ابطح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابطح، مکانی شریف در ناحیهی شمال
مکه، حد فاصل این شهر و سرزمین
منا است که حضرت آدم به امر الهی تا
طلوع فجر در این مکان درنگ کرد. اجداد پیامبر را قمر
البطحاء، ابوالبطحاء خواندهاند. برخی در این ناحیه با رسول خدا بیعت کردند. از آن در باب
حج سخن گفته شده است.
ابطح (جمع:
اَباطِح) به معنای رودی فراخ است که کف آن را سنگریزه پوشانیده باشد. نیز به کف و داخل دره، ریگزار، مسیل آکنده از سنگریزه و گذرگاه سیل تنگ یا فراخ
و به هرجای فرورفته،
ابطح گفتهاند.
جاهای فراوان به نام
ابطح شهرت یافتهاند
؛ اما مشهورترین آنها ناحیهای در شمال مکه، حد فاصل این شهر و سرزمین منا و اندکی نزدیکتر به منا، میان دو
کوه حجون و
جبل نور و متصل به المُعَلّی است.
اکنون بیشترین بخش
ابطح در محدوده شهری مکه در منطقه مُعابده قرار گرفته است. در منابع از این سرزمین افزون بر
ابطح به خیف (منزلگاه) بنیکنانه و مُحَصَّب یاد شده؛ زیرا از سنگریزه و شن پوشیده شده است. در گزارشی نیز از آن به ذی طُویٰ تعبیر شده که یاقوت حموی آن را رد کرده است.
این مکان را به سبب هموار بودنش
سیل فرامیگرفته است.
به نقل از
امام صادق (علیهالسلام)،
حضرت آدم (علیهالسلام) به امر الهی تا
طلوع فجر در
ابطح درنگ کرد.
برخی بر این باورند که این سرزمین را
ابطح نامیدند، زیرا ایشان در آنجا درنگ کرد.
سپس وی به دستور
جبرئیل (علیهالسلام) شیطان را در منا
رجم کرد.
به نقل
ازرقی،
ابراهیم (علیهالسلام) نیز در
ابطح حضور یافته است.
بر پایه گزارشهایی،
قصی بن کلاب، جد چهارم
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در پی مرگ حلیل خزاعی بزرگ مکه، از این رو که داماد و جانشین او بود یا در پی نبرد با قبایل خزاعه و بنیبکر و چیرگی بر ایشان در
ابطح،
ریاست مکه را به دست گرفت. از کارهای مهم وی در دوران ریاستش آن بود که تیرههای قریش را از پیرامون آن شهر فراخواند و برخی را در
ابطح و شماری دیگر را در حومه مکه اسکان داد که به ترتیب به «
قریش بطاح» (بطائح) و «
قریش ظواهر» شهرت یافتند.
خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از
قریش بطاح بودند.
عبدمناف و
عبدالمطلب، اجداد رسول خدا و
ابوطالب عموی ایشان را به ترتیب قمر
البطحاء،
ابوالبطحاء
و سیدالبطحاء خواندهاند.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز همانند اجداد خود
ابطحی بود.
به نقل
طبری، جبرئیل (علیهالسلام) در آنجا بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرود آمد.
دعوت آشکار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هم در
ابطح آغاز شد.
هنگامی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
عمرة القضاء را به سال هفتم ق. انجام داد، از ورود به خانههای مکه خودداری کرد و در
ابطح چادر زد.
در روز فتح مکه به سال هشتم ق. نیز خیمه خود را در آن مکان برافراشت.
پس از فتح آن شهر، چند تن از زنان، از جمله
هند همسر
ابوسفیان، به جایگاه استقرار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
ابطح آمدند و با ایشان بیعت کردند.
از همین مکان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به مصاف قبیله هَوازِن رفت و نبرد حنین رخ داد.
در
حجة الوداع به سال دهم ق. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پس از حرکت از منا نماز ظهر و عصر را در
ابطح به جای آورد.
