اصحاب یمین در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَصحاب یَمین،
مؤمنان نیکوکار در
دنیا و دریافت کنندگان
نامه عمل با
دست راست در
قیامت میباشند.
واژه «اصحابِ یمین» ۶ بار در
قرآن بهکار رفته و ترکیبی از اصحاب (جمع صاحب به معنای ملازم) و
یمین به معانی هم پیمان، قوّت و شدّت، دست راست و
سمت راست (از ماده یُمن به معنای
برکت) است.
در تعبیری دیگر که سه بار در قرآن بهکار رفته «اصحاب میمنه» گفته شده است. «میمنه» را برخی
مصدر میمی به معنای زیادی و استمرار در
خیر و برکت
و برخی دیگر،
اسم مکان، یعنی جایگاه خیر و برکت دانستهاند.
اصحاب یمین و میمنه در اصطلاح قرآنی به کسانی گفته میشود که در
دنیا با
ایمان و
عمل صالح زندگی کردهاند و روز قیامت نامه عملشان را با دست راست دریافت میدارند: «فَلااقتَحَمَ العَقَبَة و ما اَدرکَ مَا العَقَبَة فَکُّ رَقَبَة اَو اِطعمٌ فی یَوم ذی مَسغَبَة یَتیمًا ذا مَقرَبَة اَو مِسکینًا ذا مَترَبَة ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ ءامَنوا وتَواصَوا بِالصَّبرِ و تَواصَوا بِالمَرحَمَة اُولئِکَ اَصحبُ المَیمَنَة»،
«فَاَمّا مَن اوتِیَ کِتبَهُ بِیَمینِه»
قرآن، اصحاب یمین را یکی از سه گروه انسانها در قیامت (سابقون،
اصحاب یمین و
اصحاب شمال) معرفی کرده است: «و کُنتُم اَزوجًا ثَلثَه فَاَصحبُ المَیمَنَةِ... واَصحبُالمَشَمَةِ... والسّبِقونَ...»
و در موارد دیگر، اصحاب یمین را در مقابل اصحاب شمال، و
اصحاب میمنه را در برابر
اصحاب مشئمه قرار داده است.
۱. این گروه اهل یُمن و خیر بوده، مسیر حرکت زندگیشان به سمت و سوی آن است،
بهطوری که در
آخرت نیز غرق در
نور و برکتاند:
«نورُهُم یَسعی بَینَ أیدِیهِم و بِأیمنِهِم»
شاید به همین جهت،
عرب به
پرنده یا
حیوانات وحشی که هنگام
پرواز و رَمکردن به سمت راست حرکت کنند، به یُمن و خوبی
تفأل میزند.
طبق
روایت، هر دو دست
پروردگار، یمین است که
کنایه از خیر محض بودن خداست: «کلتا یدیه تبارک و تعالی یمین».
۲. عالم دو
سمت دارد: سمت راست آن ملکوت اعلا و جایگاه
ارواح نورانی و
فرشتگان نویسنده نیکیها و
بهشت موعود رستگاران: «اِنَّ کِتبَ الاَبرارِ لَفی عِلّیّین»
و سمت چپ آن، ملکوت اسفل و جایگاه اصحابشمال است و چون اصحابیمین در
ملکوت اعلا قرار دارند آنان را اصحابیمین نامیدهاند.
۳. چون اصحاب یمین نامه عمل را با دستراست دریافت میکنند به این نام شناخته شدهاند، چنان که
قرآن نیز به صراحت این مطلب را بیان کرده است: «فَمَن اوتِیَ کِتبَهُ بِیَمینِه»
وجوه دیگری نیز برای این نامگذاری ذکر شده است؛ مانند قویتر بودن سمت راست
بدن از
سمت چپ آن، یا شرافت و برتری
سمت راست بر سمت چپ که بر اساس آن در
عرف، بزرگان را در سمت راست جای میدهند.
خداوند، در تقسیمبندی انسانها به گروههای سهگانه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال)، شمار اصحاب یمین را جمع فراوانی از امّتهای پیش از اسلام و جمع زیادی از امت اسلامی میداند:
«ثُلَّةٌ مِنَ الاَوَّلین وثُلَّةٌ مِنَ الأخِرین»،
درحالیکه شمار سابقون را در امت اسلام، اندک و در امتهای پیشین جمع فراوانی میشمرد:
«ثُلَّةٌ مِنَ الاَوَّلین و قَلیلٌ مِنَ الأخِرین»
جهت این امر آن است که
انبیا (علیهمالسلام) و اوصیای آنان که از سابقان هستند، در امتهای پیش از
اسلام بودند.
