اماکن در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بررسی اماکن جغرافیایی که حوادث و سرگذشتهای درسآموز
قرآن در آنها رخ داده است،
شناخت جدید و بهتری از
آیات قرآن کریم به ما ارائه میکند. بر این اساس ما به ذکر نواحی و اماکن جغرافیایی مذکور در قرآن میپردازیم.
شهرها و اماکن و کوههایی که نامشان در قرآن آمده، بدین قرار است:
بکه، نام دیگر مکه است.
«إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً»؛
«نخستین خانهای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین
مکه است، که پربرکت است».
«وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ»؛
«و در
روز حنین (نیز یاری نمود) در آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت».
«کَذَّبَ أَصْحابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ»؛
«
اصحاب ایکه (شهری نزدیک مدین)
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را
تکذیب کردند)».
«وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ»؛
«و (کشتی) بر (دامنه کوه) جودی، پهلو گرفت».
«وَ اذْکُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ
قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ»؛
«(سرگذشت
هود) برادر
قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین «
احقاف» بیم داد».
«إِذْ أَوَی الْفِتْیَةُ إِلَی الْکَهْفِ»؛
«زمانی را به خاطر بیاور که آن جوانان به
غار پناه بردند».
«یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ»؛
«ای اهل
یثرب (ای مردم
مدینه) اینجا جای توقف شما نیست».
« قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ»؛
و (
یوسف) گفت: همگی داخل
مصر شوید، که انشاءالله در امن و امان خواهید بود».
«وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ»؛
«و (نیز
یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل
«هاروت» و «ماروت» نازل شد، پیروی کردند».
«وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ»؛
«و اصحاب حجر (سرزمین
قوم ثمود)
پیامبران را
تکذیب کرد».
«وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْناءَ»؛
«و درختی را که از طور سینا میروید».
«وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً»؛
«و به سوی
زمین، برادرشان
شعیب را (فرستادیم)».
«فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ»؛
پس چون به آن (ارتش رسید) «از جانب راست وادی، در آن جایگاه مبارک ندا آمد».
«وَ هُوَ الَّذِی کَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَکَّةَ»؛
«و او کسی است که دست آنها را از شما و دست شما را از آنان در دل
مکه کوتاه کرد».
«یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»؛
«ای
فرزندان آدم زینت خود را به هنگام رفتن به
مسجد، با خود بردارید».
«فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ»؛
پس روی خود را به سوی
مسجدالحرام کن».
«سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی»؛
«پاک و منزه است خدایی که بندهاش را در یک شب از مسجدالحرام به
مسجدالاقصی سیر داد».
«یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدِینَةِ...»؛
«آنها میگویند: اگر به
مدینه باز گردیم...».
«جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ»؛
«خداوند،
کعبه (
بیتالحرام) را وسیلهای برای استواری و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده.
«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ»؛
«
صفا و مروه از شعائر (و نشانههای) خداست».
«عَیْناً فِیها تُسَمَّی سَلْسَبِیلاً»؛
«از چشمهای در
بهشت که نامش سلسبیل است».
«غُلِبَتِ الرُّومُ»؛
«
رومیان مغلوب شدند».
«الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ»؛
«بهشت جاویدانی که به پرهیزکاران وعده داده شده است».
«وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ»؛
«و جایگاه او جهنم، و پایان کار او بسیار بد است».
«وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً...»؛
«(گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای
زیان (به
مسلمانان)، و (تقویت)
کفر ،..».
«إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوی»؛
«در آن هنگام که پروردگارش او را سرزمین مقدس «
طوی» ندا داد».
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اماکن در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۲۰.