• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارمیای نبی (اشموئل)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از پیامبران بزرگ بنی‌اسرائیل در دوره سقوط اورشلیم به‌دست بُخْتُ نُصَّر، اِرمیای نبی است.




ارمیا ابنحلقیا از پیامبران یهود در قرن ۶‌ـ‌۷ قبل از میلاد بوده که در قرآن به‌طور صریح از او نامی به‌ میان نیامده است؛ ولی منابع تاریخی و تفسیری و روایی در ذیل برخی آیات از او یاد‌کرده‌اند.
که عمده این یاد کردها درباره برخی حوادث سیاسی و اجتماعی یهود است. نام او در منابع اسلامی به‌ گونه ‌های متعدّدی گزارش شده است: اِرمیا، اِرمیاء، اُرمیا، اورمیا و یرمیا.
[۶] ‌فتح‌الباری، ج‌۶‌، ص‌۳۰۹
[۷] تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۷۱
[۸] الدرالمنثور، ج‌۲، ص‌۲۹
واژه «یرمیا‌=Jeremiah» در زبان عبری به‌معنای «رفعت یافته از سوی خدا، منصوب از سوی او، خدا تیر می‌افکند یا به زیر می‌اندازد» آمده است.
[۹] قاموس الکتاب المقدس، ص‌۴۰
[۱۰] دائرة‌المعارف، ج‌۳، ص‌۲۲۲

ارمیا در عهد عتیق اهمّیت ویژه‌ای داشته است و کتاب مستقلی به نام او در اسفار تورات به چشم می‌خورد. او بنا به گزارش تورات در روستای عناتوت در نزدیکی اورشلیم (واقع در ۶ کیلومتری شرق بیت‌المقدس کنونی) از خانواده‌ای کهانت ‌پیشه به دنیا آمد. سکونت خانواده او در منطقه‌ای موسوم به بنیامین،
[۱۱] . کتاب مقدس، ارمیا، ۱: ۱‌ـ‌۳.
احتمالا نشان‌ دهنده انتساب وی به شاخه بنیامینی از بنی‌اسرائیل است؛ گرچه ابن‌ عساکر و ابن ‌خلدون او را از سبط لاوی ‌بن یعقوب دانسته‌اند.
[۱۲] تاریخ دمشق، ج‌۸، ص‌۲۷
[۱۳] تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۱۶
برخی نیز احتمال داده‌اند او از نسل «ابیاتار شیلوی» کاهن عصر سلیمان است که به دستور وی به عناتوت تبعید شده بود.
[۱۴] .الکتاب المقدس، ص‌۱۶۳۷.




ارمیا در دوره افول آشوریان و به قدرت رسیدن بابلیان و رقابت آن دو امپراتوری با حکومت مصر می‌ زیسته است. دوره حیات او به‌ دلیل هم زمانی با تبعید یهودیان به بابل، نقطه عطف مهمّی در تاریخ یهود به ‌شمار ‌می‌رود.
تجزیه کشور یهودیه به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ‌ های پیاپی میان آن‌ها و رواج شرک و ستم و بت‌ پرستی میان یهودیان و ضعف و بحران اقتصادی، همگی سبب زوال قدرت و انحطاط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آنان شده و رونق و اقتدار زمان سلیمان را از بین برده بود. در این دوره، شاهد ظهور پیامبران مصلحی هستیم که عمده آموزه ‌های آنان صبغه‌ای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی داشت. این پیامبران، در کنار پند مردم، به پیش‌ گویی حوادث اسف ‌بار آینده یهود به ‌صورت عذاب خداوند پرداخته، بدین وسیله، آنان را از عواقب شوم کردارهایشان بیم می‌دادند. این پیامبران، در عین حال، پس از توبیخ مردم و ابلاغ انذار و عذاب زودرس الهی، آنان را به آینده‌ای روشن در عصر ظهورِ نجات دهنده‌ای بزرگ، مژده می‌دادند. اشعیای نبی سر سلسله این پیامبران به‌ شمار می‌رود که احتمالا ارمیای نبی نیز با توجّه به فاصله کم تاریخی میان آن دو از او متأثّر بوده است.
[۱۵] .تاریخ تمدن، ج‌۱،ص‌(۳۵۰-۳۷۲).

