• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یوم (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یوم: (فی‌ سِتَّةِ اَیَّامٍ)
با توجّه به مفهوم وسیع کلمه‌ «یوم» (روز) و معادل آن در زبان‌های دیگر: «یوم» به معنای «یک دوران» نیز به کار می‌رود، خواه این دوران یک سال باشد، یا صد سال، یا یک میلیون سال، و یا میلیاردها سال، شواهدی که این حقیقت را ثابت می‌کند و نشان می‌دهد یکی از معانی «یوم» همان «دوران» است فراوان می‌باشد از جمله:
الف- در قرآن صدها بار کلمه «یوم» و «ایّام» به کار رفته است، و در بسیاری از موارد به معنای شبانه روز معمول نیست، مثلًا تعبیر از عالم رستاخیز، به‌ «یوم القیامة» نشان می‌دهد که مجموعه رستاخیز که دورانی‌ است بسیار طولانی به عنوان «روز قیامت» شمرده شده است. از پاره‌ای از آیات قرآن استفاده می‌شود که روز رستاخیز و محاسبه اعمال مردم، پنجاه هزار سال طول می‌کشد.
ب- در متن کتب لغت نیز می‌خوانیم که «یوم» گاهی به مقدار زمان میان طلوع و غروب آفتاب گفته می‌شود و گاهی به مدتی از زمان، هر مقدار بوده باشد.
ج- در روایات و سخنان پیشوایان دینی نیز کلمه «یوم» به معنای دوران بسیار آمده است، امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) در «نهج البلاغه» می‌فرماید: الدَّهْرُ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ‌ «دنیا برای تو دو روز است، روزی به سود تو است و روزی به زیان تو». در تفسیر «برهان» ذیل همین آیه از تفسیر «علی بن ابراهیم» نیز می‌خوانیم که امام فرمود: فِی سِتَّةِ اَیَّامٍ یَعْنِی فِی سِتَّةِ اَوْقاتٍ‌ «شش روز، یعنی شش وقت و دوران».
د- در گفتگوهای روزمره و اشعار شعرا در زبان‌های مختلف کلمه «یوم» و معادل آن نیز، به معنای دوران زیاد دیده می‌شود، مثلًا می‌گوئیم: کره زمین یک روز گداخته و سوزان بود و روز دیگر سرد شد و آثار حیات در آن آشکار گردید، در حالی که دوران گداختگی زمین به میلیاردها سال بالغ می‌شود؛ یا این که می‌گوئیم: یک روز «بنی‌امیّه» خلافت اسلام را غصب کردند، و روز دیگر «بنی‌عباس»، در حالی که دوران خلافت هر یک بر ده‌ها سال بالغ می‌گردد. شعر ظریف و پر معنایی از «کلیم کاشانی» داریم که شاهد روشنی برای بحث ما است آنجا که می‌گوید:
بد نامی حیات دو روزی نبود بیش‌
آن هم کلیم با تو بگویم چسان گذشت‌
یک روز صرف بستن دل شد به این و آن‌
روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت.




(إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ) (پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران‌) آفريد؛ سپس بر عرش قدرت قرار گرفت و به تدبیر جهان پرداخت؛ با پرده تاريكِ شب، روز را مى‌پوشاند؛ و شب به سرعت، در پى روز مى‌آيد؛ و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد، كه مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير جهان، از آن او و به فرمان او است! پر برکت و بى زوال است خداوندى كه پروردگار جهانيان است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مراد از كلمه يوم پاره‌اى از زمان است، نه روزهاى معمولى و معهود ذهن ما، چون روز از نظر ما ساكنان زمين، عبارت است از مقدار حركت كره زمين به دور خودش، كه يك دور آن را يك روز (و يا به عبارتى: يك شبانه روز) مى‌ناميم، و احتمال اينكه مراد از روز در آيه چنين روزى باشد احتمالى است‌ فاسد و فسادش بر همه روشن. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۹۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۹۲.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۴۸.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۴۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۳۰.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۵۹.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یوم»، ص۶۶۵.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره اعراف | لغات قرآن




جعبه ابزار