ابودرداء انصاری (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابودرداء انصاری؛ عویمر
بن زید بن قیس بن عایشه، معروف به ابودرداء خزرجی انصاری از
قبیله خزرج از معلمان
قرآن و
صحابی پیامبر بود.
ابودرداء انصاری؛ عویمر
بن زید بن قیس بن عایشه، معروف به ابودرداء خزرجی انصاری از
قبیله خزرج از معلمان
قرآن و
صحابی پیامبر بود. وی واپسین فرد از
خانواده خویش یا واپسین شخص از
انصار است که در
جنگ بدر به
اسلام گروید.
در ضبط نام
پدر و سلسله
نسب او اختلافاتی وجود دارد، چنانکه نام پدرش را ثعلبه، عامر و و مالک نیز نوشتهاند.
همچنین برخی «عویمر» را لقب ابودرداء و نام او را عامر دانستهاند.
ابودرداء پیش از
بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به
تجارت اشتغال داشت و آخرین کس از خاندان خود بود که
اسلام آورد.
بنابه نقلی، روزی عبدالله
بن رواحه که با او در
جاهلیت عقد برادری داشت،
به همراه محمد
بن مسلمه
در غیاب وی با تیشهای، بتش را درهم شکست و ابودرداء را از ناتوانی آن آگاه کرد. وی همراه با ابن رواحه به قصد پذیرش اسلام، نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد. حضرت دربارهاش فرمود: خداوند مرا به اسلام ابودرداء
وعده داد و بدین طریق اسلام آورد.
پیغمبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) میان او و
سلمان فارسی احتمالاً پیش از
جنگ بدر عقد برادری برقرار ساخت.
به نقل
سیوطی، وی در
روز بدر اسلام آورد و در
جنگ احد شرکت داشت.
ابودرداء یکی از معدود کسانی بود که در گردآوری
قرآن شرکت داشت.
وی به فرمان
عمر، برای
تعلیم قرآن، به
شام رفت و در
دمشق اقامت کرد.
چنانکه در حلقه
قرائت او بیش از ۱۰۰۰ تن شرکت میکردند.
او در سفری از
شام به
مدینه،
مصحف شامیان را با مصاحف مدینه مقابله نمود.
ابودرداء همچنین احادیث فراوانی از پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)
روایت کرده است.
و مجموعه قابل توجهی از این احادیث در
مسند احمد بن حنبل آمده است.
او از
زید بن ثابت و
عایشه،
همسر رسول خدا نیز
حدیث نقل کرده است
و افراد بسیاری چون
انس بن مالک، فضاله
بن عبید، ابوامامه،
عبدالله بن عمر،
عبدالله بن عباس و … از او
روایت کردهاند.
او در جاهلیت، به تجارت اشتغال داشت و به گفته خود، پس از اسلام، از تجارت و عبادت،
عبادت را برگزید.
ابن حجر می نویسد:
مناقب و
فضایل ابودرداء به طور جد بسیار
زیاد بوده است.
زهدورزی افراطی او و ترک همه لذتهای مادی که به شکایت همسرش به سلمان فارسی و واداری وی به رعایت
اعتدال در امور زندگی انجامید،
شاید همین روش و نگاه افراطی، سخن
سرزنش گونه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره وی را در پی داشت که فرمود: «ان فیک جاهلیه» و او پرسید: «جاهلیه کفر او اسلام» و پیامبر فرمود: «جاهلیه کفر».
ابودرداء در قدیمترین منابع به عنوان حکیمی
عابد شناخت میشود.
و
ابونعیم اصفهانی، ضمن وصف او به
عارف متفکر و
حکیم عابد، پارهای از سخنان حکمتآمیز او را نقل کرده است.
مواعظ ابودرداء در بسیاری از آثار اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است.
ابودرداء تا پایان
عمر در شام زیست و در اواخر
خلافت عثمان، به سال ۳۱ یا ۳۲ هجری در
دمشق درگذشت.
بنا به نقلی وی در دوران
خلافت امام علی (علیهالسّلام) پس از
صفین وفات یافته است.
مقبره او در باب الصغیر تا مدتها زایرانی داشت.
در اطراف
استانبول نیز دو مزار منسوب به ابودرداء وجود دارد.
بعضی مفسران از او در
شان نزول برخی
آیات نام بردهاند.
براساس نقلی،
آیات ۹۲ و ۹۴
سوره نساء را درباره وی دانستهاند که چوپانی را پس از
اقرار به اسلام کشت.
