• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یونس (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یُونُس (به ضم یاء و نون) از واژگان قرآن کریم و نام یکی از پیامبران الهی است. حضرت یونس در اثر نافرمانی و اذیت قوم خود، از آنها جدا شد و با گروهی سوار بر کشتی شدند. حضرت داخل دریا افتاده و طعمه ماهی شد. به همیت جهت، در قرآن کریم از ایشان به نام ذوالنون و صاحب حوت نیز یاد شده است. در اینکه چطور داخل دریا افتادند نقل‌های متفاوتی بیان شده است. پس از آنکه آن حضرت در شکم ماهی جای گرفت، به درگاه خداوند متعال، تسبیح و استغاثه کرد و خدا به این سبب او را نجات داد. آنگاه ایشان به رسالت و ماموریت خود ادامه داد. این واژه چهار بار در قرآن کریم ذکر شده است.



یُونُس (علیه‌السّلام) نام مبارکش چهار بار در قرآن مجید ذکر شده است و نیز به لفظ ذا النون و صاحب الحوت از او یاد شده است.


(وَ إِسْماعيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطًا وَ كُلاًّ فضَّلْنا عَلَى الْعالَمينَ) اسماعیل و الیسع و يونس و لوط را هدایت كرديم و هر يك را بر جهانيان برترى داديم.) این پیامبر بزرگوار همان است که از قوم خویش قهر کرد و از میان آنها بیرون رفت و بالاخره به شکم ماهی افتاد و خدایش از آن نجات داد. حال لازم است احوال این پیامبر از چند جهت‌ بررسی شود ابتدا آیات قرآن را در این زمینه نقل می‌کنیم سپس به موضوعات دیگر می‌پردازیم:
۱- (وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلينَ • إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ • فَساهَمَ فَكانَ مِنْ الْمُدْحَضينَ • فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ • فَلَوْلا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحينَ • لَلَبِثَ فی بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ • فَنَبَذْناهُ بِالْعَراء وَ هُوَ سَقيمٌ • وَ أَنبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطينٍ • وَ أَرْسَلْناهُ إِلَى مِئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزيدُونَ • فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِلَى حينٍ)
یعنی: «حقّا که یونس از پیامبران است. آنگاه که به حال نارضائی به سوی کشتی پر رفت. با اهل کشتی قرعه‌ انداخت و از مغلوبان شد. ماهی او را بلعید حال آنکه خودش را ملامت می‌کرد چرا از قومش جدا شد یا قوم خویش را ملامت می‌کرد که اسباب بیرون رفتن او را فراهم آوردند اگر خدا را تسبیح نمی‌گفت تا قیامت در شکم ماهی می‌ماند، او را از شکم ماهی به ساحل‌ انداختیم حال آنکه مریض و ناتوان بود. درخت کدوئی بر او رویاندیم، به صد هزار نفر بلکه بیشتر پیامبرش کردیم. آنها ایمان آوردند تا مدتی متاعشان دادیم.»
۲- (وَ ذَاالنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادَى فی الظُّلُماتِ أَن لّا إِلَهَ إِلّا أَنتَ سُبْحانَكَ إِنّی كُنتُ مِنَ الظّالِمِينَ • فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنجی الْمُؤْمِنينَ) ذالنون (يونس‌) را به ياد آور در آن هنگام كه خشمگين از ميان قوم خود رفت و چنين مى‌پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت؛ اما موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت. در آن ظلمت‌هاى متراكم صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست؛ منزهى تو! من از ستمکاران بودم.» ما دعاى او را به اجابت رسانديم و از آن اندوه نجاتش بخشيديم و اين گونه مؤمنان را نجات مى‌دهيم.)
۳- (فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُن كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادَى وَ هُوَ مَكْظُومٌ • لَوْلا أَن تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراء وَ هُوَ مَذْمُومٌ • فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصّالِحينَ) (پس در ابلاغ حكم پروردگارت شکیبا باش و مانند صاحب ماهى (يونس‌) مباش كه در ابلاغ حكم خدا شتاب كرد و گرفتار کیفر ترك اولى شد در آن زمان كه با نهايت اندوه خدا را خواند و اگر رحمت پروردگارش به ياريش نيامده بود، از شكم ماهى بيرون افكنده مى‌شد در حالى كه نكوهيده بود. ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحان قرار داد.)


