یُبْس (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یُبْس یا
یَبْس (به فتح و ضم یاء، مثل عقل و قفل) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای خشکیدن است؛ و آن این است که چیزی تر بوده و سپس بخشکد.
مواردى از آن در
نهجالبلاغه آمده است
یُبْس یا
یَبْس به معنای خشکیدن است؛ و آن این است که چیزی تر بوده و سپس بخشکد.
به برخی از مواردی که در نهجالبلاغه به کار رفته است، اشاره میشود:
یُبس به معنای خشکیدن است. چنانچه
امام علی (علیهالسّلام) درباره
پرندگان فرموده:
«فَالطَّيْرُ مُسَخَّرَةٌ لاَِمْرِهِ، أَحْصَى عَدَدَ الرِّيشِ مِنْهَا وَالنَّفَسَ، وَأَرْسَىقَوَائِمَهَا عَلَى النَّدَى وَالْيَبَسِ» «پرندگان به امر
خدا مسخّر و مطیعند، پرها و نفسهای آنها را تا آخر شمرده و پاهای آنها را در
رطوبت (آب) و
خشکی ثابت کرده است.»
(شرحهای خطبه:
)
«یبس» مثل شرف وصف است یعنی زمین خشک و محلّ خشک.
ظاهراً مراد آن است بعضی از پرندگان پایشان در
آب ثابت است و در آن میماند مانند
اردک و غیره و بعضی راه نمیروند مگر در خشکی، مثل این فقره خطبه ۱۸۵ که حضرت فرمود:
«الصَّفَا الْيَابِسِ» «سنگ محکم»
(شرحهای خطبه:
)
«الحجر الیابس: الصلب»
مواردى از آن در نهجالبلاغه آمده است
•
قرشی بنابی، سید علی اکبر، مفردات نهجالبلاغه، برگرفته از مقاله «یبس»، ج۲، ص۱۱۶۹-۱۱۷۰.