گویا ایشان چند بار در بازگشت از برخی غزوهها و نیز پس از مناسک حج، در سال دهم ق. در
ابطح فرود آمده و نماز خوانده است.
جای داشتن سرزمین
ابطح در جوار
بیت الله الحرام، سکونت برخی از تیرههای ممتاز قریش در آنجا، و قرار داشتنش در مسیر حرکت حاجیان به منا و به عکس، مایه قداست این مکان گشته است. از اینرو، برخی از قریش به خود نسبت
ابطحی میداده و بدان افتخار میکردهاند؛ چنانکه معاویه در مقام مفاخره به
امام حسن (علیهالسلام) گفت: من پسر
بطحاء و مکهام. سپس ایشان با بیان افتخارات خود بدو پاسخ داد.
نیز آنگاه که هشام اموی هنگام
طواف کعبه،
امام سجاد (علیهالسلام) را دید و وانمود کرد که ایشان را نمیشناسد،
فرزدق شاعر گفت که او کسی است که سنگریزههای سرزمین
بطحاء او را میشناسند:
هذالذی تعرف
البطحاء وطاته ••••• و البیت یعرفه و الحل و الحرم
بیشتر فقیهان
شیعه بلند گفتن
لبیک در
ابطح را سنت و مستحب دانسته
و در این حکم تفاوتی میان سواره و پیاده قائل نشده
و استحباب استمرار آن را تا هنگام خروج به سرزمین منا یادآور شدهاند.
حر عاملی بابی با عنوان «استحباب بلند گفتن لبیک در
ابطح در
حج تمتع» گشوده است.
نیز گفتهاند که مستحب است حاجیان برای تاسی به سیره پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پس از رسیدن به
ابطح اندکی توقف و استراحت کنند و سپس به مکه وارد شوند.
سیره
امام باقر (علیهالسلام) همانند پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) توقف کوتاه مدت در آنجا بوده است.
گویند: در
ابطح مسجدی بوده که اکنون از آن اثری نیست.
برخی از فقیهان اهل سنت خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را در این سرزمین، سنت میدانند.
گویند:
ابوبکر نماز ظهر را در
ابطح خوانده است.
از دیگر سنن، استحباب ورود به مکه از بلندای آن و
ابطح است؛ زیرا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از این سوی به مکه درآمده است.
(۱) اخبار مکه: الازرقی (م،۲۴۸ق.) ، بیروت، دار الاندلس، ۱۴۱۶ق.
(۲) الاستبصار: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش موسوی الخرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
(۳) اضواء البیان: محمد امین الشنقیطی (م. ۱۳۹۳ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۴) انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۵) البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
(۶) تاج العروس: الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۷) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م،۳۱۰ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
(۸) تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۹) تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۱۰) جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.) ، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۱) دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م. ۳۶۳ق.) ، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
(۱۲) سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی.
(۱۳) (م. ۹۴۲ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۱۴) السیرة الحلبیه: الحلبی (م. ۱۰۴۴ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
(۱۵) الصحاح: الجوهری (م. ۳۹۳ق.) ، به کوشش احمد العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
(۱۶) الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر.
(۱۷) الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
(۱۸) لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
(۱۹) مجمع البحرین: الطریحی (م. ۱۰۸۵ق.) ، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق.
(۲۰) المحبّر: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
(۲۱) مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.) ، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۲۲) مستدرک الوسائل: النوری (م. ۱۳۲۰ق.) ، بیروت، آل البیت:، ۱۴۰۸ق.
(۲۳) معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۲۴) المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۲۵) المغنی و الشرح الکبیر: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه.
(۲۶) المقنع: الصدوق (م،۳۸۱ق.) ، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۵ق.
(۲۷) مناقب آل ابیطالب: ابن شهر آشوب (م،۵۸۸ق.) ، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
(۲۸) من لایحضره الفقیه: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
(۲۹) النهایه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش آغا بزرگ تهرانی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
(۳۰) وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.) ، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق.
•
دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «ابطح»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۰۵/۰۴