• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یُدْرِکُ الاَبْصار (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یُدْرِکُ الاَبْصار: (لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصارُ وَ هوَ يُدْرِكُ الأَبْصارَ)
درباره ماده «درک» و معانى آن، قبلا سخن گفتيم و امّا آيه مورد بحث براى اثبات حاكميت و نگاهبانى خداوند نسبت به همه چيز و همچنين براى اثبات تفاوت او با همه موجودات است. او مصالح بندگان را مى‌داند و از نيازهاى آن‌ها با خبر است و به مقتضاى لطفش با آن‌ها رفتار مى‌كند. در حقيقت كسى‌كه مى‌خواهد حافظ و مربّى و پناه‌گاه همه چيز باشد بايد اين صفات را دارا باشد. به علاوه اين جمله دليل بر آن است كه او با همه موجودات جهان تفاوت دارد، زيرا پاره‌اى از آن‌ها هم مى‌بينند و هم ديده مى‌شوند مانند انسان‌ها، پاره‌اى نه مى‌بينند و نه ديده مى‌شوند، مانند صفات درونى ما، بعضى ديگر ديده مى‌شوند اما كسى را نمى‌بينند مانند جمادات، تنها كسى كه ديده نمى‌شود اما همه چيز و همه‌كس را مى‌بيند ذات پاک او است.
در اين‌جا به چند نكته بايد توجه كرد: دلايل عقلى گواهى مى‌دهند كه خداوند هرگز با چشم ديده نخواهد شد، زيرا چشم تنها اجسام يا صحيح‌تر بعضى از كيفيات آن‌ها را مى‌بيند و چيزى كه جسم نيست و كيفيت جسم هم نمى‌باشد، هرگز با چشم مشاهده نخواهد شد و به تعبير ديگر، اگر چيزى با چشم ديده شود،حتماً بايد داراى مكان و جهت و ماده باشد، درحالى‌كه او برتر از همه اين‌ها است. او وجودى است نامحدود و به همين دليل بالاتر از جهان ماده است، زيرا در جهان ماده همه چيز محدود است. در بسيارى از آیات قرآن از جمله آياتى كه در مورد بنی اسرائیل و تقاضاى رويت خداوند سخن مى‌گويد با صراحت كامل، نفى امكان رويت از خداوند شده است. عجيب اين است كه بسيارى از محققان معاصر و به اصطلاح روشنفكران آن‌ها نيز معتقدند كه خداوند اگر در اين جهان ديده نشود در عالم قيامت ديده مى‌شود! و به اين موضوع تمايل نشان مى‌دهند و حتى گاهى سرسختانه روى آن ايستادگى مى‌كنند! درحالى‌كه بطلان اين عقيده به حدّى روشن است كه نياز به بحث ندارد، زيرا در دنيا و آخرت (با توجه به معاد جسمانى) هيچ تفاوتى در اين مسئله نخواهد داشت، آيا خداوند كه وجودى ما فوق ماده است در قيامت تبديل به يک وجود مادى مى‌شود و از آن مقام نامحدودى به محدودى خواهد گراييد، آيا او در آن روز تبديل به جسم و يا عوارض جسم مى‌شود؟ و آيا دلايل عقلى بر عدم امكان رويت خدا هيچ‌گونه تفاوتى ميان دنيا و آخرت مى‌گذارد؟ با اين كه داورى عقل در اين زمينه تغييرناپذير است، و اين عذر كه بعضى از آن‌ها براى خود آورده‌اند كه ممكن است در جهان ديگر انسان درک و ديد ديگرى پيدا كند، عذرى است كاملاً غير موجه، زيرا اگر منظور از اين درک و ديد، درک و ديد فكرى و عقلانى است كه در اين جهان نيز وجود دارد و ما با چشم دل و نيروى عقل، جمال خدا را مشاهده مى‌كنيم و اگر منظور، چيزى است كه با آن جسم را مى‌توان ديد، چنين چيزى در مورد خداوند محال است خواه در اين دنيا باشد، خواه در جهانى ديگر، بنابراين گفتار مزبور كه انسان در اين جهان خدا را نمى‌بيند ولى مومنان در قيامت خدا را مى‌بينند، يک سخن غير منطقى و غير قابل قبول است. تنها چيزى كه سبب شده آن‌ها غالباً از اين عقيده دفاع كنند استناد جستن به پاره‌اى از احادیث است كه در بعضى از كتب درباره امكان رويت خداوند در قيامت آمده است، ولى آيا بهتر اين نيست كه باطل بودن اين موضوع را به حكم عقل دليل بر مجهول بودن آن روايات و بى‌اعتبار بودن كتاب‌هايى كه اين گونه روايات در آن‌ها آمده است، بدانيم مگر اين‌که اين روايات را به معنى مشاهده با چشم دل تفسير كنيم. آيا صحيح است از حكم خرد و عقل به خاطر چنين احاديثى وداع كنيم و اگر در بعضى از آيات قرآن تعبيراتى وجود دارد كه در ابتداى نظر مسئله رويت خداوند را مى‌رساند، مانند: (وُجوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ) «صورت‌هايى در آن روز پرطراوت است و به‌سوى پروردگارش مى‌نگرد» اين تعبيرات مانند:(يَدُ اللّٰهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ) «دست خدا بالاى دست آن‌ها است» مى‌باشد كه جنبه کنایه دارد، زيرا مى‌دانيم هيچ‌گاه آيه‌اى از قرآن برخلاف حكم و فرمان خرد نخواهد بود.



به موردی از کاربرد یُدْرِکُ الاَبْصار در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - یُدْرِکُ الاَبْصار (آیه ۱۰۳ سوره انعام)

(لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصارُ وَ هوَ يُدْرِكُ الأَبْصارَ وَ هوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ)
«چشم‌ها او را درک نمى‌كند، ولى او همه چشم‌ها را درک مى‌كند و او بخشنده همه نعمت‌ها و با خبر از تمام ريزه‌كاری‌ها و آگاه از همه چيز است»

۱.۲ - یُدْرِکُ الاَبْصار در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
و اين‌كه فرمود: (وَ هوَ يُدْرِكُ الأَبْصارَ) دفع توهم ديگرى است، چون مشرکین مردمى بودند معتاد به تفكر در ماديات و فرو رفته در حس و محسوسات و بيم آن بود كه خيال كنند وقتى خداى تعالى محسوس به حاسه بينايى نباشد قهرا اتصال وجودى (كه مناط شعور و درک است) با مخلوقات خود نخواهد داشت و در نتيجه همان‌طورى كه هيچ موجودى او را درک نمى‌كند او نيز از حال هيچ موجودى اطلاع نخواهد داشت و هيچ موجودى را نخواهد ديد، لذا خداى تعالى براى دفع اين توهم فرمود: (وَ هوَ يُدْرِكُ الأَبْصارَ) او چشم‌ها را مى‌بيند. آن‌گاه همين معنا را با جمله‌ (وَ هوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ) تعليل نمود، چون لطيف به معناى رقيق و نفوذ كننده است و خبير آن كسى است كه خبره و مطلع است.
{{تورفتگی:a:(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:


۱. انعام/سوره۶، آیه۱۰۳.    
۲. قیامت/سوره۷۵، آیه۲۲-۲۳.    
۳. فتح/سوره۴۸، آیه۱۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ج۵، ص۳۸۰-۳۸۳.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۱۰۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۴۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۰۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۹۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۱۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۳۲.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یُدْرِکُ الاَبْصار»، ج۲، ص۲۸-۳۰.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره توبه | لغات قرآن




جعبه ابزار