برخی از مفسران گفتهاند: اولین و آخرین در
آیات پیشگفته مربوط به
امت اسلام است؛ یعنی سابقان
صدر اسلام بیشتر از سابقان در زمانهای بعدیاند؛ اما اصحاب یمین در صدر اسلام و پس از آن جمع فراوانی هستند. این گروه از
مفسران به روایتی از
پیامبر اکرم تمسک جستهاند که فرمود: هردو گروه اولین و آخرین از امت من هستند.
صدر المتألهین در توضیح
روایت میگوید: علّت اینکه سابقان صدر اسلام بیشتر از
آخرالزمان هستند، نزدیکی آنان به زمان
وحی و
امامان (علیهمالسلام) است.
اصحاب یمین کسانی هستند که برای آزادسازی
بردگان در دنیا اهتمام میورزند:
«فَکُّرَقبَة»
در
تفسیر دیگری از
آیه، آنان انسانها را از بندگی
شیطان و ارتکاب
گناهان آزاد ساخته، به
توبه و بازگشت به سوی
خداوند راهنمایی میکنند.
برخی گفتهاند: آنان خویشتن رابا عمل به طاعات الهی از
عذاب آخرت رها میسازند.
اصحاب یمین به
اطعام گرسنگان به ویژه در روزگار سختی عنایت خاص داشته و خویشاوندان
یتیم و نیازمندان زمینگیر را در اولویت قرار میدهند:
«اَو اِطعمٌ فی یَوم ذی مَسغَبَة یَتیمًا ذا مَقرَبَة اَو مِسکینًا ذا مَترَبَة»
ذکر آزادسازی بندگان و اطعام گرسنگان در پی اقتحام در
عقبه (عبور از گردنه) از قبیل ذکر خاص بعد از
عام، به جهت اهمیت آن است، زیرا عقبه
استعاره از اعمال نیکی است که برای آدمی دشوار باشد؛ این استعاره، بر پایه
تشبیه معقول به محسوس است:
«فَلا اقتَحَمَ العَقَبَة ومااَدرکَ مَاالعَقَبَة فَکُّ رَقَبَة».
اصحاب یمین در
دنیا از مؤمنانی هستند که بر
ایمان پایداری و یکدیگر را به استقامت در انجامدادن
تکالیف و
ترحم به نیازمندان سفارش میکنند:
«ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ ءامَنوا وتَواصَوا بِالصَّبرِ وتَواصَوا بِالمَرحَمَه اُولئِکَ اَصحبُ المَیمَنَه».
در روایتی، اصحاب یمین
اهل حِدّت معرفی شدهاند؛
یعنی کسانی که در
مسائل دینی، ارادهای
پولادین دارند و اهل استقامت و پایداری و در پی کارهای خیر هستند.
برخی معتقدند که آزادسازی بندگان و اطعام نیازمندان، از مصادیق سفارش به ترحّم است که به
سبب اهمیت آن، جداگانه ذکر شدهاست.
اصحاب یمین در زندگی دنیایی، از افراط و تفریط میپرهیزند و همواره اهل
اعتدال و میانهروی هستند. بر اساس آیه ۳۲
فاطر بندگان دو گروهاند: ستمپیشگان و میانهروان: «ثُمَّ اَورَثنَا الکِتبَ الَّذینَ اصطَفَینا مِن عِبادِنا فَمِنهُم ظالِمٌ لِنَفسِهِ ومِنهُم مُقتَصِدٌ...». از سدّی،
قتاده،
مجاهد،
ابنعباس و
عکرمه نقل شده است که گروه میانهرو، همان اصحاب یمین هستند.
امام باقر (علیهالسلام) در
تفسیر آیات ۳۸-۳۹
مدثّر «کلُّ نَفس بِمَا کَسَبت رَهِینَةٌ الاّأَصحبَ الیَمینِ» فرموده است:به خدا
سوگند! اصحاب یمین پیروان ما هستند.
در روایات دیگری نیز که در تفسیر سه گروه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) وارد شده، آمده است که اصحاب یمین به
ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) معتقدند.
