آیات انفسی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات انفسی، شگفتیهای وجود
انسان است.
در این مقاله آیات مرتبط با آیات انفسی معرفی میشوند.
ارائهدهنده
آیات آفاقی و انفسى بيانگر حقّانيّت خود:
«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ...؛
به زودی نشانههای خود را
در افقها (ی گوناگون) و
در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است....»
منظور از آیات آفاقی، آفریدههای خارج از وجود انسان همانند
خورشید،
ماه،
ستارگان و... ، و مقصود از آیات انفسی، شگفتیهای وجود انسان
در ابعاد روحی و جسمی است.
جلوههاى
آیات الهی در نفس انسان:
«وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ • وَفِي أَنفُسِكُمْ ...؛
و
در زمين آياتى براى جويندگان يقين است، و
در وجود شما (نيز آياتى است)....»
مصادیق و نمونههای آیات انفسی که
در آیات قرآن ذکر شده، عبارتند از:
آرامش انسانها
در پرتو
زوجیّت و همسرى، آيه خدا:
۱.«هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ...؛
اوست كسى كه همه شما را از يك فرد آفريد؛ و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا
در كنار او بياسايد....»
۲. «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ
خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا ... إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛
و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا
در كنار آنان آرامش يابيد. ... به يقين
در اين نشانههايى است براى گروهى كه
تفکّر مىكنند. »
مدّتدار بودن حيات دنيايى انسان، از آيههاى خدا:
۱. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ...؛
او كسى است كه شما را از گل آفريد؛ سپس مدتى مقرّر داشت (تا انسان تكامل يابد)؛ و
اجل و مرگ حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است)....»
۲. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ... فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ
مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ
مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ ...؛
اى مردم! ... ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، كه بعضى داراى شكل و
خلقت است و بعضى بدون شكل؛ تا براى شما روشن سازيم (كه بر هر چيز قادريم). و جنينهايى را كه بخواهيم تا مدّت معيّنى
در رحم مادران نگاه مىداريم؛ و آنچه را بخواهيم ساقط مىكنيم؛ بعد شما را بصورت طفلى بيرون مىآوريم؛ سپس هدف اين است كه به حدّ كمال و بلوغ خويش برسيد. و بعضى از شما قبض روح مىشوند؛ و بعضى از شما به نامطلوبترين مرحله عمر مىرسند....»
۳. «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىكند، و روح كسانى را كه نمردهاند نيز به هنگام خواب مىگيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مىدارد و ارواح ديگرى را كه بايد زنده بمانند باز مىگرداند تا سر آمدى معيّن؛
در اين امر نشانههاى روشنى است براى كسانى كه مىانديشند.»
۴. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُّسَمًّى ...؛
او كسى است كه شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفهاى، سپس از علقه (و خون بستهشده) اى، سپس شما را بصورت طفلى از شكم مادر بيرون مىآورد، بعد رشد مىكنيد تا به مرحله كمال قوّت خود مىرسيد، و بعد از آن پير مىشويد؛ و
در اين ميان گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مىميرند و
در نهايت به اجل حتمى خود مىرسيد....»
تفاوت گويش و
لهجه ميان انسانها، از آيات خدا:
«وَمِنْ آيَاتِهِ
خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ ...؛
و از نشانههاى او آفرينش آسمانها و
زمين، و تفاوت زبانهاى شماست....»
بيدار شدن از
خواب و گرفتار
مرگ نشدن
در آن، از نشانههاى قدرت خدا:
۱. «وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ...؛
اوست آن كسى كه روح شما را
در شب به هنگام خواب مىگيرد؛ و از آنچه
در روز انجام دادهايد آگاه است؛ سپس
در روز شما را از خواب برمىانگيزد؛ و اين وضع همچنان ادامه مىيابد تا سر آمد معيّنى فرا رسد؛ سپس بازگشت شما به سوى اوست....»
۲.«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىكند، و روح كسانى را كه نمردهاند نيز به هنگام خواب مىگيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مىدارد و ارواح ديگرى را كه بايد زنده بمانند باز مىگرداند تا سر آمدى معيّن؛
در اين امر نشانههاى روشنى است براى كسانى كه مىانديشند.»