نمی‌شود گفت: یونس (علیه‌السّلام) در خارج شدن از قوم خویش، دانسته گناه کرد، که انبیاء (علیهم‌السّلام) معصومند و خدا درباره آنها فرموده:
(وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ) (و سلام بر پيامبران!) حاشا که پیامبر مخصوصا پس از مبعوث شدن مرتکب گناه شود از جمله‌ (فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ) روشن می‌شود که آن حضرت مانعی از خارج شدن نمی‌دید که قومش او را اذیّت کرده و دعوتش را نپذیرفتند و اگر بیرون رفتنش را حرام می‌دانست دیگر «ظنّ» مورد نداشت و به یقین می‌دانست که خدا بر وی تنگ خواهد گرفت. بلی از مجموع آیات مخصوصا از جمله: (فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ) معلوم می‌شود که بهتر بود بیشتر صبر به خرج داده و از میان قوم خارج نشود و از (فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ) فهمیده می‌شود علّت گرفتاری و افتادن به شکم ماهی در اثر همان خارج شدن و قهر از امّتش بوده است.


(فَساهَمَ فَكانَ مِنْ الْمُدْحَضينَ) (با آنها قرعه افكند و قرعه به نام او افتاد و مغلوب شد.) نشان می‌دهد که برای به دریا‌ انداختن بعضی از اهل کشتی قرعه کشیده‌اند و یونس (علیه‌السّلام) در قرعه شرکت کرده است، لفظ «مدحضین» نشان می‌دهد که به دریا‌ انداختگان چند نفر بوده‌اند وگرنه لفظ جمع معنی نداشت. گفته‌اند: دریا طوفان کرده و آنها قائل به ارباب انواع بوده و خواسته‌اند به خدای دریا یک قربانی بدهند تا طوفان آرام گیرد وگرنه بودن و نبودن یونس (علیه‌السّلام) تاثیری در سبکی و سنگینی کشتی نداشت.
به نظر نگارنده این مطلب درست نیست زیرا لفظ «مدحضین» نشان می‌دهد که تنها یونس (علیه‌السّلام) به دریا‌ انداخته نشده است بلکه چندین نفر بوده‌اند و نیز لفظ مشحون در (إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ) (به خاطربياور زمانى را كه به سوى كشتى پر از جمعيّت و بار فرار كرد.) صریح است که کشتی پر از اجناس و مسافران بوده، در این صورت هیچ مانعی ندارد که خواسته‌اند مقداری از بارها و چند نفر از مسافران را به قید قرعه به دریا افکنند تا کشتی سبک شده و از غرق نجات یابد.
در تورات فعلی کتاب یونس (علیه‌السّلام) آمده ملّاحان اسبابی را که در کشتی بود به دریا ریختند تا آن را سبک سازند و چون کشتی نجات نیافت و دریا آرام نگرفت گفتند: بیائید قرعه بیندازیم تا روشن شود این طوفان به سبب چه کس بر ما وارد آمده است پس قرعه‌ انداختند قرعه به نام یونس در آمد... یونس گفت: مرا برداشته به دریا بیندازید تا طوفان آرام گیرد زیرا که این طوفان به سبب من پیش آمده است... او را به دریا‌ انداختند ماهی بزرگی او را فرو برد و یونس سه روز و شب در شکم‌ ماهی ماند.


پس از آنکه آن حضرت در شکم ماهی جا گرفت، خدا در اثر تسبیح و استغاثه نجاتش داد و اگر استغاثه نمی‌کرد نجاتش غیر ممکن بود (فَلَوْلا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحينَ • لَلَبِثَ فی بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ) (و اگر او از تسبيح‌كنندگان نبود تا روز قیامت در شكم آن ماهى مى‌ماند!) به قرینه‌ (فَنادی‌ فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ) می‌دانیم که در شکم ماهی تسبیح گفته و استغاثه کرده است لذا باید تقدیر آیه اوّل «من المسبّحین فی بطن الحوت» باشد گرچه از اوّل هم از مسبّحین بود.


آنچه از آیات به نظر می‌آید این است که استغاثه و دعا او را فقط از شکم ماهی نجات داد و پس از بیرون آمدن دیگر، سختی نداشت. و اگر همانطور می‌ماند مورد ملامت بود ولی پس از بیرون آمدن خداوند لطف دیگری بر او فرموده و آن اعاده ماموریت و رسالت بود (واللَّه العالم) ظهور (لَوْ لَا أَن تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراء وَ هُوَ مَذْمُومٌ) (و اگر رحمت پروردگارش به ياريش نيامده بود، از شكم ماهى بيرون افكنده مى‌شد در حالى كه نكوهيده بود.) آن است که اگر پس از بیرون آمدن لطف دیگری به وی نمی‌شد، در اثر تسبیح فقط از شکم ماهی خارج می‌شد آن هم به طور مذموم ولی‌ (تَدارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ) و آن نعمت این بود که‌ (فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ) (ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحان قرار داد.) که به واسطه اجتباء مذموم بودن مرتفع گردید به عبارت دیگر: (وَ أَرْسَلْناهُ إِلَى مِئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزيدُونَ) (و او را به سوى جمعيّت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم.) ارسلنا و اجتباء ظاهرا هر دو یکی است.


