یَنْسِفُها (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَنْسِفُها:(يَنسِفُها رَبّي نَسْفًا) «یَنْسِفُها» از مادّۀ «
نسف» (بر
وزن حذف) در
لغت به معنى ريختن دانههاى غذايى در غربال و تكان دادن و باد دادن آن است تا پوست از دانه جدا شود.
در
آیه مورد بحث
اشاره به متلاشى شدن و خرد شدن كوهها و سپس بر باد رفتن آنهاست، چنانكه در آيه ۱۰
سوره مرسلات مىخوانيم:
(وَ إِذا اَلْجِبالُ نُسِفَتْ) «و زمانى كه كوهها از جا كنده شود.» و يا در آيه ۹۷
سوره طه در گفتگوى
موسی (علیهالسلام) با
سامری مىخوانيم كه موسى به او مىگويد:
«به اين معبودت (
اشاره به گوساله ساختگى) كه پيوسته او را عبادت مىكردى نگاه كن و ببين ما آن را مىسوزانيم و سپس ذرات آن را به دريا مىپاشيم.»
(لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ في اَلْيَمِّ نَسْفاً) در اين آيه در دو جا از مادّۀ «
نسف» كه به معنى «پاشيدن، پراكنده ساختن و بر باد دادن» است، استفاده شده است.
به موردی از کاربرد «
یَنْسِفُها» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ يَسْأَلونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنسِفُها رَبّي نَسْفًا) «و از تو درباره كوهها
سؤال مىكنند؛ بگو: « (در پايان
جهان پروردگارم آنها را به كلى متلاشى كرده بر باد مىدهد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(فَقُلْ يَنْسِفُها رَبّي نَسْفاً) يعنى بگو پروردگارم آنها را ذره ذره نموده و ذرههايش را منتشر مىكند، به طورى كه در جاى آن چيزى باقى نمىماند
(فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً) كلمه
قاع به معناى زمين صاف و تخت است، و كلمه صفصف نيز به معناى زمين تختى است كه ليز و صاف باشد و معناى جمله اين است كه پس از خرد كردن كوهها و پاشيدن ذرات آن، زمين را تخت و هموار مىكند، به طورى كه هيچ چيز روى آن ديده نمىشود.
و گويا
ضمیر در «فيذرها» به زمين برگردد به اعتبار اينكه قبلا همان كوهها بوده و در جمله
(لا تَرى فيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً) بعضى گفتهاند:
عوج به معناى زمينهاى پست، و امت زمينهاى بلند است و خطاب آن به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است و مراد اين است كه هر كس كه استعداد بينايى دارد، پستى و بلندى در آن نمىبيند و معنايش اين است كه هيچ بينندهاى نقطه پستى مانند دره و نقطه بلندى مانند تل و كوه نمىبيند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر
لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
ینسفها»، ج۴، ص ۴۳۳.