تفاوت
رنگ انسانها، از آيات خدا:
۱. «وَمِنْ آيَاتِهِ
خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ...؛
و از نشانههاى او آفرينش آسمانها و
زمين، و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست....»
۲. «وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ ...؛
و از انسانها و جنبندگان و چهار پايان انواعى با رنگهاى مختلف آفريديم....»
آفريده شدن انسان و قدرت داشتن وى بر
تکلّم و بيان، از آيههاى خدا:
«
خَلَقَ الْإِنسَانَ • عَلَّمَهُ الْبَيَانَ؛
انسان را آفريد، و به او سخن گفتن آموخت.»
قدرت داشتن انسان بر
نطق به كمك
زبان و
لبها، آيه خدا:
«أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ • وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ؛
آيا براى او دو چشم قرار نداديم، و يك زبان و دو لب؟!»
به سخن
در آمدن اعضا و جوارح انسانها
در قیامت، آيه خدا:
۱. «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛
امروز بر دهانشان مُهر مىنهيم، و دستهايشان با ما سخن مىگويند و پاهايشان به كارهايى كه انجام مىدادند
گواهی مىدهند.»
۲.«وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ ...؛
آنها به پوستهاى خود مىگويند: چرا بر ضدّ ما گواهى داديد؟! جواب مىدهند: همان خدايى كه هر موجودى را به سخن
در آورده ما را گويا ساخته (تا حقايق را بازگو كنيم)....»
متناسب آفريده شدن اندام و هويت انسانها، از آيههاى خدا:
۱. «... أَكَفَرْتَ بِالَّذِي
خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا؛
... آيا به كسى كه تو را از خاك، سپس از نطفه آفريد، و پس از آن تو را مرد كاملى قرار داد، كافر شدى؟!»
۲. «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ
خَلَقَهُ وَبَدَأَ
خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ؛
همان كسى كه هرچه را آفريد نيكو آفريد؛ و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد.»
۳. «ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ؛
سپس اندام او را نظام بخشيد و از روح خويش (روحى شريف و برجسته)
در وى دميد؛ و براى شما گوشها و چشمها و دلها (عقلها) قرار داد؛ امّا كمتر شكر نعمتهاى او را به جا مىآوريد.»
۴. «ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً
فَخَلَقَ فَسَوَّى؛
سپس بصورت خون بسته درآمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت.»
۵. «الَّذِي
خَلَقَ فَسَوَّى؛
همان خداوندى كه آفريد و موزون ساخت.»
۶. «يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ • الَّذِي
خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ • فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ؛
اى انسان! چه چيز تو رادر برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته است؟! همان كسى كه تو را آفريد و منظم ساخت و اعتدال بخشيد، و
در هر صورتى كه خواست تو را تركيب نمود.»
فرزنددار شدن انسانها، از آيات الهى:
۱. «وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً ...؛
خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرارداد؛ و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوههايى به وجود آورد....»
۲. «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ
خَلَقَهُ وَبَدَأَ
خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ؛
همان كسى كه هرچه را آفريد نيكو آفريد؛ و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد.»
۳. «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ؛
سپس نسل او را از عصارهاى از آب ناچيز و بىقدر آفريد.»
۴. «وَاللَّهُ
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ ...؛
خداوند شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفهاى؛ سپس شما را بصورت زوجهايى قرار داد؛ هيچ جنس مادهاى باردار نمى شود و وضع حمل نمىكند مگر به علم او....»
پديد آمدن همه انسانها از يك شخص، نشانه قدرت خدا:
۱. «... اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ...؛
... از مخالفت پروردگارتان بپرهيزيد همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد....»
۲.«وَهُوَ الَّذِيَ أَنشَأَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ... قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ؛
او كسى است كه شما را از يك انسان آفريد! ... ما آيات خود را براى كسانى كه مىفهمند، شرح داديم.»
۳. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ...؛
اوست كسى كه همه شما را از يك فرد آفريد....»
۴. «
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ... ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ...؛
او همه شما را از يك انسان آفريد ... اين است خداوند، پروردگار شما ....»
