ارث همسر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زن و شوهر در صورتی از یکدیگر
إرث میبرند که
عقد آنها دائمی باشد .
یک چهارم اموال
شوهر ، سهم
الارث زن در صورت
فرزند نداشتن
مرد است.
«... و لهن الربع مما ترکتم ان لم یکن لکم ولد...»
و برای شما، نصف میراث زنانتان است، اگر آنها فرزندی نداشته باشند؛ و اگر فرزندی داشته باشند، یک چهارم از آن شماست؛ پس از انجام وصیتی که کردهاند، و ادای
دین (آنها). و برای زنان شما، یک چهارم
میراث شماست، اگر فرزندی نداشته باشید؛ و اگر برای شما فرزندی باشد، یک هشتم از آن آنهاست؛ بعد از انجام وصیتی که کردهاید، و ادای دین. و اگر مردی بوده باشد که
کلاله (خواهر یا برادر) از او
ارث میبرد، یا زنی که
برادر یا خواهری دارد، سهم هر کدام، یک ششم است (اگر برادران و خواهران مادری باشند)؛ و اگر بیش از یک نفر باشند، آنها در یک سوم شریکند؛ پس از انجام وصیتی که شده، و ادای دین؛ بشرط آنکه (از طریق
وصیت و اقرار به دین،) به آنها
ضرر نزند. این سفارش خداست؛ و
خدا دانا و بردبار است.
یک هشتم اموال مرد، سهم
الارث همسرش، در صورت فرزند داشتن
شوهر است.
... فان کان له ولد فلهن الثمن مما ترکتم.... (گفتنی است که سهم
الارث فوق برای
همسر مرد است و فرقی نیست که همسر یکی باشد یا متعدد)
نصف (ماترک) برای شوهر است در صورتی که زوجه، فرزندی - اگرچه پایین برود - نداشته باشد.
ربع (یک چهارم) است برای شوهر است در صورتی که زوجه فرزندی داشته باشد، اگرچه پایین برود. و برای زوجه است اگر شوهر فرزندی نداشته باشد، اگرچه پایین برود.
و ثمن (یک هشتم) برای زوجه است در صورتی که شوهر فرزندی داشته باشد اگرچه پایین برود.
از آنچه که ذکر شد معلوم شد که زوجین وراثتشان مطلقاً به فرض است، مگر در یک صورت و آن موردی است که وارث، منحصر به امام (علیهالسلام) و زوج باشد.
پس «هیچ کدام از زوجین به سبب زوجیت، جمیع مال را
ارث نمیبرد، مگر در یک صورت و آن عبارت است از موردی که وارث میت منحصر به زوج و امام (علیهالسلام) باشد؛ پس زوج جمیع مال را به عنوان فرض و رد
ارث میبرد، چنان که گذشت. و در گذشته معلوم شد که فرض زوج گاهی نصف و گاهی ربع؛ و فرض زوجه گاهی ربع و گاهی ثمن میباشد و سهم اینها با هر طبقه یا درجهای که اجتماع کنند نه کم میشود و نه زیاد مگر در فرضی که گذشت.»
اگر زوجات متعدد باشند، ثُمن آن در صورت وجود فرزند و ربع آن در صورت نبود آن، بین آنها به طور مساوی تقسیم میشود؛ پس ربع یا ثُمن ترکه مال آنها است. و در مانع بودن فرزند از سهم بیشتر
زن، بین اینکه فرزند خود آن
زن باشد یا از
زن دیگر؛ فرزند
زن دائمی باشد یا منقطعه؛ فرزند بدون واسطه باشد یا با واسطه، فرق نمیکند. و زنی که در حال مرض موت طلاق داده شده در ربع یا ثمن - با شرایط گذشته - شریک میباشد.
===شروط توارث به سبب زوجیت=
در توارث (
ارث بردن از یکدیگر) به واسطه زوجیت، شرط است که
عقد دائمی باشد؛ پس در عقد منقطع - نه از طرف شوهر و نه از طرف زوجه - در صورتی که شرط نشده باشد، بدون اشکال توارثی نیست و اگر از یک طرف یا از دو طرف شرط شده باشد در نهایت اشکال است، پس احتیاط به ترک شرط، ترک نشود؛ و اگر شرط شده باشد، مصالحه ترک نشود. و شرط است که زوجه در عقد زوج باشد اگرچه به او دخول نکرده باشد، بنابراین از همدیگر
ارث میبرند ولو اینکه دخول نشده باشد. و مطلّقه رجعی مادامیکه در عده است، در حکم زوجه میباشد به خلاف مطلّقه بائن؛ پس اگر یکی از آنها در زمان عده رجعی بمیرد دیگری از او
ارث میبرد، به خلاف آنکه در عده طلاق بائن بمیرد. البته اگر مرد،
زن را در حال مرض ولو به طلاق بائن طلاق دهد و به همین مرض بمیرد،
زن از وقت طلاق تا یک سال از او
ارث میبرد، به شرط آنکه طلاق به خواهش
زن نباشد، پس زنی که به طلاق خلعی و مباراتی طلاق داده شده
ارث نمیبرد. و به شرط آنکه این
زن ازدواج ننماید، بنابراین اگر در حال مرض،
زن را طلاق دهد و
زن بعد از انقضای عدّه، ازدواج نماید سپس شوهر قبل از انقضای سال بمیرد،
زن از او
ارث نمیبرد. و به شرط آنکه شوهر از مرضی که
زن را در آن مرض طلاق داده خوب نشود؛ پس اگر از آن مرض خوب شود سپس مریض گردد ولو اینکه مثل همین مرض را پیدا کند،
زن از او
ارث نمیبرد. و اگر
زن قبل از تمام شدن سال در مرض شوهر بمیرد، مرد از
زن ارث نمیبرد، مگر اینکه در عده رجعی باشد.
شوهر از تمام ترکه زوجهاش - از منقول و غیر منقول -
ارث میبرد. و
زن نیز از منقولات، مطلقاً
ارث میبرد، ولی از زمینها مطلقاً؛ نه از عین و نه از قیمت آنها
ارث نمیبرد، خواه زمینها دارای زراعت و درخت و ساختمان و غیر آنها باشد یا نباشد و فقط از قیمت مصالح ساختمانی مانند تنه درخت، تخته، آجر و مانند اینها و همچنین از قیمت درخت و نخل،
ارث میبرد. و بین اقسام ساختمان مانند آسیاب و حمام و دکان و اصطبل و غیر اینها فرقی نیست. و در درختها بین کوچک و بزرگ و خشک که جهت بریدن آماده است، ولی هنوز بریده نشده و شاخههای خشک و سعف (شاخه نخل) این چنینی که متصل به درخت میباشد فرقی نیست.
مقصود از اعیانی که زوجه از قیمت آنها
ارث میبرد آن اعیانی است که در وقت مردن موجود باشند، پس اگر از وقت مردن تا وقت تقسیم، نماء و زیاده عینی در آنها پیدا شود از این نماء و زیادی
ارث نمیبرد.
معیار در قیمت، روز دفع است نه روز مرگ؛ پس اگر قیمت آن، از قیمت وقت مرگ بیشتر شود از آن
ارث میبرد. و اگر قیمت کم شود از سهم او کم میشود، البته با تفاوت دو قیمت، احتیاط (مستحب) مصالحه است.
•
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ارث همسر». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی