أَکْرَهْتَنا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أَکْرَهْتَنا:(وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ) «أَکْرَهْتَنا» از «
اکراه» به معنى كسى را به زور و
ستم و يا برخلاف
میل و رضاى او به كارى مجبور كردن است.
به موردی از کاربرد «
أَکْرَهْتَنا» در
قرآن، اشاره میشود:
(إِنّا آمَنّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقَى) «ما به پروردگارمان
ایمان آورديم تا گناهانمان و آنچه را از
سحر بر ما تحميل كردى بيامرزد؛ و پاداش خدا بهتر و پايدارتر است!.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(إِنّا آمَنّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقَى) كلمه خطايا جمع خطيئه است كه قريب المعنا با كلمه سيئة است، و جمله
(ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ) عطف است بر خطايانا، و كلمه
(مِنَ السِّحْرِ) بيان آن است و معنايش اين است كه ما به پروردگارمان ايمان آورديم، تا خطاهاى ما را و آن سحرى كه تو ما را بر آن مجبور كردى بيامرزد، و اين خود
دلیل بر اين است كه
فرعون ايشان را بر به كار بردن آن سحرها مجبور كرده بود، حال يا موقعى كه از
شهر و ده خود احضار شدهاند به
جبر بوده و يا در موقعى كه در بين خود
نزاع نموده و محرمانه گفتگو مىكردهاند مجبور به مقابله و مسابقه با
موسی (علیهالسلام) شدهاند.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
چنانكه فرعون، ساحران را در مقابل معجزۀ
موسی (علیهالسلام) برانگيخت و آنها را با تهديد وادار كرد كه با موسى مبارزه كنند، امّا فرعون مشاهده كرد، همانها كه در صف اوّل مبارزه بودند يکباره تسليم دشمن، نه تسليم، بلكه مدافع سرسخت او شدند و به فرعون گفتند:
(وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقَى)«ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهان ما و آنچه را از سحر بر ما تحميل كردى و ما را به اجبار برآن داشتى ببخشد و (
لطف و مغفرت) خدا بهتر و پايندهتر است.»
خلاصه اينكه
هدف ما
پاک شدن از گناهان گذشته از جمله مبارزۀ با
پيامبر راستين خداست، ما از اين طريق مىخواهيم به سعادت جاويدان برسيم، ولى تو (اى فرعون) ما را تهديد به
مرگ اين دنيا مىكنى، ما اين
ضرر كم را در مقابل آن خير عظيم پذيرا هستيم.
در اينجا سؤالى پيش مىآيد و آن اينكه ظاهرا ساحران با ميل خودشان در اين ميدان گام نهادند، هرچند فرعون وعدههاى فراوانى به آنها داده بود، چگونه در آيۀ
فوق تعبير به «اكراه» شده است؟
در پاسخ مىگوييم: هيچ دليلى در
دست نيست كه ساحران از آغاز مجبور به پذيرش اين دعوت نبودند، بلكه ظاهر جملۀ:
(يَأْتوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَليمٍ) «مأموران بايد بروند و هر ساحر آگاهى را بياورند.»
اين است كه ساحران آگاه ملزم به پذيرش بودند و البته در شرايط
حکومت استبدادى و خودكامۀ فرعونى نيز اين معنى كاملا طبيعى به نظر مىرسد كه در مسير منويات خود، افراد را به اجبار
حرکت دهند و امّا قرار دادن جايزه و امثال آن براى تشويق ساحران، هيچ منافاتى با اين معنى ندارد، چرا كه بسيار ديدهايم، حكومتهاى زورگوى ستمگر در كنار
توسل به زور، از تشويقهاى مادى نيز استفاده مىكنند.
اين احتمال نيز داده شده است كه در اولين برخورد ساحران با موسى (علیهالسلام) روى قراينى بر آنها روشن شد كه موسى (ع) حق است، يا لااقل در
شک و ترديد فرو رفتند و به همين دليل در ميان آنها «بگومگو» برخاست، چنانكه در آيۀ ۶۲
سوره طه مىخوانيم:
(فَتَنازَعوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ) فرعون و دستگاهش از اين ماجرا آگاه شدند و آنها را به ادامۀ مبارزه مجبور ساختند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
أکرهتنا»، ج۴، ص ۶۵.