برخوردارى انسان از
حسّ شنوایی و
بینایی، آيه خدا:
۱.«قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ ... مَّنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ...؛
بگو: به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشمهايتان را بگيرد ... كدام معبودى جز خدا آنها را به شما باز مىگرداند؟ ببين چگونه آيات را به گونههاى مختلف براى آنها شرح مىدهيم....»
۲.«... أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ والأَبْصَارَ ... فَسَيَقُولُونَ اللّهُ ...؛
... يا چه كسى مالك و
خالق گوش و چشمهاست؟ ... بزودى
در پاسخ مىگويند: خدا....»
۳. «وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ ...؛
و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود
در حالى كه هيچ چيز نمىدانستيد؛ و براى شما،
گوش و
چشم قرار داد....»
۴. «وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ ...؛
و او كسى است كه براى شما گوش و چشم آفريد....»
۵. «ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ؛
سپس اندام او را نظام بخشيد و از روح خويش (روحى شريف و برجسته)
در وى دميد؛ و براى شما گوشها و چشمها و دلها (عقلها) قرار داد؛ امّا كمتر شكر نعمتهاى او را به جا مىآوريد.»
۶.«... وَجَعَلْنَا لَهُمْ لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ...؛
... و براى آنان گوش و چشم و عقل قرار داديم؛ امّا به هنگام نزول عذاب نه گوشها و چشمها و نه عقلهايشان براى آنان هيچ سودى نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار مىكردند....»
۷. «إِنَّا
خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا؛
ما انسان را از نطفه به هم آميختهاى آفريديم، و او را مىآزماييم؛ بدين جهت او را شنوا و بينا قرار داديم.»
۸. «قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ...؛
بگو: او كسى است كه شما را آفريد و براى شما گوش و چشم و عقل قرارداد....»
۹. «أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ • وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ؛
آيا براى او دو چشم قرار نداديم، و يك زبان و دو لب؟!»
به عرصه
حیات آمدن انسانها، نشانه خدا:
۱. «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ...؛
چگونه به خداوند
کفر مىورزيد،
در حالىكه شما مردگان و اجسام بىروحى بوديد، و او به شما زندگى بخشيد....»
۲. «وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ؛
و او كسى است كهشما را زنده كرد، سپس شما را مىميراند، بار ديگر شما را زنده مىكند، به يقين انسان بسيار ناسپاس است.»
۳. «قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ ...؛
بگو: همان كسى آن را زنده مىكند كه نخستين بار آن را آفريد....»
۴. «قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ...؛
بگو: خداوند شما را زنده مىكند....»
مراحل گوناگون حيات و
زندگی انسان از
کودکی تا
پیری، نشانه قدرت خدا:
۱. «... فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ
مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ
مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ؛
... ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، كه بعضى داراى شكل و
خلقت است و بعضى بدون شكل؛ تا براى شما روشن سازيم كه بر هر چيز قادريم). و جنينهايى را كه بخواهيم تا مدّت معيّنى
در رحم مادران نگاه مىداريم؛ و آنچه را بخواهيم ساقط مىكنيم؛ بعد شما را بصورت طفلى بيرون مىآوريم؛ سپس هدف اين است كه به حدّ كمال و بلوغ خويش برسيد. و بعضى از شما قبض روح مىشوند؛ و بعضى از شما به نامطلوبترين مرحله عمر مىرسند؛ آنچنان كه بعد از علم و آگاهى، چيزى نمىدانند....»
۲. «اللَّهُ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً ...؛
خدا همان كسى است كه شما را آفريد
در حالى كه ضعيف بوديد؛ سپس بعد از ناتوانى، قوّت بخشيد و باز بعد از قوّت، ضعف و پيرى قرار داد....»
۳. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُّسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛
او كسى است كه شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفهاى، سپس از علقه (و خون بستهشده) اى، سپس شما را بصورت طفلى از شكم مادر بيرون مىآورد، بعد رشد مىكنيد تا به مرحله كمال قوّت خود مىرسيد، و بعد از آن پير مىشويد؛ و
در اين ميان گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مىميرند و
در نهايت به اجل حتمى خود مىرسيد؛ شايد
در اين مراحل بينديشيد.»