ارمیا هم‌ زمان با پادشاهی یوشیا به نبوّت می‌ رسد.
[۱۶] . کتاب مقدس، ارمیا، ۱: ۱.
(۶۲۸‌ق.‌م.). یوشیا با دست یافتن به نسخه‌ای مفقود از شریعت موسی، تصمیم می‌ گیرد در یهودیه به اصلاحات گسترده مذهبی و فرهنگی و اجتماعی دست زند.
[۱۷] .کتاب مقدس، ارمیا، ۱: ۱.
فعّالیت چشمگیری از ارمیا در این دوره گزارش نشده، جز آن که برخی احتمال داده‌اند او نیز در جریان اصلاحات با پادشاه همکاری داشته است.
[۱۸] . قاموس الکتاب المقدس،ص (‌۴۰‌ـ‌۴۱).
برخی نیز ارمیا را فرزند همان حلقیای کاهن دانسته‌اند که اسفار تورات را یافته و در اختیار یوشیا قرار داده است.
[۱۹] .الله والانبیاء فی التوراه، ص‌۵۲۶.
گفت و گوها و مناجات‌ های ارمیا با خداوند در آغاز دوره رسالتش به این دوره مربوط می‌شود که در بخش‌ های نخست سِفْر او گرد آمده است. جانشینان یوشیا با اعتماد به قدرت مصر در برابر خطر بُختُ نُصَّر به‌سوی امپراتوری غربی گراییده و به شیوه کفرآمیز و ستم ‌گرانه شاهان پیش از یوشیا بازگشتند. فعّالیت عمده ارمیا در دوره این پادشاهان تا تخریب اورشلیم به‌دست بُختُ نُصَّر است.
[۲۰] .دایرة‌المعارف، ج‌۳،ص‌(۲۲۳-۲۲۶).
او که اخلاق مردم را فاسد و زمامداران را ستمگر و بی‌سیاست و ملّت را در انحطاط مذهبی و ملّی و ضعف سیاسی می‌دید، در هر مکان، از خانه خدا تا کوچه و بازار و به هر وسیله و بیان ممکن به اندرز مردم پرداخته، از هجوم بُختُ نُصَّر و تخریب اورشلیم خبر می‌داد تا آن که تصوّر مزدوری بابل و خیانت به میهن درباره او پدید آمده و از سوی کاهنان، امیران و پیامبران دروغین، مورد آزار فراوان قرار گرفت و تا مرز کشته شدن پیش رفت.
[۲۱] .تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۷.
او پادشاه و بزرگان یهود و عموم مردم را به‌دلیل نقض حکام روز شنبه و پرستش رب النّوع خورشید و گناهان دیگر توبیخ‌ می ‌کرد.
پیامبران دروغین از روی فریب در برابر انذارهای او، مردم را به امیدهای نابجا مژده داده، نعمت و آسایش را برای یهودیان در آینده نزدیک پیش ‌بینی می‌کردند. ازاین‌ روی ارمیا، به پیامبر شرّ لقب یافته بود و مردم از او بیزاری جسته، نفرینش می‌کردند.
[۲۲] . دایرة‌المعارف، ج‌۳، ص‌۲۲۴.
گریه و اندوه فراوان او بر قومش از وی پیامبری گریان و اندوهناک به نمایش گذاشته است: «کاش که سر من آب بود و چشمانم چشمه اشک، تا روز و شب بر کشتگان دختر قوم خود می‌گریستم».
[۲۳] کتاب مقدس، ارمیا، ۸: ۲۳
[۲۴] تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۷
در این میان، حمله نخست بُختُ نُصَّر و اسارت بزرگان یهود به همراه پادشاهان یهویاقیم نیز در اصلاح مردم، حاکمان و کاهنان بی تأثیر بود تا آن که مدّتی بعد در اثر استقلال خواهی صدقیا، پادشاه دست‌ نشانده بابل و بی ‌توجّهی او به اندرزهای ارمیا، بُختُ نُصَّر بار دیگر به اورشلیم حمله برده، شهر را به آتش کشید، و هیکل سلیمان را تخریب کرد و انبوهی از یهودیان را به اسیری به بابل برد.
[۲۵] .کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴‌ـ‌۲۵.
ارمیا به فرمان او از زندان کاخ صدقیا نجات یافت و با او به نیکی رفتار شد.
[۲۶] .ارمیا، ۳۹: ۱۱‌ـ‌۱۴.
اندکی بعد، مردم باقی‌مانده در اورشلیم با کشتن جدلیا، شاه دست‌ نشانده بُختُ نُصَّر بار دیگر بر بابل شوریده، به رغم مخالفت ارمیا او را به اجبار با خود به مصر بردند.
[۲۷] .ارمیا، ۴۳: ۲‌ـ‌۵.
سرنوشت او از این دوره به بعد در هاله‌ای از ابهام است. برخی او را در مصر مدفون می‌دانند و برخی دیگر از مرگ او در بابل خبر می‌دهند. پاره‌ای گزارش‌ ها نیز از سنگسار شدن وی به‌ دست یهودیان مهاجر به مصر حکایت دارد. برخی از مسیحیان نیز به استناد عبارتی از رساله عبرانیان در عهد جدید،
[۲۸] .عبرانیان، ۱۱: ۳۷.
به شهادت آن پیامبر اعتقاد دارند. در مقابل، عدّه‌ای دیگر او را هم ‌چنان زنده ‌پنداشته، بازگشت او را به این جهان از بهشت ‌برین باور دارند.
[۲۹] .دایرة‌المعارف، ج‌۳،ص‌(۲۲۶-۲۲۷).