آیا یونس (علیه‌السّلام) به میان قوم خویش برگشت و کار خود را از سر گرفت یا به قوم دیگری مبعوث شد؟ قرآن مجید در برگشتن به میان قوم خود صریح نیست بلکه فقط در تجدید رسالت صراحت دارد. طبرسی رحمه اللَّه هر دو احتمال را داده است. نگارنده گوید: هر چه هست ظهور «ارسلنا- اجتباه» در تجدید رسالت است خواه به قوم اوّل باشد یا به قومی دیگر و اللَّه العالم.


به نظر می‌آید: دریایی که یونس (علیه‌السّلام) در آن به شکم ماهی رفت دریای مدیترانه باشد در تورات در کتاب یونس باب اوّل آمده: «یونس خواست بر «ترشیش» فرار کند و به «یافا» آمد به کشتی نشست تا عازم «ترشیش» بشود» ترشیش از سواحل اسپانیا و نیز قریه‌ای است در «لبنان» - «یافا» نیز از شهرهای فلسطین و در کنار مدیترانه است علی هذا آن حضرت از یافا سوار کشتی شده و می‌خواسته به اسپانیا یا آفریقا برود. در بعضی از تفاسیر بحر قلزم به چشم می‌خورد، مراد از آن دریای سرخ است در آن صورت آن حضرت خواسته از سواحل عربستان یا از خلیج عقبه مثلا به آفریقا برود. گویند: به اهل نینوا مبعوث شده بود و از آنجا بیرون رفت.


ماهی‌ای که آن حضرت را فرو برد قهرا دهان و حلقومش آنقدر بزرگ بود که یونس (علیه‌السّلام) از آن گذشت و در شکم وی قرار گرفت. در کتاب نظری به طبیعت و اسرار آن تالیف یکی از اساتید دانشگاه پاریس ترجمه محمد قاضی فصلی بنام «یونس در کام نهنگ» باز کرده و درباره نهنگی که آن حضرت را بلعیده تحقیق نموده است و بالاخره نظر داده که ممکن است یونس (علیه‌السّلام) را نهنگ «کاشالو» بلعیده باشد، این نهنگ نوعا دارای (۲۲) متر طول و از گلوی آن انسان براحتی فرو می‌رود. و اللَّه العالم. (وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ)


این واژه چهار بار در قرآن کریم ذکر شده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۷، ص۲۷۵.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۴۹.    
۳. انعام/سوره۶، آیه۸۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳۸.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۴۳-۲۴۵.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۳۳۸-۳۴۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۱۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۷۱.    
۹. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۹-۱۴۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۶۲-۱۶۶.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۴۷-۲۵۱.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۵-۱۷۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۴۷-۵۰.    
۱۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۷-۸۸.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۹.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۱۴-۳۱۵.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۴۴-۴۴۵.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۶-۹۷.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۵۷-۱۵۸.    
۲۰. قلم/سوره۶۸، آیه۴۸-۵۰.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۶.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۸۷-۳۸۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۴۶-۶۴۸.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۴۷-۲۴۸.    
۲۶. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۱.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۲.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۷۹.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷۳.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۲۲.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۶۳-۶۴.    
۳۲. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۱.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۱.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۶۳.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۴۷.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۵-۷۱۶.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۴۷.    
۳۸. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۰.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۱.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۶۲-۱۶۳.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۴۷.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۵.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۴۷.    
۴۴. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۳-۱۴۴.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۱.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۶۳.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۴۸.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۶.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۴۸-۴۹.    
۵۰. قلم/سوره۶۸، آیه۴۸.    
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۶.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۸۷.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۴۷.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۴۷.    
۵۶. قلم/سوره۶۸، آیه۵۰.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۶.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۸۸.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۴۸.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۴۸.    
۶۲. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۷.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۱.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۶۴.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۵۰.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۶.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۴۹.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۶.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۴۹.    
۷۰. انعام/سوره۶، آیه۸۶.    
۷۱. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۹-۱۴۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «یونس‌»، ج۷، ص۲۷۵-۲۸۰.    






جعبه ابزار