آفرینش انسان، آيه خدا:
۱. «وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ...؛
ما شما را آفريديم....»
۲. «وَاللّهُ
خَلَقَكُمْ ...؛
خداوند شما را آفريد....»
۳. «أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا
خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا؛
آيا انسان به خاطر نمىآورد كه ما پيش از اين، او را آفريديم
در حالى كه چيزى نبود؟!»
۴. «اللَّهُ الَّذِي
خَلَقَكُمْ ...؛
خداوند همان كسى است كه شما را آفريد....»
۵.«اللَّهُ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ...؛
خدا همان كسى است كه شما را آفريد
در حالى كه ضعيف بوديد....»
۶.«... وَهُوَ
خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ...؛
... و او شما را نخستين بار آفريد....»
۷. «وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ
خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ...؛
و اگر از آنها بپرسى چه كسى آنان را آفريده، به يقين مىگويند: خداوند يگانه....»
۸. «وَفِي
خَلْقِكُمْ ... آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ؛
و نيز
در آفرينش شما ... نشانههايى است براى گروهى كه اهل يقينند.»
۹. «الرَّحْمَنُ •
خَلَقَ الْإِنسَانَ؛
خداوند رحمان، انسان را آفريد.»
۱۰.«أَفَرَأَيْتُم مَّا تُمْنُونَ • أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ • وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذكَّرُونَ؛
آيا از نطفهاى كه
در رحم مىريزيد آگاهيد؟! آيا شما آن را
در دوران جنينى آفرينش پى
در پى مىدهيد يا ما آفريدگاريم؟! شما عالَم نخستين را دانستيد؛ پس چرا متذكّر نمىشويد (كه جهانى بعد از آن است)؟!»
۱۱. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُمْ ...؛
او كسى است كه شما را آفريد....»
۱۲. «قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ ...؛
بگو: او كسى است كه شما را آفريد ....»
۱۳. «لَقَدْ
خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ؛
كه ما انسان را
در بهترين صورت و نظام آفريديم.»
ابداع در آفرينش انسان، آيه خدا:
۱. «أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا
خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا؛
آيا انسان به خاطر نمىآورد كه ما پيش از اين، او را آفريديم
در حالى كه چيزى نبود؟!»
۲. «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا • إِنَّا
خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا؛
آيا اين گونه نيست كه زمانى طولانى از روزگار بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود؟! ما انسان را از نطفه به هم آميختهاى آفريديم، و او را مىآزماييم؛ بدين جهت او را شنوا و بينا قرار داديم.»
پديد آمدن انسان از
آب، از آيات خدا:
۱. «وَاللَّهُ
خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ ...؛
و خداوند هر جنبندهاى را ازآبى آفريد؛ گروهى از آنها بر شكم خود راه مىروند، و گروهى بر دو پاى خود....»
۲. «وَهُوَ الَّذِي
خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا ...؛
او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد....»
آفرينش انسان از
خاک، آيه خدا:
۱. «... أَكَفَرْتَ بِالَّذِي
خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ...؛
... آيا به كسى كه تو را از خاك كافر شدى؟!....»
... أكفرت بالذى
خلقك من تراب ....
۲. «... فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ...؛
... ما شما را از خاك آفريديم....»
۳. «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ...؛
از نشانههاى او اين است كه شما را از خاك آفريد....»
۴. «وَاللَّهُ
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ...؛
خداوند شما را از خاكى آفريد....»
۵. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ...؛
او كسى است كه شما را از خاكى آفريد....»
خدا، پديد آورنده انسانها از
خونی بسته شده:
۱. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ... فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ...؛
اى مردم! ... ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، ....»
۲. «ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ • ثُمَّ
خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً
فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً
فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ
خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛
سپس او را نطفهاى
در قرارگاهِ مطمئن رَحِم قرار داديم؛ سپس نطفه را بصورت علقه (خون بسته)، و علقه را بصورت مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را بصورت استخوانهايى درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازهاى بخشيديم؛ پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!»