رسالت ارمیا، پیام انتقام خدا از ملّتی گنه‌ کار است. سخن خداوند در دوره غضب او بر بنی‌ اسرائیل بر وی نازل می‌شود تا چونان آتشی بر آنان شعله افکند. این رسالت سنگین و آن مردم نافرمان از هر سو بر او فشار می‌آورد. بدین سبب سفر او از مناجات‌ های سوزناک و پرتلاطم با خداوند سرشار است.
[۳۰] . کتاب مقدس، دوم ارمیا، ۱‌ـ‌۵: ۱‌ـ‌۲۰.
او مردی تنها میان مردمی نادان بود که او را به درستی در نیافته بودند و به وی افترا می‌ بستند و ستم می‌ کردند و او جز خدا پناه دیگری نداشت. ازاین‌ روی در کتاب وی به احساس شدید مسؤولیت در برابر خداوند و گوهر پیوند انسان با خدا بر می ‌خوریم. پیام او، پیام معنویت و عرفان است. عهد خدا را به مردم یاد آور می‌ شود و بلای قریب‌ الوقوع را از روی عصیان و طغیان ملّت می‌ شمرد، نه آن که حادثه‌ای تصادفی باشد. او از نگاه سطحی و ظاهری به دین و آیین و بسنده کردن به اصلاحات ظاهری پرهیز داده، به امتداد اصلاح و بازسازی دینی تا اعماق درون دعوت می‌کند
ملّت خدا هر ملّتی است که حریم او را پاس دارند. آن‌چه او می ‌خواهد، اورشلیم مستقل و مقتدر نیست، بلکه مردمی امین و خداخواه است. پس هر انسانی از هر نژاد و خون و رنگ و جنسیتی با خدای خود رابطه‌ای ویژه دارد. این نوع نگاه، زمینه ساز پیدایش عهد جدید است که دل‌ های آدمیان در آن، واسطه میان خدا و انسان قرار می‌گیرد. ازاین ‌رو مسیحیان او را مژده رسان ظهور عهد جدید به‌ دست عیسی می‌دانند.
[۳۱] قاموس‌الکتاب المقدس، ص۵۳ـ۵۴
[۳۲] تاریخ تمدن، ج۱، ص‌۳۶۹‌ـ‌۳۷۹
پیامبران پس از ارمیا، مانند حزقیال واشعیای دوم
[۳۳] .تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۸‌ـ‌۳۷۹.
و به‌ویژه زکریا نیز رویکرد نبوی او را دنبال کرده‌اند تا آن جا که برخی مسیحیان، روح ارمیا را در زکریا جاری شمرده‌اند.
[۳۴] .دایرة‌المعارف، ج‌۳، ص‌۲۲۷.




در دوره ارمیا، پیامبران دروغین بسیاری نیز حضور داشتند و این سبب می‌شد تا مردم در ادّعای او با دیده تردید بنگرند. امّا سرانجام متألّهان یهود در بازگشت از تبعید بابل تصمیم گرفتند او را از پیامبران الهی برشمرده و افزون بر سخنانش، تاریخ زندگی او را نیز در تورات به‌صورت پیامبری الهی درج کنند.
[۳۵] . الکتاب المقدس، ص‌۱۶۳۶‌ـ‌۱۶۳۷.
کتاب ارمیا یک بار به ‌وسیله شاگردش باروک، تدوین یافته، در بیت ایل در حضور مردم بر همگان خوانده شد، ولی پادشاه یهویاقیم از آن سخنان نا خشنود شد و آن صحیفه را پاره پاره کرد،آن گاه او با همیاری باروک به نگارش دوباره آن پرداخت.
[۳۶] .کتاب مقدس، ارمیا، ۳۶: ۱‌ـ‌۳۲.




