در قرآن کریمآیات زیادى درباره جهاد و مبارزه و قتال وجود دارد که از آن میان سه آیه مربوط به اذن و اجازه جهاد است . و هر یک از این سه آیه اشاره به جهادى خاص دارد:
به آیه۵سورهتوبهآیه قتال با مشرکان مى گویند: " فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم و اقعدوا لهم کل مرصد فان تابوا و اقاموا الصلوة و آتوا الزکوة فخلّوا سبیلهم ان الله غفور رحیم
؛وقتى ماه هاى حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید، و آن ها را اسیر سازید؛ و محاصره کنید؛ و در هر کمین گاه، بر سر راه آن ها بنشینید. هرگاه توبه کنند، و نماز را بر پا دارند، و زکات را بپردازند، آن ها را رها سازید؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است ."
پس از الغاى پیمان بین مشرکان و مسلمانان، قرآن کریم به پیامبر (ص) دستور مى دهد که به مشرکان چهار ماه مهلت بدهید، اگر اسلام را نپذیرفتند با آنان مبارزه و جهاد کنید تا اسلام آورند.
به آیه ۲۹ سورهتوبه " آیه قتال " و یا " آیه سیف " مى گویند که دستور جهاد بر ضد اهل کتاب است: " قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولایحرمون ما حرم الله و رسوله ولایدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتى یعطوا الجزیة عن ید وهم صاغرون
؛با کسانى از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزاایمان دارند، و نه آن چه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام مى شمرند، و نه آیین حق را مى پذیرند، پیکار کنید تا زمانى که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند ."
اسلام براى اهل کتاب یک سلسله احکام حد وسط میان " مسلمین " و " مشرکین " قائل شده است؛ زیرا اهل کتاب از نظر پیروى از یک دین آسمانى شباهتى با مسلمانان دارند؛ ولى از یک نظر نیز شبیه به مشرکان هستند؛ به همین دلیل اجازه کشتن آن ها را نمى دهد؛ و در صورتى اجازه کنار آمدن با اهل کتاب را مى دهد که آن ها حاضر شوند با مسلمانان زندگى مسالمت آمیز داشته باشند و جزیه و مالیات سرانه را بپردازند.
در بعضى از روایات آمده است هنگامى که مسلمانان در مکه بودند مشرکان پیوسته آن ها را آزار مى دادند، و آن ها خدمت پیامبر (ص) مى آمدند و تقاضاى اذن جهاد مىکردند؛ ولى پیامبر(ص) مى فرمود صبر کنید، تا این که پس از هجرت، آیه فوق نازل شد. و این نخستین آیه اى است که درباره جهاد نازل شده است .