۳. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ...؛
او كسى است كه شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفهاى، سپس از علقه (و خون بستهشده) اى، سپس شما را بصورت طفلى از شكم مادر بيرون مىآورد....»
۴. «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى • أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى • ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً
فَخَلَقَ فَسَوَّى؛
آيا انسان گمان مىكند بىهدف رها مىشود؟! آيا او نطفهاى از منى كه
در رحم ريخته مىشود نبود؟! سپس بصورت خون بسته درآمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت.»
۵. «
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ؛
و انسان را از خون بستهاى
خلق كرد.»
پديد آمدن انسانها از
زمین، آيه خدا:
۱. «... هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا ...؛
... اوست كه شما را از
زمين آفريد؛ و آباد كردن آن را به شما سپرد!....»
۲. «الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا ... • ... إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى • مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ ...؛
همان خداوندى كه
زمين را براى شما محلّ آسايش قرار داد. ... به يقين
در اينها نشانههاى روشنى براى
خردمندان است. ما شما را از آن (
زمين) آفريديم....»
۳.«... هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ ...؛
... او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام كه شما را از
زمين آفريد....»
ساخته شدن انسان از گِل، آيه خدا:
۱. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ...؛
او كسى است كه شما را از گل آفريد.....»
۲. «وَلَقَدْ
خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ؛
و ما انسان را از عصارهاى از گِل آفريديم.»
۳. «... وَبَدَأَ
خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ؛
... آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد.»
۴. «... إِنِّي
خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِينٍ؛
... من بشرى را از گِل مىآفرينم.»
آفرينش انسانها از گِلى چسبنده، آيه خدا:
«... إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ؛
... ما آنان را از گل چسبندهاى آفريديم.»
خدا، پديد آورنده انسان، از گِل خشكيده و سفالين:
۱. «وَلَقَدْ
خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛
ما انسان را از گل خشكيدهاى همچون سفال كه از گل بدبوى تيرهرنگى گرفته شده بود آفريديم.»
۲. «... إِنِّي
خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛
... من بشرى را از گل خشكيدهاى كه از گل بدبوى تيره رنگى گرفته شده، مىآفرينم.»
۳. «قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ
خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛
گفت: من هرگز براى بشرى كه او را از گل خشكيدهاى كهاز گل بدبويى آفريدهاى، سجده نخواهم كرد.»
۴. «
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ؛
انسان را از گلِ خشكيدهاى همچون
سفال آفريد.»
پديد آمدن انسانها از گِلى بدبو، از آيههاى خدا:
۱. «وَلَقَدْ
خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛
ما انسان را از گل خشكيدهاى همچون سفال كه از گل بدبوى تيرهرنگى گرفته شده بود آفريديم.»
۲. «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي
خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛
و به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشرى را از گل خشكيدهاى كه از گل بدبوى تيره رنگى گرفته شده، مىآفرينم.»
۳. «قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ
خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛
گفت: من هرگز براى بشرى كه او را از گل خشكيدهاى كهاز گل بدبويى آفريدهاى، سجده نخواهم كرد.»
خلق شدن انسان از
نطفه، از نشانههاى قدرت خداوند:
۱. «
خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ؛
انسان را از نطفه بىارزشى آفريد؛ و اين موجود ضعيف سرانجام موجودى فصيح، و مدافع گويا و آشكار خويش گرديد.»
۲. «وَهُوَ الَّذِي
خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا ...؛
او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد....» بنابر اينكه مقصود از كلمه (الماء)
در آيه، نطفه باشد.
۳. «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ
خَلَقَهُ وَبَدَأَ
خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ؛
همان كسى كه هرچه را آفريد نيكو آفريد؛ و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد.»
۴. «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ؛
سپس نسل او را از عصارهاى از آب ناچيز و بىقدر آفريد.»
۵. «أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا
خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ؛
آيا انسان نمىداند كه ما او را از نطفهاى بىارزش آفريديم؟! و او چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد كه به مخاصمه آشكار با ما برخاست.»
