• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احمد بن حمدان رازی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: احمد بن حمدان رازی.


احمد بن حمدان رازی (مقاله‌دوم) (۳۲۲ق) از دانشمندان برجسته و داعیان مشهور اسماعیلیه در قرن سوم و چهارم هجری قمری بود. او در زمینه‌های فلسفه، فقه، تفسیر و کلام فعالیت می‌کرد و در گسترش فرقه اسماعیلیه در مناطق مختلف ایران نقش مهمی داشت. ابوحاتم در سال ۳۲۲ هجری قمری درگذشت.



ابوحاتم احمد بن حمدان بن احمد رازی لیثی ورسنانی، اهل پشاپویه یا فشافویه از آبادی‌های نواحی ری قدیم و واقع در رودخانه کرج کنونی است؛
[۱] طوسی، ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق، سیاست نامه، ص۲۸۷.

گرچه الندیم وی را با لقب ورسانی،
[۲] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۹۹.
منتسب به یکی روستاهای سمرقند خوانده است.
[۳] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۹۲۱.
بروکلمان نام او را عبدالرحمان بن همدان نوشته است.
[۴] بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۳۵۲.

او از دانشمندان و کارشناسان علوم دینی در سده سوم و چهارم هجری و از داعیان بزرگ و نامدار اسماعیلیه در این دو سده بوده که تالیفات بسیاری نیز از خود بر جای گذاشته است.
[۵] سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۸، جزء۱، ص۳۴۶.



مصطفی غالب از پژوهشگران معاصر، در شرح حال مفصلی که از وی ارائه کرده، او را فیلسوف، ادیب و دانشمند معرفی کرده و می‌نویسد: ابوحاتم از داعیان کوشا و پرتلاش اسماعیلیه است که با زبان و قلم شیوای خود به ترویج و معرفی این فرقه پرداخت.
بروز و ظهور او در سده سوم و چهارم در سرزمین ری و در حکومت و خلافت عبیدالله مهدی، مؤسس سلسله فاطمی (۲۹۷-۳۲۲ق) آغاز و تا مرز یمن و مغرب کشیده شد.
در ایران نیز زمان طولانی را در طبرستان و دیلمان سپری کرد و در اصفهان نیز تبلیغات وی بسیار تاثیرگذار بود و گروه‌ها و افراد بسیاری را به این فرقه جذب کرد.
در دیلمان و طبرستان، حاکمان و بزرگانی همچون اسفار بن شیرویه و مرداویج بن زیار را جذب این فرقه کرد و مرداویج را به جمع یاران و مریدان عبیدالله مهدی پیوند داد.
مصطفی غالب در ادامه می‌نویسد: ابوحاتم نه تنها در عرصه سیاست و در مقابله با برخی حکومت‌ها گام برداشت و به فعالیت پرداخت و از چهره‌های سرشناس این فرقه شد، بلکه در عرصه علمی نیز فردی سرامد و پرکار بود. در فلسفه، تفسیر، فقه، لغت، کلام از جمله شرح نظریات و آرای اسماعیلیه، مهارت داشت و فردی چیره دست و توانا بود.
[۶] غالب، مصطفی، اعلام الاسماعیلیه، ص۹۷.

سزگین معتقد است ابوحاتم در پاره‌ای مسائل لغوی که به دین و احکام دینی ارتباط دارد، از فرمایش‌ها و نظریات امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) بهره مند شده و در بسیاری موارد تفسیری در آیات قرآن، به مجاز القرآن ابوعبیده معمر بن مثنی اعتماد کرده است.
[۷] سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۸، جزء۱، ص۳۴۶.



مناظره ابوحاتم رازی با محمد بن زکریای رازی در مسئله نبوت، مشهور است. برخی معتقدند این مناظره در حضور مرداویج بن زیار، حاکم طبرستان صورت گرفته است.
[۸] بدوی، عبدالرحمن، مذاهب الاسلامیین، ج۲، ص۱۹۱.

در اینکه حوزه فعالیت و تبلیغ ابوحاتم در خارج از ایران، کدام شهر یا منطقه بوده، سخنی به میان نیامده؛ ولی سزگین به صورت اشاره و گذرا البته با تردید می‌نویسد: ظاهراً پیش از سال ۲۹۷ هجری در بغداد می‌زیسته است
[۹] سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء۳، ص۳۵۶.

