• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أُنْثیٰ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: انثی (ابهام‌زدایی).


أُنْثیٰ (به ضم الف و سکون نون) از واژگان قرآن کریم به معنای به ماده انسان یا غیر انسان و در مقابل ذکر می‌باشد.
أُناث، جمع أُنْثیٰ است.
أُنْثَیَیْن تثنیه أُنْثیٰ است‌.



أُنْثیٰ به معنای ماده است مقابل نر، خواه انسان باشد یا غیر آن.


به مواردی از أُنْثیٰ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - اُنْثی (آیه ۹۷ سوره نحل)

(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی)
(هر كس كار شايسته‌اى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن.)
مراد از انثی، انسان است.


۲.۲ - اُنْثی (آیه ۸ سوره رعد)

(اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُ‌ اُنْثی)
(خدا از جنين‌هايى كه هر انسان يا حيوان ماده‌اى حمل مى‌كند آگاه است.)
انثی در این آیه شامل تمام ماده‌هاست اعمّ از انسان و غیره.


۲.۳ - الْاُنْثَیَیْنِ‌ (آیه ۱۱ سوره نساء)

انثیین تثنیه انثی است‌.
(لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ‌)
(سهم ميراث پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد.)



۲.۴ - إناث

اِناث (به کسر الف) جمع انثی است.

۲.۴.۱ - اِناثاً (آیه ۴۹ سوره شوری)

(یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ اِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ)
(به هركس اراده كند دختر مى‌بخشد و به هر كس بخواهد پسر.)


۲.۴.۲ - اِناثاً (آیه ۱۱۷ سوره نساء)

(اِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ اِلَّا اِناثاً وَ اِنْ یَدْعُونَ اِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً)
یعنی «نمی‌خوانند جز خدا مگر ماده‌هائی و نمی‌خوانند مگر شیطان بی‌فایده را.»

این آیه میان مفسّران معرکة الآراء است.
راغب در مفردات گوید: بعضی از مفسّرین حکم لفظ را معتبر دانسته و گفته: چون نام معبودهای آنان، مؤنّث بود مثل لات، منات و عزّی، بدین جهت در آیه‌ی شریفه «اناث‌» آمده، و بعضی حکم معنی را معتبر شمرده و گفته: اناث به معنی منفعل است و به آنکه قبول فعل کند انیث گویند و به آهن نرم انیث گفته شده و گوید: موجودات بعضی نسبت ببعضی سه گونه‌اند، یکی فقط فاعل است بدون انفعال و آن خداست و دیگری فقط منفعل است بدون فعل و آن جماد است و سوّمی از جهتی فاعل و از جهتی منفعل است مثل ملائکه، انسانها، و جنّ، که نسبت بخدا منفعل و نسبت بکارهای خود فاعل‌اند، و چون بت‌های مشرکان فقط منفعل بودند بدون فعل لذا آنها را «اِنَاث» خوانده است‌ «اِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ اِلَّا اِناثاً» راغب خودش وجه دوم را صحیح‌تر دانسته و پسندیده است.

در المیزان فرموده: اصنام و تمام معبودهای غیر خدا، اناث خوانده شده، چون آنها قابل و منفعلند (نه فاعل) و آنچه پرستندگان توقّع دارند در قدرت آنها نیست و بعد چند آیه در باره عدم قدرت بت‌ها آورده است. مثل‌ (وَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمِیرٍ)

در المنار گوید: برای هر قبیله بتی بود که آن را انثای آن قبیله می‌خواندند یا مراد نام‌های معبودهاست- که از حقیقت الوهیّت بر کنار بودند، بعد گوید: استاد گفت: بسیاری از مفسران گفته‌اند: مراد از اناث در آیه، مردگانند زیرا عرب بر مردگان اناث اطلاق می‌کند چون ضعیف و عاجزاند، بعد گوید: استاد این اخیر را اختیار کرده است.

در کتاب آغاز و انجام جهان گفته: در سوره توحید اوصافی برای خداوند متعال ذکر شده است که همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا احد است، صمد است... و زائیده نشده و همتائی برای او نیست با این سوابق و لواحق بدست می‌آوریم:
تنها خداوند است که نزائیده است و جز او هر چه و هر که هست همه زاینده‌اند و زائیده‌اند پس لا بدّ همه ماده هستند، ماده‌ای نکره و ناشناس، زن نیستند ولی زائیده‌اند.
[۳۷] رضوی سلدوزی، محمد امین، آغاز و انجام جهان، ص۱۳۸- ۱۴۰.


مراد صاحب کتاب این است که کلمه‌ی اناث در معنی حقیقی خود است و احتیاج به تاویل نیست و موجودات عالم جز خدا همه انثی هستند و می‌زایند و انثی لازم نیست فقط زن باشد، تمام موجودات تو در تو هستند و به تدریج از هم زائیده و باز می‌شوند. این سخن در نظر نگارنده بسیار عمیق و از همه صحیح‌تر و درست‌تر است.


۱. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۲۳۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۹۳.    
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۹۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۸.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۹۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۴۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۴۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۳.    
۹. رعد/سوره۱۳، آیه۸.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۱۶.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۰۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۰.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۷۸.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۳۲۶.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۰۷.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۴۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۴.    
۲۱. شوری/سوره۴۲، آیه۴۹.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۰۱.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۶۸.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۶۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۵۴.    
۲۷. نساء/سوره۴، آیه۱۱۷.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۳۳.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۸۳.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۵۴.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷۲.    
۳۲. نساء/سوره۴، آیه۱۱۷.    
۳۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۹۴.    
۳۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۳.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۸۳.    
۳۶. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۵، ص۳۴۷.    
۳۷. رضوی سلدوزی، محمد امین، آغاز و انجام جهان، ص۱۳۸- ۱۴۰.



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «انثی»، ج۱، ص۱۲۹.    






جعبه ابزار