۶. «وَأَنَّهُ
خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى • مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى؛
و اوست كه دو زوج نر و ماده را آفريد، از نطفه ناچيزى
در آن هنگام كه
در رحم ريخته مىشود.»
۷. «نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ • أَفَرَأَيْتُم مَّا تُمْنُونَ • أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ؛
ما شما را آفريديم؛ پس چرا آفرينش مجدّد را تصديق نمىكنيد؟! آيا از نطفهاى كه
در رحم مىريزيد آگاهيد؟! آيا شما آن را
در دوران جنينى آفرينش پى
در پى مىدهيد يا ما آفريدگاريم؟!»
۸.«إِنَّا
خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ ...؛
ما انسان را از نطفه به هم آميختهاى آفريديم....»
۹. «أَلَمْ نَخْلُقكُّم مِّن مَّاء مَّهِينٍ؛
آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم.»
۱۰. «قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ • مِنْ أَيِّ شَيْءٍ
خَلَقَهُ • مِن نُّطْفَةٍ
خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ؛
مرگ بر اين انسان، چقدر ناسپاس است! مگر خداوند او را از چه چيز آفريده است؟! او را از نطفه ناچيزى آفريد، سپس اندازهگيرى كرد و موزون ساخت»
۱۱. «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ
خُلِقَ •
خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ • يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ؛
انسان بايد بنگرد كه از چه چيز آفريده شده است؟! از آبى جهنده آفريده شده است، آبى كه از ميان پشت و سينهها خارج مىشود!»
پرورش نطفه
در جايگاهى مخصوص (
رحم)، و تبديل آن به انسانى كامل، از آيات خدا:
۱. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ... فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ
مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ
مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ...؛
اى مردم! ... ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، كه بعضى داراى شكل و
خلقت است و بعضى بدون شكل؛ تا براى شما روشن سازيم كه بر هر چيز قادريم). و جنينهايى را كه بخواهيم تا مدّت معيّنى
در رحم مادران نگاه مىداريم؛ و آنچه را بخواهيم ساقط مىكنيم؛ بعد شما را بصورت طفلى بيرون مىآوريم؛ سپس هدف اين است كه به حدّ كمال و بلوغ خويش برسيد....»
۲.«ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ • ثُمَّ
خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً
فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً
فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ
خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛
سپس او را نطفهاى
در قرارگاهِ مطمئن رَحِم قرار داديم؛ سپس نطفه را بصورت علقه (خون بسته)، و علقه را بصورت مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را بصورت استخوانهايى درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازهاى بخشيديم؛ پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!»
۳. «... يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ
خَلْقًا مِن بَعْدِ
خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ...؛
... او شما را
در شكم مادرانتان
در ميان تاريكىهاى سهگانه پوسته
شکم، رحم و كيسه جنين آفرينشى بعد از آفرينش ديگر مىبخشد. اين است خداوند، پروردگار شما....»
۴. «أَلَمْ نَخْلُقكُّم مِّن مَّاء مَّهِينٍ • فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ • إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ • فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ؛
آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم، سپس آن را
در قرارگاهى مطمئن و آماده (رحم) قرار داديم، تا مدّتى معيّن؟! ما توانايى بر اين كار داشتيم، پس ما چه تواناى خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است).»
دميدن
روح در جنین و تبديل او به انسانى كامل از آيههاى خدا:
۱. «ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ •... ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ
خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛
سپس او را نطفهاى
در قرارگاهِ مطمئن رَحِم قرار داديم؛ ... سپس آن را آفرينش تازهاى بخشيديم؛ پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!» مقصود از «أنشأنه
خلقا ءاخر» دميده شدن روح
در جسم انسان است.
۲. «... وَبَدَأَ
خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ • ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ ...؛؛
... و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد. سپس اندام او را نظام بخشيد و از روح خويش (روحى شريف و برجسته)
در وى دميد....»
مراحل آفرينش انسان، نشانه
قدرت خدا:
۱. «... أَكَفَرْتَ بِالَّذِي
خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا؛
... آيا به كسى كه تو را از خاك، سپس از نطفه آفريد، و پس از آن تو را مرد كاملى قرار داد،
کافر شدى؟!»