در روایتی،
امام کاظم (علیهالسلام)
امیر مؤمنان (علیهالسلام) را امامِ اصحاب یمین معرفی کرده است.
روایات فراوانی در تفسیر «فَسَلم لکَ مِن أَصحبِ الیَمِین»
آمده است که اصحاب یمین شیعیاناند و مراد
آیه این است که تو (ایپیامبر) از ناحیه اصحاب یمین ایمن هستی و اینان آزاری به فرزندانت نمیرسانند،
چنانکه در تفسیر آیه «کِتبٌ مَرقُوم»
گفته شده است:
نامه عمل اصحاب یمین از
محبت به
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
آل محمد (علیهمالسلام) لبریز است
و این محبت از محبت آنان به اساس
دین ناشی میشود.
اصحاب یمین سعادتمندانی هستند که هنگام جان دادن، بادرود وتحیّتهای ربوبی و
فرشتگان و
مؤمنان مواجه میشوند
و
خداوند خطاب به آنان میفرماید:
درود بر تو از
برادران و دوستان با ایمان تو: «و أَمّا إِن کانَ مِن أَصحبِ الیَمِین فَسَلمٌ لَکَ مِن أَصحبِ الیَمین»
برخی تقدیر
آیه را بهصورت «فسلام لک انک من اصحابالیمین» دانستهاند که بر اساس آن معنای آیه چنین میشود: سلام و درود بر تو که به راستی از اصحاب یمین هستی و تو با این سلام، از
عذاب الهی در امانی.
ابنعباس در
تفسیر آیه ۳۲
نحل:
«اَلَّذینَ تَتَوَفّهُمُ المَلئِکَةُ طَیِّبینَ یَقولونَ سَلمٌ عَلَیکُمُ ادخُلوا الجَنَّةَ بِما کُنتُم تَعمَلون» میگوید: این
سلام و
بشارت مخصوص اصحاب یمین است؛ فرشتگان درحالیکه آنان را از
دنیا به آخرت منتقل میکنند بر آنان درود و
تحیّت میفرستند و به آنها بشارت ورود به
بهشت میدهند.
طبرسی میگوید:هنگام جان دادن اصحاب یمین، رفتار فرشتگان مأمورِ استقبال و پذیرایی بهگونهای است که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خوشحال میشود. وی آیه ۹۱
واقعه را خطاب به پیامبر دانسته، چنین معنا میکند:آنچه را از سلامت و امنیّت برای اصحاب یمین خواهان بودی به چشم خود مشاهده خواهی کرد.
گروهی در قیامت و روز حسابرسی، از دیدن نامه عمل خود ناراحت و پشیماناند؛ امّا اصحاب یمین درحالیکه نامه عمل را با دست راست دریافت کردهاند به آسانی حسابرسی میشوند. سپس خوشحال و مسرور به سوی اهل خود باز میگردند: «فَاَمّا مَن اوتِیَ کِتبَهُ بِیَمینِه فَسَوفَ یُحاسَبُ حِسابًا یَسِیرا ویَنقَلِبُ اِلی اَهلِهِ مَسرورا».
حساب یسیر، یعنی حسابرسی بهگونهای که سختگیری و نکته سنجی در آن نباشد، بهطوری که از بدیها به راحتی چشم پوشی و بر نیکیها پاداش داده شود.
پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
دعا میکرد:
پروردگارا! مرا با
حساب یسیر حسابرسی کن: «اللّهمّ حاسبنی حساباً یسیراً». عایشه پرسید:حساب یسیر چگونه است؟ فرمود:به نامه عمل نگاه میکنند و از آن رد میشوند؛ یعنی فقط برای حسابرسی عرضه میشود؛ ولی حسابرسی انجام نمیگیرد، زیرا اگر بهطور مختصر هم بررسی شود، هیچکس
نجات نخواهد یافت.
در روایتی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پرسیده شد:چه کاری انجام دهیم تا مانند اصحاب یمین حساب آسان روزیمان شود؟ فرمود:بخشش به کسی که محرومتان ساخته و ایجاد ارتباط با کسی که رشته ارتباط خود را با شما قطع کرده و گذشت از کسی که در
حق شما
ستم کرده است.