داستان ارمیا با روایتی از حسن بصری آغاز می‌شود که درباره زهد و پارسایی او است. وی در این روایت، فرزند پادشاهی معرّفی شده که به رغم اصرار پدر، از ازدواج پرهیز می‌کرده و به کناره ‌گیری از مردم تمایل داشته است تا آن که سرانجام وحی الهی بر او نازل شد.
[۳۷] .تاریخ دمشق، ج‌۸، ص‌۳۴.
ادامه داستان از زبان وهب است که تشابه بسیاری با گزارش سفر ارمیا دارد. خداوند از انتخاب وی به نبوّت پیش از تولّدش و رسالت بزرگ او یاد می‌ کند و برای ارشاد و هدایت پادشاه و عموم بنی‌ اسرائیل به سویشان روانه‌اش می‌سازد. ارمیا از ناتوانی خویش در انجام این مسؤولیت بزرگ به خدا شکوه می‌برد و از او یاری می‌خواهد. خداوند از قدرت بی‌ نهایت خویش و اراده بی‌تغییر خود و حمایت مدامش از ارمیا و همراهی‌اش با او در انجام این مسؤولیت یاد می‌کند و پس از گناهان و فساد اقشار گوناگون بنی‌ اسرائیل از پادشاهان، کاهنان، عابدان و... سخن گفته، سرانجام از عذاب سخت خویش با فرستادن پادشاهی ستمگر برای تخریب اورشلیم خبر می‌دهد. ارمیا با شنیدن این پیام، فریاد می‌کشد و پیراهن پاره می‌کند و خاکستر بر سر می‌فکند و به سان روایت توراتی، به بدبختی خویش نفرین می‌فرستد. خداوند بر حال وی تأسف خورده، به او دلداری می‌دهد که عذاب خود را پیش از رضایت ارمیا بر آنان فرو نفرستد تا آن که مدّتی بعد بر گناهان و طغیان بنی‌اسرائیل افزوده، و بُخت نُصَّر به‌سوی اورشلیم روانه می‌شود. در همین هنگام، فرشته‌ ای در لباس آدمی نزد ارمیا آمده، از او درباره خانواده ناسپاس خویش که پاسخ همه محبّت‌ هایش را به دشمنی داده‌اند، شکایت می‌برد. ارمیا پس از دو بار سفارش به مدارا و نرمی، بار سوم که از فساد و آلودگی اخلاقی آن خانواده باخبر می‌شود، خشم آن شخص را از روی حق و عدل می‌شمرد و بر آنان نفرین فرستاده، عذاب خداوند را برایشان می‌خواهد. در همین آن، صاعقه‌ای بر بیت المقدس فرود می‌آید و آن را به آتش می‌ کشد و خداوند ارمیا را از حقیقت ماجرا آگاه می‌ سازد. در این هنگام، ارمیا میان پرندگان آسمان به پرواز آمده، سپس دیگر حوادث هجوم بُختُ نُصَّر رخ می‌دهد.
[۳۸] تاریخ طبری، ج۱، ص‌۳۲۱
[۳۹] تاریخ دمشق، ج۸، ص۳۴‌ـ‌۴۱

در روایتی دیگر از کعب، تفصیل بیش تری از ماجرای سخنان ارمیا با خدا و ابلاغ پیامش به مردم و زندانی شدن وی داده شده‌است که شباهت بسیاری با گزارش‌های سِفْر ارمیا دارد، سپس در روایتی دیگر از وهب به آزادی ارمیا از زندان پادشاه یهود به‌دست بُختُ نُصَّر اشاره و جریان هجرت یهودیان به مصر نیز در برخی منابع نقل شده است.
[۴۰] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۶

در برخی روایات نیز از ملاقات ارمیا با دانیال در زندان بُختُ نُصَّر در بابل به شیوه‌ای اعجازگونه یاد‌شده است.
[۴۱] .تاریخ دمشق، ج‌۸، ص‌۳۲.
برخی نیز ارمیا را جزو اسیران یهود در بابل دانسته‌اند.
[۴۲] .البدء والتاریخ، ج‌۳۰، ص‌۱۱۵.
ماجرای گفت و گوی خدا با ارمیا و ابلاغ پیام عذاب الهی بر بنی‌ اسرائیل و ملاقات وی با بُختُ نُصَّر در منابع شیعی نیز به نقل از امام صادق(ع) حکایت شده است که با گزارش تورات تقارب بسیاری دارد، جز آن که در پایان، از ماجرای منسوب به عزیر یاد‌شده است.




۶.۱ - ۱.ارمیا و مرگ صد ساله


بنا به برخی روایات سنّی و شیعی،ارمیا پس از خراب شدن بیت‌ المقدّس یا هنگام بازگشت از مصر، با مقداری آب و غذا به راه می‌افتد و در گوشه‌ای بیرون شهر با نگاه به خرابه ‌های آن از خود می ‌پرسد: چگونه خداوند این شهر
[۴۳] .تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷.
یا این جمع مردگان را پس از مرگ و نابودی دوباره برپا می‌دارد: «اَو کالَّذی مَرَّ عَلی قَریة و هِیَ خاوِیةٌ عَلی عُروشِها قالَ اَنّی یحیی هـذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها».، آن‌ گاه خداوند او را ۱۰۰ سال می‌ میراند؛ سپس دوباره در دوره بازگشت بنی‌اسرائیل از تبعید بابل و آبادی مجدّد اورشلیم به حیات باز ‌می‌گرداند: «فَاَماتَهُ اللّهُ مِائَةَ عام ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کم لَبِثتَ قالَ لَبِثتُ یومـًا اَو بَعضَ یوم‌...». در روایتی از وهب‌ بن منبه پس از نقل ماجرای مذکور، برای ارمیا حیاتی طولانی قائل شده و او را هم ‌چنان زنده شمرده‌اند.
[۴۶] جامع‌البیان، ج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۹
[۴۷] جامع‌البیان،،ج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۵۰‌ـ‌۵۲