۲. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ
مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ
مُخَلَّقَةٍ ...؛
اى مردم! اگر
در رستاخيز شكى داريد، به اين نكته توجّه كنيد كه: ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، كه بعضى داراى شكل و
خلقت است و بعضى بدون شكل....»
۳. «ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ • ثُمَّ
خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً
فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً
فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ
خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛
سپس او را نطفهاى
در قرارگاهِ مطمئن رَحِم قرار داديم؛ سپس نطفه را بصورت علقه (خون بسته)، و علقه را بصورت مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را بصورت استخوانهايى درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازهاى بخشيديم؛ پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!»
۴. «وَاللَّهُ
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ؛
خداوند شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفهاى؛ سپس شما را بصورت زوجهايى قرار داد؛ هيچ جنس مادهاى باردار نمى شود و وضع حمل نمىكند مگر به علم او، و هيچ كس عمر طولانى نمىكند، يا از عمرش كاسته نمىشود مگر اينكه
در كتاب علم خداوند ثبت است؛ اينها همه براى خداوند آسان است.»
۵. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ...؛
او كسى است كه شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفهاى، سپس از علقه (و خون بستهشده) اى، سپس شما را بصورت طفلى از شكم مادر بيرون مىآورد....»
۶. «وَقَدْ
خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا؛
در حالى كه شما را
در مراحل مختلف آفريد (تا از نطفه به صورت انسان كامل رسيديد).»
۷. «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى • أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى • ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً
فَخَلَقَ فَسَوَّى؛
آيا انسان گمان مىكند بىهدف رها مىشود؟! آيا او نطفهاى از منى كه
در رحم ريخته مىشود نبود؟! سپس بصورت خون بسته درآمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت.»
دميدن روح
در جنين و تبديل او به انسانى كامل پس از مراحل نخستين، از آيههاى خدا:
۱. «ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ • ... ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ
خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛
سپس او را نطفهاى
در قرارگاهِ مطمئن رَحِم قرار داديم؛ ... سپس آن را آفرينش تازهاى بخشيديم؛ پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!» مقصود از «أنشأنه
خلقا ءاخر» دميده شدن روح
در جسم انسان است.
۲. «... وَبَدَأَ
خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ • ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ ...؛؛
... و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد. سپس اندام او را نظام بخشيد و از روح خويش (روحى شريف و برجسته)
در وى دميد....»
خواب، آيه خدا:
۱. «وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ...؛
اوست آن كسى كه روح شما را
در شب به هنگام خواب مىگيرد؛ و از آنچه
در روز انجام دادهايد آگاه است؛ سپس
در روز شما را از خواب برمىانگيزد؛ و اين وضع همچنان ادامه مىيابد تا سر آمد معيّنى فرا رسد....»
۲. «وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا ...؛
او كسى است كه شب را براى شما پوشش قرار داد، و خواب را مايه استراحت....»
۳. «وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ ...؛
و از نشانههاى او خواب شما
در شب است ....»
۴. «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىكند، و روح كسانى را كه نمردهاند نيز به هنگام خواب مىگيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مىدارد و ارواح ديگرى را كه بايد زنده بمانند باز مىگرداند تا سر آمدى معيّن؛
در اين امر نشانههاى روشنى است براى كسانى كه مىانديشند.»
۵. «وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا؛
و خواب شما را مايه آرامشتان قرار داديم.»
زوج آفريده انسانها، نشانهاى از نشانههاى خدا:
۱. «... اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ
وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا ...؛
... از مخالفت پروردگارتان بپرهيزيد همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد؛ و همسر او را نيز از جنس او
خلق كرد....»
۲.«هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا ...؛
اوست كسى كه همه شما را از يك فرد آفريد؛ و همسرش را نيز از جنس او قرار داد....»
۳. «وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا ...؛
خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرارداد....»
۴. «وَتَذَرُونَ مَا
خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُم ...؛
و همسرانى را كه پروردگارتان براى شما آفريده است رها مىكنيد؟!....»
۵. «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ
خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا ...؛
و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد....»