این نحوه حسابرسی به اصحاب یمین اختصاص دارد و دیگران در گرو کردار خویشاند: «کُلُّ نَفس بِماکَسَبت رَهِینَةٌ اِلاّ اَصحبَ الیَمِینِ».
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: کسانی که در گرو
عمل خود نیستند، پیروان ما هستند
و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: اصحاب یمینی که در گرو اعمال خویش نیستند، فرزندان مؤمناناند، زیرا خداوند بر پدرانشان
منّت گذاشته، از آنها چشم پوشی میکند: «و الَّذِینَ ءَامَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرِّیَّتُهُم بِإیمن اَلحَقنا بِهِم ذُرِّیَّتَهُم»
آیه ۹
انشقاق که از بازگشت همراه با شادی اصحاب یمین به سوی اهل خود پس از حسابرسی خبر میدهد، چنین
تفسیر شده است: وی به سبب خیر و کرامتی که دیده، خوشحال به سوی حورالعین روانه میشود و برخی گفتهاند:او شادمان به سوی
همسر و فرزندان و خویشانش که به
بهشت رفتهاند، میرود.
در سوره حاقّه حال فردی از اصحاب یمین چنین بیان شده است که پس از حسابرسی آسان، از خوشحالی فریاد برمیآورد: ای اهل محشر! نامه عمل مرا بخوانید. من در دنیا
یقین داشتم که روزی برای حسابرسی خواهم آمد، بدین جهت کارهای ناروا نکردم و اکنون ببینید که جزخوبی در نامه عملم نیست:
«فَیَقولُ هاؤُمُ اقرَءوا کِتبِیَه اِنّی ظَنَنتُ اَنّی مُلق حِسابِیَه».
چون او میداند که جز خوبی در نامه عملش نیست، از اینکه کسی به آن بنگرد ناراحت نمیشود.
البتّه خدای متعالی فرموده است که چنین گروهی زیانکار نخواهند بود، زیرا در
آیات ۱-۳
عصر فرمود: همه انسانها در زیاناند، جز
مؤمنان صالحی که یکدیگر را به
حق و پایداری سفارش کنند و در
سوره بلد فرمود: مؤمنان صالحی که یکدیگر را به پایداری و
رحمت سفارش میکنند اصحاب یمیناند: «ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ ءامَنوا وتَواصَوا بِالصَّبرِ وتَواصَوا بِالمَرحَمَة اُولئِکَ اَصحبُ المَیمَنَة»
پس از آنکه اصحاب یمین با سربلندی و خوشحالی حسابرسی شدند راهی جایگاه ابدی میشوند تا از نعمتهای الهی بهرهمند گردند. در آیات ۲۱-۲۴
حاقّه کلیاتی از بهرهمندی آنان بیان شده است، به این صورت که زندگی آنها در
کمال خرسندی و رضایت، در بهشتی است که ارزش و جایگاهی عالی دارد و میوههای درختانش در دسترس است، بهطوری که حتی در حال
استراحت هم میتوان از آن تناول کرد. در آنجا به آنان خطاب میشود: بخورید و بیاشامید و بهطور کامل بهره ببرید. گوارایتان باد میوههاییکه سراسر
نفع و بدون زواید است. این پذیرایی،
پاداش کردار نیک شماست که در
دنیا بدان
همّت گماشته بودید
:«فَهُوَ فی عیشَة راضِیَة فی جَنَّة عالِیَة قُطُوفُها دانِیَة کُلوا واشرَبواهَنیًا بِما اَسلَفتُم فِی الاَیّامِ الخالِیَة».
در
سوره واقعه ابتدا اصحاب یمین با بهترین بیان وصف شدهاند: «فَاَصحبُ المَیمَنةِ مَااَصحبُ المَیمَنةِ»،
«وَأصحبُ الیَمینِ مَا أَصحبُ الیَمینِ»
تعبیر «مَاأَصحبُ الیَمِین» و «مَاأَصحبُ المَیمَنة» بهترین وصفی است که از آنان شده است، زیرا این گونه تعابیر در مواردی بهکار میرود که اوصاف کسی در بیان نگنجد؛
نیز در مقام بزرگداشت امر آنان و به شگفت آوردن شنونده از حال ایشان است.