صرف نظر از روایات درباره شخصیت قرآنی ارمیا، میان مفسّران اختلاف نظر پدید آمده است. ازابن عباس، قتاده و برخی دیگر از مفسّران نخستین
[۴۸] .تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۸۷.
و هم‌چنین در روایاتی از امام علی (ع)
[۴۹] .تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۱، ص‌۳۲۲.
و امام صادق(ع)
[۵۱] روضة‌الواعظین،ص۱۴

نقل ‌شده که آیات مورد بحث، درباره عزیر هستند. فیض کاشانی برای حلّ تعارض روایات، احتمال داده که ماجرای مذکور به‌طور جداگانه درباره هر ‌یک از عزیر و ارمیا اتّفاق افتاده است.
[۵۴] کنزالدقائق، ج‌۲، ص‌۴۲۶
برخی نیز با استناد به سیاق آیات که درباره منکران رستاخیز است، آیه مزبور را مربوط به انسانی کافر و نه پیامبری مؤمن شمرده‌اند.
[۵۵] تفسیر بیضاوی، ج۱، ص‌۲۱۹
[۵۶] زادالمسیر، ج۱، ص‌۲۹۲
[۵۷] کنزالدقائق، ج۲، ص۴۲۶



۶.۲ - ۲.ارمیا و فساد بنی‌اسرائیل


ماجرای حمله بُختُ نُصَّر در روایات اسلامی، به‌طور معمول در سوره اسراء نقل می‌ شود: «و‌قَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکتـبِ لَتُفسِدُنَّ فِی‌الاَرضِ مَرَّتَینِ... فَاِذا جاءَ وَعدُ اُولـهُما بَعَثنا عَلَیکم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...فَاِذا جاءَ وَعدُ الأخِرَةِ لِیسوءوا وُجوهَکم‌...».
در این آیات، از دو دوره افساد بنی‌ اسرائیل و دوبار انتقام الهی از آنان یاد‌ شده است. برخی، دوره نخست افساد را به زندانی ساختن ارمیا و کشتن زکریا مربوط دانسته،
[۵۹] الکشاف، ج‌۲، ص‌۶۴۹
[۶۰] جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۷۴۴
[۶۱] غریب القرآن، ص‌۲۷۷
و عدّه‌ای دیگر، دوره دوم را مربوط به حبس و شکنجه ارمیا شمرده‌اند.
[۶۲] . المعارف، ص‌۴۷.

از سوی دیگر، در برخی روایات، از ماجرای حمله بُختُ نُصَّر پس از قتل یحیی ‌بن زکریا خبر داده شده و آن حادثه را انتقام خداوند از قاتلان و رضایت‌ دهندگان به مرگ یحیی (ع) شمرده‌اند.
هارون‌ بن خارجه در روایتی از امام صادق (ع) به این ماجرا اشاره کرده است. هم ‌چنین داستانی افسانه وار درباره ملاقات ارمیا با بُختُ نُصَّر در کودکی و گرفتن امان نامه‌ای از او نقل کرده است که اعتبار و صحّت آن روایت را مورد سؤال قرار می‌دهد.
این روایات نا سازگار با واقعیات تاریخی سبب شده تا برخی مورّخان اسلامی از قبیل طبری و ابن‌اثیر آن‌ ها را نقد کنند
[۶۵] . تاریخ طبری، ج۱، ص‌۳۴۷.
و برخی مفسّران نیز برای جدا ساختن حوادث گوناگون تاریخی، به تبیین و تمییز دو دوره افساد بنی‌ اسرائیل و دو بلای خداوند بر آن ‌ها بپردازند.
[۶۶] .تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۱۴۱
علاّمه مجلسی با توجّه به تعارض روایات در منابع شیعی، بدون در نظر گرفتن گزارش‌ های تاریخی و احتمالا تحت تأثیر ثعلبی در عرائس به این احتمال دامن زده است که بخت نُصَّر، عمری دراز داشته و در دو دوره بلند مدّت به اورشلیم حمله کرده است.
در همین جهت نیز از دو بخت نُصَّر یاد‌شده که یکی در عهد ارمیا و دیگری در عهد یحیی بوده است.
[۶۸] .اثبات‌الوصیه، ص‌۸۶‌ـ‌۸۷.


