یُضارّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یُضارّ:
(وَ لاَ يُضآرَّ كاتِبٌ وَ لاَ شَهيدٌ) یُضارّ از ماد «ضرّ» به معنى «زيان رساندن» است، در آخرين حكمى كه در اين آيه ذكر شده، مىفرمايد: هيچگاه نبايد، نويسنده سند و همچنين
شهود، به خاطر حق و عدالت، مورد آزار و اذيت قرار گيرند. از آنچه درباره جمله فوق گفتيم معلوم شد كه «يضارّ» به اصطلاح فعل مجهول است يعنى نبايد آزار ببيند، اما حكم شهود و كاتبان از نظر رعايت اصول عدالت در آغاز آيه اشاره شده، بنابراين جاى اين نيست كه (لا يضارّ) را به عنوان فعل معلوم بدانيم و بگوييم آنها نبايد زيان برسانند. سپس به دنبال حكم فوق تأكيد مىكند كه اگر كسى شهود يا كاتبان سند را به خاطر حقگويى آزار دهد مرتكب فسق و گناه و خارج از راه و رسم بندگى خدا شده است.
به موردی از کاربرد یُضارّ در قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها الَّذينَ آمَنواْ إِذا تَدايَنتُم بِدَيْنٍ إِلى أَجَلٍ مُّسَمّى فاكْتُبوهُ وَ لْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لاَ يأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فإن كانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفيهًا أَوْ ضَعيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدواْ شَهيدَيْنِ من رِّجالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرأَتانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداء أَن تَضِلَّ إْحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُما الأُخْرى وَ لاَ يَأْبَ الشُّهَداء إِذا ما دُعواْ وَ لاَ تَسْأَموْاْ أَن تَكْتُبوْهُ صَغيرًا أَو كَبيرًا إِلى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى أَلاَّ تَرْتابواْ إِلاَّ أَن تَكونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُديرونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلاَّ تَكْتُبوها وَ أَشْهِدوْاْ إِذا تَبايَعْتُمْ وَ لاَ يُضآرَّ كاتِبٌ وَ لاَ شَهيدٌ وَ إِن تَفْعَلواْ فَإِنَّهُ فُسوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقواْ اللّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ) (اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامىكه بدهى مدّتدارى به خاطر
وام يا داد و ستد به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد و بايد نويسندهاى از روى عدالت، سند را در ميان شما بنويسد و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن (همانطوركه
خدا به او تعليم داده) خوددارى كند! پس بايد بنويسد و آن كس كه حقّ بر عهده او است، بايد املاء كند و از خدا كه پروردگار او است بپرهيزد و چيزى را از آن فروگذار ننمايد و اگر كسى كه حقّ بر عهده او است،
سفیه يا ضعيف و ديوانه است، يا به خاطر لال بودن، توانايى بر املاء كردن ندارد، بايد ولىّ او به جاى او، با رعايت عدالت، املاء كند و دو نفر از مردان عادل خود را بر اين حقّ شاهد بگيريد و اگر دو مرد نبودند، يک مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! تا اگر يكى از آن دو انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند و هنگامى كه شهود را براى اداى شهادت دعوت مىكنند، نبايد خوددارى نمايند و از نوشتن بدهىِ مدت دار، چه كوچک باشد يا بزرگ، ملول نشويد هر چه باشد بنويسيد. اين كار، در نزد خدا به عدالت نزديكتر و براى شهادت مطمئنتر و براى جلوگيرى از ترديد و نزاع بهتر مىباشد، مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مىكنيد. در اينصورت، باكى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش نقد مىكنيد، شاهد بگيريد و نبايد به نويسنده و شاهد، به خاطر حقگويى، زيانى برسد و اگر چنين كنيد، از فرمانپروردگار خارج شدهايد. از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و خداوند به شما تعليم مىدهد، خداوند به همه چيز داناست. )
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مضاره كه مصدر لا يضار است به معناى ضرر زدن طرفينى است كه هم در مورد دو نفر استعمال مىشود و هم در مورد جمعيت.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یُضارّ»، ج۲، ص۶۶۲.