سپس در ادامه همین آیات، نعمتهای بهشتی که اصحاب یمین از آن برخوردارند به تفصیل ذکر شده است:
در
سایه درختان سدری هستند که
خار ندارد یا خار آنها کنده شده یا از فراوانی
میوه، خاری بر آنها نمودار نیست:
«فِی سِدرمَخضُود»
برخی این احتمال را بعید ندانستهاند که مقصود از سدر، «سدرةالمنتهی» باشد.
در سایه
درخت موز یا درخت دارای سایه
خنک یا منظری زیبا یا دارای شکوفههایی خوشبو قرار دارند:
«و طَلح مَنضُود»
در سایههای طولانی به سر میبرند و هیچگاه
آفتاب را نمیبینند:
«و ظِلّ مَمدُود».
بر پایه روایتی در
تفسیر آیه، سایه
درختان بهشتی به اندازهای است که سوارهای در مدت ۱۰۰
سال، به پایان آن نمیرسد. بر اساس روایتی دیگر،
بهشت همیشه مانند ساعات آغازین روز
تابستان است و
گرما و
سرما ندارد.
از
آب و
آبشارهایی برخوردارند که
شب و
روز در مسیر خود جاری است و
بخار و
مِه از آن بر نمیخیزد و برای استفادهاش هیچ
رنج و تعبی را متحمّل نمیشوند:
«و مَاء مَسکُوب»
برخی، «ظِلّ مَمدُود و مَاء مَسکُوب» را به وجود منبسط تأویل کردهاند
و آن، وجود واحد امکانی است که از خدای متعالی صادر و بر همه
ماهیات امکانی گسترده شده است و تحقق همه آنهابه واسطه اوست.
از میوههای گوناگون وفراوانی برخوردارند:
«و فکِهَة کَثِیرَة»
که مانند میوههای
دنیا فصلی نیست و برای مصرف، نیازی به پرداخت وجه یا رخصتطلبی ندارند: «لاَمَقطوعَة و لاَمَمنوعَة».
برخی اتصاف فاکهه به «کَثِیرَة» را از این جهت دانستهاند که
بهشتِ اصحاب یمین، دارای صورت و مقدار است؛ ولی چون عالم مقرّبان، عالم وحدت و جمعیّت است، فاکهه ایشان بهجای
وصف به کثرت، وابسته به خواست آنان معرفی شده است:
«و فَکِهَة مِمّا
یَتَخیّرُون»
دارای
ساختمانهای بلند و چند طبقه یا زنانی سرو قامت، در نهایت
کمال معنوی و جمال ظاهریاند
:«و فُرُش مَرفُوعَة»،
زنان بهشتی هرگز دچار
پیری نشده و زیبایی خود را از دست ندهند:
«اِنّا اَنشَأنهُنَّ اِنشاء»
و همواره باکرهاند:«فَجَعلنهُنّ اَبکاراً»
این
زنان، عاشق همسران خویشاند و همه سعی و تلاش خود را در رسیدگی به
همسر و
انس با وی صرف میکنند و همسال مردان خود هستند:
«عُرُباً اَتراباً»
برخی «اَنشأنهُنّ اِنشَاء» را به معنای ایجاد بدون مادّه و ولادت دانستهاند، زیرا همه امور
آخرت بدون
مادّه و
استعداد و حرکت، انشا میشوند.
اصحاب یمین در آخرت با
توبیخ از
گنهکاران میپرسند: چرا جهنمی شدید:
«فِی جَنّت یَتَساءَلونَ عَنِ المُجرِمینَ مَاسَلَکَکُم فِی سَقرَ».
آنان پاسخ میدهند که ما از نمازگزاران نبودیم، از مساکین دستگیری نمیکردیم، با گمراهان در سخنان و تحلیلهای
باطل غور میکردیم و به روز آخرت
ایمان نداشتیم: «قالوا لَمنَکُ مِنَ المُصَلّین و لَمنَکُ نُطعِمُ المِسکین و کُنّا نَخوضُ مَعَ الخائِضین و کُنّا نُکَذِّبُ بِیَومِالدّین».
برخی این پرسش و پاسخ را گفتوگویی بین خود اصحاب یمین درباره
جهنمیان میدانند.
بحارالانوار؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر القرآن العظیم، صدرالمتالهین؛ جامعالبیان عن تأویل آی القرآن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ شرح منظومه، سبزواری؛ الکافی؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النهایة فی غریبالحدیث والاثر؛ وسائلالشیعه.
دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله اصحاب یمین در قرآن.