۶.۳ - ۳.ارمیا و معجزه احیای مردگان


برخی منابع کلامی شیعه در اثبات عقیده رجعت، به ماجرای زنده شدن هزاران نفر از بنی‌ اسرائیل پس از مرگ ناگهانی استدلال و ارمیا را پیامبر آنان معرّفی کرده‌اند. شیخ صدوق از این ماجرا چنین حکایت می‌کند: آنان که از بیماری طاعون رنج می‌بردند، برای رهایی از آن، همگی از شهر خارج شده، به ساحل دریا پناه می‌برند، آن‌گاه فرمان مرگ از سوی خداوند بر آنان فرود می‌آید، سپس ارمیا با گذر از جمع مردگان به خداوند روی کرده و از او حیاتی دوباره را برای آنان خواستار می‌شود و بدین ترتیب، همگی به حیات باز‌ می‌ گردند.:«اَلَم‌تَرَ اِلَی الَّذینَ خَرَجوا مِن دِیـرِهِم و هُم اُلوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقالَ لَهُمُ اللّهُ موتوا ثُمَّ اَحیـهُم».در منابع دیگر، نام این پیامبر، حزقیل یاد‌شده است.
[۷۱] .البرهان، ج۱، ص‌۵۰۳.


۶.۴ - ۴.ارمیا و جالوت


در روایتی از هارون ‌بن خارجه از امام باقر (ع) نقل شده که ارمیا همان پیامبر دوره جالوت بوده که مردم از او تعیین پادشاهی را در خواست کرده بودند تا به رهبری او به مبارزه با جالوت برآیند. او نیز طالوت را به فرمان خداوند برای این امر بر می‌ گزیند.: «اَلَم تَرَ اِلَی المَلاَ مِن بَنی اِسرءیلَ مِن بَعدِ موسی اِذ قالوا لِنَبِیّ لَهُمُ ابعَث لَنا مَلِکـًا نُقـتِل فی سَبیلِ اللّهِ...و قالَ لَهُم نَبِیهُم اِنَّ اللّهَ قَد بَعَثَ لَکم طالوتَ مَلِکـًا».نام این پیامبر در روایات دیگر که شهرت بیش ‌تری دارند، اشموئیل یاد‌شده است.

۶.۵ - ۵.ارمیا و عذاب خدا بر اهل حجاز


قرطبی، ذیل آیه‌۱۱ انبیاء/۲۱ «و‌کم قَصَمنا مِن قَریة کانَت ظالِمَةً» ارمیا را پیام‌ آور نزول غضب خداوند بر عرب‌ های حجاز می‌داند. آنان که طغیان و فساد را به سر حدّ نهایی رسانده، و پیامبرشان را کشته بودند، مورد غضب خدا قرار گرفتند و ارمیا از سوی خدا نزد بخت نُصَّر آمده، او را برای انتقام از ایشان به آن دیار می ‌فرستد. خداوند پیش از حمله بخت نُصَّر به ارمیا مأموریت می‌دهد که معد بن عدنان، جدّ پیامبر را از جزیرة‌العرب خارج سازد.
[۷۶] .تفسیر قرطبی، ج‌۱۱، ص‌۱۸۲.
به ماجرای نجات معد بن‌ عدنان به ‌گونه‌ای افسانه وار و گسترده در منابع اسلامی توجّه شده است .
[۷۷] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۲۷
[۷۸] المحبر، ص‌۶‌ـ‌۷
[۷۹] تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۶۱
[۸۰] تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲،ص۲۳۹
[۸۱] تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲،ص
و او را در زمره پیامبرانی بر شمرده‌اند که مژده ظهور پیامبر اسلام را داده‌اند.
[۸۲] البدایة و النهایه، ج‌۶‌، ص‌۱۳۸
[۸۳] الدرالمنثور، ج‌۱، ص‌۸۶‌
مورّخان اسلامی، سلسله نسب پیامبر تا عدنان را نیز برگرفته از کتاب برخیا یا بورخ، کاتب ارمیا دانسته‌اند.
[۸۴] عمدة‌الطالب، ص۲۸
[۸۵] ‌تهذیب‌ الکمال، ج۱، ص۱۷۵
[۸۶] الطبقات، ج‌۱، ص‌۴۷‌
احتمالا برخیا یا بورخ، واژه معرب باروک است که در عهد عتیق، شاگرد ارمیا و یکی از پیامبران بنی‌ اسرائیل معرّفی شده است. نقش مژده رسانی ارمیا در سروده‌های اسلامی نیز انعکاس یافته است.
[۸۷] . الغدیر، ج‌۶، ص‌۳۹.


