکرا ومکرنا مکرا وهم لایشعرون• فانظر کیف کان عـقبة مکرهم انا دمرنـهم وقومهم اجمعین• فتلک بیوتهم خاویة بما ظـلموا ان فی ذلک لایة لقوم یعلمون؛
ما به سوي ثمود برادرشان صالح را فرستاديم كه خداي يگانه را بپرستيد، اما آنها به دو گروه تقسيم شدند و به مخاصمه پرداختند. آنها نقشه مهمي كشيدند و ما هم نقشه مهمي در حالي كه آنها خبر نداشتند. بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ كه ما آنها و قومشان را همگي نابود كرديم! اين خانه هاي آنهاست كه به خاطر ظلم و ستمشان خالي مانده، و در اين نشانه روشني است براي كساني كه آگاهند.»
ذکر «یعلمون» برای قوم، از باب اهمیت است و انذار، به عالمان اختصاص ندارد.
••• انذار انسانها از عذاب قیامت از سوی خداوند:
۱.«انا انذرنـکم عذابا قریبا یوم ینظر المرء ما قدمت یداه و یقول الکافر یــلیتنی کنت تربا؛
و ما شما را از عذاب نزديكي بيم ميدهيم، اين عذاب در روزي خواهد بود كه انسان آنچه را از قبل با دستهاي خود فرستاده ميبيند، و كافر ميگويد: اي كاش خاک بودم!»
۲. «کلا ان الانسـن لیطغی• ان الی ربک الرجعی• کلا لـئن لم ینته لنسفعا بالناصیة• ناصیة کـذبة خاطئة• فلیدع نادیه• سندع الزبانیة؛
چنين نيست كه انسان حقشناس باشد مسلما طغيان ميكند. مسلما بازگشت همه به سوي پروردگار تو است. چنان نيست كه او خيال ميكند اگر دست از كار خود بر ندارد ناصيه اش (موي پيش سرش) را گرفته (و به سوي عذاب ميكشانيم). همان ناصيه دروغگوي خطا كار! سپس هر كه را ميخواهد صدا بزند (تا ياريش كند). ما هم به زودي ماءموران دوزخ را صدا ميزنيم!»
••• هشدارخداوند به مردم، از گرفتار شدن به عذاب شدید در
آخرت:
«یوم تبدل الارض غیر الارض... • وتری المجرمین یومـئذ مقرنین فی الاصفاد• سرابیلهم من قطران وتغشی وجوههم النار• لیجزی الله کل نفس ما کسبت ان الله سریع الحساب• هـذا بلـغ للناس ولینذروا به...؛
در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر تبديل ميشود... و در آن روز مجرمان را با هم در غل و زنجير ميبيني (غل و زنجيري كه دستها و گردنهايشان را بهم بسته). لباسشان از قطران (ماده چسبنده بد بوي قابل اشتعال) است، و صورتهايشان را آتش ميپوشاند. تا خداوند هر كس را هر آنچه انجام داده جزا دهد چرا كه خدا سريع الحساب است. اين (قرآن) ابلاغي است براي (عموم) مردم، تا همه انذار شوند ....»
نکته یاد شده بر این اساس است که کلمه «هـذا»، به عذابهای ذکر شده در آیات پیشین اشاره داشته باشد.
قرآن، وسیله انذار و اخطار به انسانها:
۱. «
کتـب انزل الیک فلایکن فی صدرک حرج منه لتنذر به...؛
اين
كتابي است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن ناراحتي در سينه داشته باشي، و هدف آن است كه بوسيله آن (همگان را از عواقب بد عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهي ....»
۲. «هـذا بلـغ للناس ولینذروا به...؛
اين (قرآن) ابلاغي است براي (عموم) مردم، تا همه انذار شوند....»
۳. «الحمد لله الذی انزل علی عبده
الکتـب ولم یجعل له عوجا• قیما لینذر باسا شدیدا من لدنه...؛
حمد مخصوص خدائي است كه اين
كتاب (آسماني) را بر بنده (برگزيده اش) نازل كرد و هيچگونه كژي در آن قرار ندارد.
كتابي كه ثابت و مستقيم و نگاهبان
كتب ديگر است، تا (بدكاران را) از عذاب شديد او بترساند....»
۴. «قل انمآ انذرکم بالوحی...؛
بگو من تنها بوسيله وحي شما را انذار ميكنم ....»
۵. «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعــلمین نذیرا؛
زوال ناپذير است و پر بركت است كسي كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد تا جهانيان را انذار كند (و از عذاب و كيفر الهي بترساند).»
۶. «نزل به الروح الامین• علی قلبک لتکون من المنذرین؛
روح الامين آنرا نازل كرده است. بر قلب (پاك) تو، تا (مردم را) انذار كني.»
۷. «وما علمنـه الشعر وما ینـبغی له ان هو الا ذکر وقرءان مبین• لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکـفرین؛
ما هرگز شعر به او نياموختيم، و شايسته او نيست، اين (
كتاب آسماني) تنها ذكر و قرآن مبين است. هدف اين است كه افرادي را كه زنده اند انذار كند و بر كافران اتمام حجت شود و فرمان عذاب بر آنها مسلم گردد.»
انذار انسانها از آتش افروخته
جهنم :
«واذا الجحیم سعرت• علمت نفس ما احضرت؛
و در آن هنگام كه دوزخ شعله ور گردد. آري در آن موقع هر كس ميداند چه چيزي را آماده كرده است!»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۱۳۲، برگرفته از مقاله «انذار انسانها».