یُخادِعُونَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یُخادِعُونَ:
(یُخٰادِعُونَ: اِنَّ اَلْمُنٰافِقِینَ یُخٰادِعُونَ اَللّٰهَ وَ هُوَ خٰادِعُهُمْ..)یُخادِعُونَ: از مادّه «خدع» و «خدع» گرفته شده است و به معنی «فریب دادن و رسانیدن
مکروه به طریقی که
انسان مطّلع نشود.»
آیۀ مورد بحث یکی دیگر از صفات
منافقان را بیان میدارد و میگوید:
«منافقان میخواهند
خدا را
فریب دهند، در حالی که او آنها را فریب میدهد...»
(وَ هُوَ خٰادِعُهُمْ.) با توجه به آیه ملاحظه میشود که منافقان برای رسیدن به اهداف شوم خود از راه «خدعه» و نیرنگ وارد میشوند و حتی میخواهند «به خدا خدعه و نیرنگ زنند، در حالی که در همان لحظات که در صدد چنین کاری هستند در یک نوع خدعه واقع شدهاند، زیرا برای به دست آوردن سرمایههای ناچیزی، سرمایههای بزرگ وجود خود را از دست میدهند.»
تفسیر فوق از واو
(وَ هُوَ خٰادِعُهُمْ) که واو حالیه است استفاده میشود و این درست شبیه داستان معروفی است که از بعضی بزرگان نقل شده است که به جمعی از پیشهوران میگفت: از این بترسید که مسافران غریب بر سر شما کلاه بگذارند، کسی گفت اتفاقا آنها افراد بیخبر و سادهدلی هستند ما بر سر آنها میتوانیم کلاه بگذاریم، مرد بزرگ گفت: منظور من هم همان است، شما سرمایۀ ناچیزی از این راه فراهم میسازید و سرمایۀ بزرگ
ایمان را از دست میدهید!
به موردی از کاربرد یُخادِعُونَ در
قرآن، اشاره میشود:
(إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ إِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَ لاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلًا.) (منافقان به گمان خود مىخواهند خدا را فريب دهند؛ در حالى كه او آنها را فريب مىدهد؛ و هنگامى كه به
نماز بر مىخيزند، با
کسالت برمىخيزند؛ ودر برابر مردم
ریا مىكنند؛ و خدا را جز اندكى ياد نمىنمايند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ)، كلمه: مخادعة كه فعل مضارع يخادعون از آن گرفته شده به معناى بسيار خدعه كردن و خدعههاى سخت كردن است، البته اين در صورتى است كه بگوئيم: زيادتر بودن مبانى دلالت مىكند بر زيادى معانى (و همين طور هم هست، زيرا كسى كه بسيار خدعه مىكند در خدعه كردن مهارت پيدا نموده، خدعههايى شديدتر و ماهرانهتر مىكند.)
جمله:
(وَ هُوَ خادِعُهُمْ) در موضع حال است و موقعيت حال را دارد و چنين مىفهماند كه منافقين با خداى تعالى خدعه مىكنند، در حالى كه او با همين عمل آنان، آنان را خدعه مىكند و برگشت معنا به اين مىشود كه اين منافقين با اعمالى كه ناشى از نفاقشان است يعنى با اظهار ايمان كردن در نزد
مؤمنین و خود را به آنان نزديك كردن و حضور در مجالس و محافل آنان مىخواهند خدا را (و يا به عبارتى ديگر
پیغمبر و مؤمنين را) خدعه كنند تا با ايمان ظاهرى و اعمال خالى از حقيقت خود از قبل آنان استفاده نمايند و بيچارهها نمىدانند كه آن كسى كه راه را براى اينگونه نيرنگها براى آنان باز كرده و جلوى آنان را نگرفته، همان خداى سبحان است و همين خود، خدعهاى است از خداى تعالى نسبت به ايشان و مجازاتى است در برابر سوء نيات و اعمال زشت پنهانیشان، پس خدعه منافقين عينا همان خدعه خداى تعالى به ايشان است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یُخادِعُونَ»، ج۱، ص۶۶۶.