۶.۶ - ۶.سرانجام ارمیا


در منابع اسلامی صرف نظر از روایاتی که او را همان خضر نبی(ع) دانسته، برای او عمری دراز می ‌پندارند، در برخی روایات دیگر به ‌گونه‌ای تصویر شده که قرین به شهادت است. در این دسته روایات به جریان سنگسار شدن وی به‌ وسیله یهودیان مصر یا عرب‌ های حجاز
[۸۸] . تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۰۷.
اشاره، و روز شهادت او نیز در برخی منابع شیعی، ۲۳ ذی‌ قعده دانسته شده است..
بنا به شواهد موجود در ایران در ۳۹ كيلومتری شمال غربی شمال غرب شهرستان ساوه و در حد فاصل شهر مأمونیه و رازقان بقعه اشموئيل پیامبر در منطقه كوهستانی و ييلاقی شاه ‌پسند واقع شده است. بنای بقعه در دامنه کوه و بر روی تپه‌ای در اوايل قرن هشتم هجری قمری ساخته شده است.اين بقعه در سال ۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی به شماره ۱۱۸۱ به ثبت رسيده است.
ارمیا از عالمان دانش رمل و حروف شمرده شده است.
[۹۰] ‌کشف الظنون، ج‌۱، ص‌۹۱۲
[۹۱] ینابیع الموده، ج‌۳، ص‌۱۹۸‌
و در منابع تاریخی متأثر از فرهنگ ایرانی، از زردشت به ‌صورت شاگرد یا خدمت‌ گزار یکی از شاگردان ارمیا یاد‌ شده است.
[۹۲] تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷‌
[۹۳] ‌لبدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۵۱
[۹۴] تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۶۱‌
افزون بر این، نقش‌ های متعدّد دیگری نیز به ارمیا نسبت داده شده است: آبادسازی مصر و پادشاهی بر آن پس از تخریب به‌دست بخت نُصَّر، پنهان ساختن تابوت موسی
[۹۶] . تاریخ یعقوبی، ج‌۱، ص‌۶۵.
که در آخرالزمان از دریاچه طبریه بیرون کشیده خواهد شد.
[۹۷] . معجم احادیث المهدی، ج‌۱، ص‌۵۳۰‌ـ‌۵۳۱.




 
۱. سوره بقره(۲)،آیه۲۴۳    
۲. سوره بقره(۲)،آیه۲۴۶    
۳. سوره بقره(۲)،آیه۲۵۲    
۴. سوره اسراء(۱۷)،آیه(۴-۷)    
۵. سوره انبیاء(۱۱)،آیه۲۱    
۶. ‌فتح‌الباری، ج‌۶‌، ص‌۳۰۹
۷. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۷۱
۸. الدرالمنثور، ج‌۲، ص‌۲۹
۹. قاموس الکتاب المقدس، ص‌۴۰
۱۰. دائرة‌المعارف، ج‌۳، ص‌۲۲۲
۱۱. . کتاب مقدس، ارمیا، ۱: ۱‌ـ‌۳.
۱۲. تاریخ دمشق، ج‌۸، ص‌۲۷
۱۳. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۱۶
۱۴. .الکتاب المقدس، ص‌۱۶۳۷.
۱۵. .تاریخ تمدن، ج‌۱،ص‌(۳۵۰-۳۷۲).
۱۶. . کتاب مقدس، ارمیا، ۱: ۱.
۱۷. .کتاب مقدس، ارمیا، ۱: ۱.
۱۸. . قاموس الکتاب المقدس،ص (‌۴۰‌ـ‌۴۱).
۱۹. .الله والانبیاء فی التوراه، ص‌۵۲۶.
۲۰. .دایرة‌المعارف، ج‌۳،ص‌(۲۲۳-۲۲۶).
۲۱. .تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۷.
۲۲. . دایرة‌المعارف، ج‌۳، ص‌۲۲۴.
۲۳. کتاب مقدس، ارمیا، ۸: ۲۳
۲۴. تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۷
۲۵. .کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۲۴‌ـ‌۲۵.
۲۶. .ارمیا، ۳۹: ۱۱‌ـ‌۱۴.
۲۷. .ارمیا، ۴۳: ۲‌ـ‌۵.
۲۸. .عبرانیان، ۱۱: ۳۷.
۲۹. .دایرة‌المعارف، ج‌۳،ص‌(۲۲۶-۲۲۷).
۳۰. . کتاب مقدس، دوم ارمیا، ۱‌ـ‌۵: ۱‌ـ‌۲۰.
۳۱. قاموس‌الکتاب المقدس، ص۵۳ـ۵۴
۳۲. تاریخ تمدن، ج۱، ص‌۳۶۹‌ـ‌۳۷۹
۳۳. .تاریخ تمدن، ج‌۱، ص‌۳۷۸‌ـ‌۳۷۹.
۳۴. .دایرة‌المعارف، ج‌۳، ص‌۲۲۷.
۳۵. . الکتاب المقدس، ص‌۱۶۳۶‌ـ‌۱۶۳۷.
۳۶. .کتاب مقدس، ارمیا، ۳۶: ۱‌ـ‌۳۲.
۳۷. .تاریخ دمشق، ج‌۸، ص‌۳۴.
۳۸. تاریخ طبری، ج۱، ص‌۳۲۱
۳۹. تاریخ دمشق، ج۸، ص۳۴‌ـ‌۴۱
۴۰. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۶
۴۱. .تاریخ دمشق، ج‌۸، ص‌۳۲.
۴۲. .البدء والتاریخ، ج‌۳۰، ص‌۱۱۵.
۴۳. .تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷.
۴۴. سوره بقره(۲)،آیه۲۵۹    
۴۵. سوره بقره(۲)،آیه۲۵۹    
۴۶. جامع‌البیان، ج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۹
۴۷. جامع‌البیان،،ج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۵۰‌ـ‌۵۲
۴۸. .تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۸۷.
۴۹. .تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۱، ص‌۳۲۲.
۵۰. بحارالانوار، ج۷، ص۳۴    
۵۱. روضة‌الواعظین،ص۱۴
۵۲. عبد الله التبیان، ج۲،ص۳۲۰    
۵۳. الصافی، ج‌۱، ص‌۲۹۲    
۵۴. کنزالدقائق، ج‌۲، ص‌۴۲۶
۵۵. تفسیر بیضاوی، ج۱، ص‌۲۱۹
۵۶. زادالمسیر، ج۱، ص‌۲۹۲
۵۷. کنزالدقائق، ج۲، ص۴۲۶
۵۸. سوره اسراء(۱۷)،آیه(۴-۷)    
۵۹. الکشاف، ج‌۲، ص‌۶۴۹
۶۰. جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۷۴۴
۶۱. غریب القرآن، ص‌۲۷۷
۶۲. . المعارف، ص‌۴۷.
۶۳. بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۳۵۶    
۶۴. بحار الانوار، ج۱۴، ص۳۵۶‌‌۳۵۷    
۶۵. . تاریخ طبری، ج۱، ص‌۳۴۷.
۶۶. .تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۱۴۱
۶۷. بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۳۵۵    
۶۸. .اثبات‌الوصیه، ص‌۸۶‌ـ‌۸۷.
۶۹. بحارالانوار، ج‌۵۳، ص‌۱۲۸    
۷۰. سوره بقره(۲)،آیه۲۴۳    
۷۱. .البرهان، ج۱، ص‌۵۰۳.
۷۲. بحارالانوار، ج‌۱۳،ص(۴۳۸-۴۳۹)    
۷۳. سوره بقره(۲)،آیه(۲۴۶-۲۴۷)    
۷۴. المیزان، ج‌۲، ص‌۲۹۶    
۷۵. سوره انبیاء(۱۱)،آیه۲۱    
۷۶. .تفسیر قرطبی، ج‌۱۱، ص‌۱۸۲.
۷۷. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۲۷
۷۸. المحبر، ص‌۶‌ـ‌۷
۷۹. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۶۱
۸۰. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲،ص۲۳۹
۸۱. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲،ص
۸۲. البدایة و النهایه، ج‌۶‌، ص‌۱۳۸
۸۳. الدرالمنثور، ج‌۱، ص‌۸۶‌
۸۴. عمدة‌الطالب، ص۲۸
۸۵. ‌تهذیب‌ الکمال، ج۱، ص۱۷۵
۸۶. الطبقات، ج‌۱، ص‌۴۷‌
۸۷. . الغدیر، ج‌۶، ص‌۳۹.
۸۸. . تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۰۷.
۸۹. مستدرک سفینة البحار، ج‌۸، ص‌۵۵۶    
۹۰. ‌کشف الظنون، ج‌۱، ص‌۹۱۲
۹۱. ینابیع الموده، ج‌۳، ص‌۱۹۸‌
۹۲. تاریخ طبری، ج‌۱، ص‌۳۱۷‌
۹۳. ‌لبدایة والنهایه، ج‌۲، ص‌۵۱
۹۴. تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص‌۱۶۱‌
۹۵. معجم‌البلدان، ج‌۵، ص‌۱۴۰    
۹۶. . تاریخ یعقوبی، ج‌۱، ص‌۶۵.
۹۷. . معجم احادیث المهدی، ج‌۱، ص‌۵۳۰‌ـ‌۵۳۱.



دانشنامه موضوعی قرآن    






جعبه ابزار