۶.««وَاللَّهُ
خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ... ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا ...؛
خداوند شما را از خاكى آفريد، ... سپس شما را بصورت زوجهايى قرار داد....»
۷. «سُبْحَانَ الَّذِي
خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا ... وَمِنْ أَنفُسِهِمْ ...؛
منزّه است كسى كه تمام زوجها را آفريد ... و از خودشان....»
۸. «
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا ... ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ...؛
او همه شما را از يك انسان آفريد، و همسرش را از جنس او
خلق كرد؛ ... اين است خداوند، پروردگار شما ....»
۹. «فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا ...؛
او آفريننده آسمانها و
زمين است و همسرانى از جنس خودتان براى شما قرار داد....»
۱۰. «وَأَنَّهُ
خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى؛
و اوست كه دو زوج نر و ماده را آفريد.»
۱۱. «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى • فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى؛
آيا انسان گمان مىكند بىهدف رها مىشود؟! و از آن، دو زوج مرد و زن آفريد.»
۱۲. «وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا؛
و شما را بصورت زوجها آفريديم!»
شكل گرفتن انسانها
در رحم
مادر، آيه خدا:
«هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ ...؛
او كسى است كه شما را
در رحم (مادران)، آن چنان كه مىخواهد تصوير مىكند....»
شكلگيرى انسانها به بهترين صورت، آيه خدا:
۱. «... وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ ... ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ...؛
... و شما را
در عالم جنين صورتگرى كرد، و تصويرتان را نيكو آفريد ... اين است خداوند پروردگار شما....»
۲. «
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ ...؛
آسمانها و
زمين را بحق آفريد؛ و شما را
در عالم جنين تصوير كرد، و صورتى نيكو بخشيد....»
۳. «لَقَدْ
خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ؛
كه ما انسان را
در بهترين صورت و نظام آفريديم.»
شكلگيرى انسان
در صورتهاى گوناگون به
مشیّت الهی، آيه خدا:
۱. «هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
او كسى است كه شما را
در رحم (مادران)، آن چنان كه مىخواهد تصوير مىكند. معبودى جز خداوند توانا و حكيم، نيست.»
۲. «فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ؛
و
در هر صورتى كه خواست تو را تركيب نمود.»
مهر و
عاطفه بين انسانها، از آيههاى خدا:
«... وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛
... و
در ميانتان محبت و رحمت قرار داد؛ به يقين
در اين نشانههايى است براى گروهى كه تفكّر مىكنند.»
توانمندى انسانها بر
آبادانی زمين، آيه خدا:
«... هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا ...؛
... اوست كه شما را از
زمين آفريد؛ و آباد كردن آن را به شما سپرد!....»
بنابر اينكه مقصود از «واستعمركم» عمران و آبادانى
زمين باشد.
مرگ انسانها، از آيات خدا:
۱. «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛
چگونه به خداوند كفر مىورزيد،
در حالىكه شما مردگان و اجسام بىروحى بوديد، و او به شما زندگى بخشيد؛ سپس شما را مىميراند؛ و بار ديگر شما را زنده مىكند؛ سپس به سوى او بازگردانده مىشويد؟!»
۲. «وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ...؛
و او كسى است كهشما را زنده كرد، سپس شما را مىميراند....»
۳. «اللَّهُ الَّذِي
خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ...؛
خداوند همان كسى است كه شما را آفريد، سپس روزى داد....»
۴. «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىكند، و روح كسانى را كه نمردهاند نيز به هنگام خواب مىگيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مىدارد و ارواح ديگرى را كه بايد زنده بمانند باز مىگرداند تا سر آمدى معيّن؛
در اين امر نشانههاى روشنى است براى كسانى كه مىانديشند.»
آرامشبخشى
همسر، از آيات الهى:
۱. «هُوَ الَّذِي
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ...؛
اوست كسى كه همه شما را از يك فرد آفريد؛ و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا
در كنار او بياسايد....»
۲. «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ
خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا ...؛
و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا
در كنار آنان آرامش يابيد....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۴۶۲، برگرفته از مقاله «آیات انفسی».