یُوزَعُونَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یُوزَعُونَ: (وَالطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ) «یُوزَعُونَ» از مادّه
«وَزْع» (بر وزن جمع) به معنای بازداشتن است، این تعبیر، هر گاه در مورد لشکر به کار رود، به این معناست که اول لشکر را نگاه دارند تا آخر لشکر به آن ملحق گردد و از پراکندگی و تشتت آنها جلوگیری شود. واژه
«وزع» به معنای
حرص و علاقه شدید به چیزی نیز آمده است که
انسان را از امور دیگر بازمیدارد. از این تعبیر استفاده میشود: لشکریان
سلیمان (علیه السلام)، هم بسیار زیاد بودند و هم تحت نظام خاص.
(وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ) (لشكريان سليمان، از
جنّ وانس و پرندگان، نزد او گردآورى شدند، آنها آن قدر زياد بودند كه بايد توقّف مىكردند تا به هم ملحق شوند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
حشر به معناى جمع كردن مردم و فرستادنشان به دنبال كار است، اما فرستادن به زور و جبر، و كلمه يوزعون از ماده وزع به معناى منع است و يا به قول بعضى ديگر، به معناى حبس مىباشد و معناى
آیه به طورى كه گفتهاند: اين است كه براى سليمان لشكرش جمع شد، لشكرها كه از جن و انس و طير بودند و از اينكه متفرق شوند يا در هم مخلوط گردند جلوگيرى مىشدند، بلكه هر يك در جاى خود نگهدارى مىشدند. از آيه شريفه بر مىآيد كه گويا سليمان (علیهالسلام) لشكرهايى از جن و طير داشته، كه مانند لشكريان انسى او با او حركت مىكردند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ) (ه خاطر آور روزى را كه ما از هر امّتى، گروهى را از كسانى كه آيات ما را تكذيب مىكردند محشور مىكنيم؛ و آنها را نگه مىداريم تا به يكديگر ملحق شوند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه فوج - بطورى كه
راغب گفته- به معناى جماعتى است كه به سرعت عبور كنند و كلمه يوزعون ،
مضارع از ايزاع است كه به معناى نگاه داشتن و جلوگيرى از حركت آنان است، به طورى كه اول جمعيت با آخرش يك جا گرد آيند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ) (و ياد كن روزى را كه دشمنان
خدا به سوى
دوزخ گردآورى مىشوند، و آنان نگه داشته مىشوند تا به يكديگر ملحق شوند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه يحشر
مضارع مجهول از حشر است و به طورى كه راغب گفته به معناى آن است كه جمعيتى را از خانه و يا قرارگاهشان به زور بيرون كنند براى رفتن به جنگ و يا امثال آن. و كلمه يوزعون نيز
مضارع مجهول است، از ماده وزع و اين كلمه به معناى آن است كه جلو جمعيت را بگيرى تا آخرش به آن ملحق شود، و همه يك جا جمع شوند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یُوزَعُونَ»، ص۶۶۵.