خواجه نظام الملک نیز در سیاست نامه به طور خلاصه به گوشه‌ای از فعالیت‌های ابوحاتم در طبرستان اشاره کرده و می‌نویسد: وی زمانی به مردم آن سامان که به فرقه اسماعیلیه گرویده بودند، بشارت ظهور زودهنگام امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) را داد؛ اما چون چنین اتفاقی نیفتاد، مورد نفرت و شورش مردم قرار گرفت و به ناچار و از بیم جان، از دست مردم گریخت و در همان گریختن از دنیا رفت.
[۱۰] طوسی، ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق، سیاست نامه، ص۲۶۵.

گفته شده وی در شعر نیز دستی داشته است.
[۱۱] طوسی، ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق، سیاست نامه، ص۲۶۵.



آثار ابوحاتم عبارت‌اند از:


  • الزینه که معجم مصطلحات دینی و شرعی است و چاپ شده است.
  • اعلام النبوة مهم‌ترین اثر فلسفی ـ کلامی در مذهب اسماعیلیه و دربردارنده مناظره ابوحاتم با محمدبن زکریای رازی (م. ۳۱۳ق).
  • الاصلاح در اصلاح نظریات نسفی.
  • الجامع در باب فقه.
    [۱۲] غالب، مصطفی، اعلام الاسماعیلیه، ص۹۸.
  • و الرجعه.


به نوشته عبدالرحمان بدوی، نسخه‌های بسیاری از کتاب‌های الزینه و اعلام النبوة ابوحاتم در کتابخانه‌های اسماعیلیه در یمن، هند، صنعا و بغداد موجود است و دو بخش کوچک الزینه در سال ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸میلادی در قاهره به چاپ رسیده است.
[۱۳] بدوی، عبدالرحمن، مذاهب الاسلامیین، ج۲، ص۱۹۱. .



ابوحاتم سرانجام در سال ۳۲۲ یا ۳۲۳ هجری و درحالی که به زندقه و کفر متهم شده بود و به طورپنهانی می‌زیست، از دنیا رفت.
[۱۴] غالب، مصطفی، اعلام الاسماعیلیه، ص۹۸.
(دیگر منابع:
[۱۵] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۴۰.
[۱۸] بغدادی، عبدالقاهر بن قادر، الفرق بین الفرق، ص۲۶۷.
[۲۲] مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۳۰۷.
[۲۳] جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۸، ص۱۰۲۰.
[۲۴] اعلمی، محمدحسین، دایره المعارف الشیعیه العامّه، ج۲، ص۵۲۰.
[۲۵] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۱، ص۳۴۶.
)


۱. طوسی، ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق، سیاست نامه، ص۲۸۷.
۲. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۹۹.
۳. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۹۲۱.
۴. بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۳۵۲.
۵. سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۸، جزء۱، ص۳۴۶.
۶. غالب، مصطفی، اعلام الاسماعیلیه، ص۹۷.
۷. سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۸، جزء۱، ص۳۴۶.
۸. بدوی، عبدالرحمن، مذاهب الاسلامیین، ج۲، ص۱۹۱.
۹. سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء۳، ص۳۵۶.
۱۰. طوسی، ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق، سیاست نامه، ص۲۶۵.
۱۱. طوسی، ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق، سیاست نامه، ص۲۶۵.
۱۲. غالب، مصطفی، اعلام الاسماعیلیه، ص۹۸.
۱۳. بدوی، عبدالرحمن، مذاهب الاسلامیین، ج۲، ص۱۹۱. .
۱۴. غالب، مصطفی، اعلام الاسماعیلیه، ص۹۸.
۱۵. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۴۰.
۱۶. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۱۶۴.    
۱۷. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۲، ص۵۸۳.    
۱۸. بغدادی، عبدالقاهر بن قادر، الفرق بین الفرق، ص۲۶۷.
۱۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۱۱۹.    
۲۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۰، ص۲۲۳.    
۲۱. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱، ص۲۱۱.    
۲۲. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۳۰۷.
۲۳. جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، ج۸، ص۱۰۲۰.
۲۴. اعلمی، محمدحسین، دایره المعارف الشیعیه العامّه، ج۲، ص۵۲۰.
۲۵. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۱، ص۳۴۶.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «احمد رازی»، ج۲، ص۹۶.






جعبه ابزار