طبری در ذیل آیه ۹۲ سوره نساء (و ما کان لمؤمن ان یقتل مؤمنا الا خطـا)
به استناد
مرسله ابن
زید، وی را یکی از افراد محتمل در شان نزول دانسته است که در سریهای، چوپانی را با این که به اسلام اقرار کرده بود، کشته، با
گوسفندان وی بازگشت، و باپشیمانی ازاین عمل، نزد پیامبر رفت. حضرت از کار وی
انتقاد کرد و
آیه پیشین درباره وی نازل شد.
با این که طبری نزول آیه را درباره عیاش
بن ابی ربیعه نیز محتمل دانسته،
این
احتمال را هم ذکر میکند که ممکن است آیه، هم درباره عیاش
بن ابی ربیعه و کشته وی، و هم درباره ابودرداء و
مقتول او باشد.
با همه این احتمالها، طبری از یک امر برتر
غفلت نمیکند که به هرحال، شان نزول آیه،
آموزش یک
حکم دینی در باب
قتل است که با هر یک از احتمالها سازگار است.
مفسران بعدی، احتمال پیش گفته را از طبری نقل کرده و بی تایید از کنار آن گذشته؛ بلکه به گونهای آن را ضعیف شمردهاند.
طبرسی نزول آیه را ابتدا در شان
عیاش بن ابی ربیعه مخزومی دانسته که حارث
بن یزید
بن انسة العامری را بی آن که به اسلام او آگاه باشد، کشته است؛ سپس به قول طبری نیز اشاره میکند.
قرطبی به وجه جمع طبری روی آورده و اشاره کرده است که شاید در زمانهای نزدیکی، قتلهای مشابهی رخ داده و آیه درباره همه آنها نازل شده باشد.
آیه ۹۴ سوره نساءنیز ادامه ماجرای پیشین است: «یایها الذین ءامنوا اذا ضربتم فی سبیل الله فتبینوا و لا تقولوا لمن القی الیکم السلـم لست مؤمنا تبتغون عرض الحیوة الدنیا»
، طبری، ضمن احتمالهای چندی، از ابودرداء نیز سخن به میان آورده است. دیگر مفسران نیز بدین گونه نگریسته و وجوه محتمل در آیه پیشین را در این جا نقل کردهاند.
علامه طباطبایی، احتمال نزول آیه درباره
اسامة بن زید را به واقع نزدیکتر میبیند؛ گرچه میگوید: در داستان ابهامهایی وجود دارد.
برخی مفسران، ابودرداء را یکی از افراد محتمل در شان نزول آیه ۶۵
سوره توبه و ۲۹ مطففین
دانستهاند.
سیوطی در ذیل آیه ۶۵ سوره توبه از ابونعیم نقل میکند که فردی به
تمسخر به ابودرداء گفت: ای گروه قاریان! چیست شما را که ترسوتر از ما هستید و هرگاه چیزی از شما پرسیده میشود،
بخل میورزید و هنگام
غذا خوردن، لقمهای بزرگ برمیدارید؟ ابودرداء بی آن که چیزی بگوید، روی برگرداند و خبر به
عمر رسید. وی گریبان آن مرد را گرفت و نزد پیامبر برد و آن مرد به پیامبر عرض کرد: «کنا نخوض و نلعب» و خداوند این آیه را فرو فرستاد: «و لئن سالتهم لیقولن انما کنا نخوض و نلعب قل ا بالله و آیاته و رسوله کنتم تستهزؤن؛
و اگر از آنان بپرسى (كه چرا عليه اسلام گفتار و كردار داشتيد) خواهند گفت كه ما فقط
شوخی و بازى مىكرديم. بگو: آيا
خدا و آيات و فرستادهاش را
مسخره مىكرديد؟» سیوطی احتمالهای دیگری را نیز درباره نزول آیه ذکر میکند.
میبدی در ذیل آیه ۲۹
سوره مطففین (ان الذین اجرموا کانوا من الذین ءامنوا یضحکون)
ابودرداء را یکی از مؤمنانی برشمرده که مورد تمسخر و استهزای مجرمان و کافران قرار گرفتند؛
بی آن که وی به
زمان نزول آیه (ظاهرا مکی است) و زمان اسلام ابودرداء که واپسین فرد از انصار است، توجه کند؛ اگرچه در ادامه، از قول مقاتل و
کلبی، نزول آیه را درباره علی (علیهالسّلام) نیز ذکر میکند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ابودرداء انصاری»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.