• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یهود (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یهود: (لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ)
یهود: (من اعلام القرآن) قوم بنی‌اسرائیل از نسل دوازده فرزند حضرت یعقوب (علیه‌السلام) هستند.
كه زبان آن‌ها عبرى است،.
خداوند پيامبران بسيارى براى هدایت آن‌ها فرستاد ولى با تمام آن‌ها مخالفت كردند و به آن‌ها آزار فراوان رساندند.
امروز هم بشر از جنايات اين طايفه در امان نيست. اعمال شنيع و نافرمانی‌ها و بدعتهاى‌شان در قرآن كريم، به ويژه در سوره‌هاى: بقره، آل عمران، مائده و توبه تذكر داده شده است. اين قوم به «جهود و كليمى» معروفند.



به مواردی از کاربرد یهود در قرآن، اشاره می‌شود:


۱.۱ - یهود (آیه ۵۱ سوره مائده)

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَ النَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَ مَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ)
(اى كسانى كه ایمان آورده‌ايد! يهود و نصارى را دوست و تكيه گاه خود، انتخاب نكنيد. آن‌ها اولياى يكديگرند و كسانى كه از شما با آنان دوستى كنند، از آن‌ها هستند؛ خداوند، گروه ستمكاران را هدايت نمى‌كند.)


۱.۱.۱ - یهود در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين را مى‌دانيم كه قرآن كريم در آياتى كه در مكه نازل شده هيچ صحبتى از يهود نكرده، چون آن روز احتياج و سر و كارى با اين دو طائفه نبوده و تنها در آيات مدنى سخن از اين دو طائفه رفته است، آن هم در آياتى كه در اول هجرت نازل شده، چون در اوائل هجرت بود كه مسلمانان ناگزير بودند با یهودیان معاشرت و آميزش داشته باشند و يا با آنان پيمان و عهد ببندند و يا تنها در مقام دفع كيد و مكر يهود بوده باشند ولى هيچ تماس و اصطكاكى با نصارا نداشتند مگر در نيمه آخر ده سال توقف آن جناب در مدينه، و بعيد نيست چهار آيه مورد بحث در اين مدت نازل شده باشد و شايد مراد از كلمه فتح در اين آيات فتح مكه باشد. احتمال قابل اعتماد اين است كه سوره مائده در سال حجة الوداع و بعد از فتح مکه نازل شده باشد. بنابر اين يا مراد از كلمه فتح ، فتح ديگرى غير از فتح مكه است و يا اينكه اين آيات قبل از فتح مكه و قبل از نزول همه سوره نازل شده است.


۱.۲ - یهود (آیه ۱۱۱ سوره بقره)

(وَ قَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ)
(آن‌ها گفتند: «هيچ كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد.» اين پندار و آرزوى آن‌هاست. بگو: «اگر راست مى‌گوييد، دليل خود را بر اين موضوع بياوريد!»)


۱.۱.۱ - یهود در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: تا اين‌جا گفتار همه درباره يهود و پاسخ به اعتراضات ايشان بود، از اين جا شروع شده است به سخنانى كه مربوط به يهود و نصارى هر دو است و به طور صريح نصارى را ملحق به يهود نموده، جرائم هر دو طائفه را می‌شمارد.


۱.۲.۲ - یهود در تفسیر نمونه

در اين‌كه اسم «يهود» از چه مشتق شده، اقوال بسيارى است:
بعضى گفته‌اند: جمع يهود «هود» (بر وزن بود) است، در اقرب الموارد آمده است، بعيد نيست كه كلمه هود مخفف يهود باشد كه «ياء» بر اثر كثرت استعمال حذف شده است، چنان‌كه در آيه ۱۱۱ سوره بقره مى‌خوانيم:
(وَ قٰالُوا لَنْ يَدْخُلَ اَلْجَنَّةَ إِلاّٰ مَنْ كٰانَ هُوداً أَوْ نَصٰارىٰ‌...)
«آن‌ها گفتند: هيچ‌كس جز يهود يا نصارى هرگز داخل بهشت نخواهد شد»
بعضى معتقدند كه واژه «يهود» در اصل از ماده «هود» (بر وزن صوت) به معنى «توبه كردن و بازگشتن» است، زيرا يهود از پرستش گوساله توبه كرد و معنى يهود به عبرى «ستايش كردن» است و يهودا نام چهارمين پسر يعقوب بود كه مادرش هنگام ولادت او، خداى را ستايش كرد.
يكى ديگر از معانى «هود» تمايل و انحراف است، زيرا آن‌ها از دستورهاى موسی (علیه‌السلام) سرپيچى كردند و منحرف شدند.
وجه چهارم به معنى «حركت كردن» است، زيرا يهود به هنگام قرائت تورات حركت مى‌كردند و اعتقادشان بر اين بود كه هنگام نزول تورات، آسمان‌ها و زمین در حال حركت بوده است.
راغب در كتاب مفردات مى‌گويد: در واقع اين نام يک نوع مدح و ستايش از آن‌ها بوده و زنده‌كننده خاطره بازگشت آن‌ها به سوى خداست، سپس معنى اصلى فراموش شده و به عنوان نامى روى اين قوم باقى مانده است. وى افزوده است كه «هود» در اصل جمع «هائد» به معنى «توبه‌كننده» است و نام پيامبرى است كه در داستان قوم هود در چند مورد از آيات قرآن ذكر شده است.
بعضى ديگر از مفسران گفته‌اند، علت نامگذارى اين قوم به «يهود» ارتباطى با اين سخنان ندارد، بلكه در اصل از ماده «يهودا» كه نام يكى از فرزندان يعقوب است گرفته شده و بعد از تعريب، حرف ذال به دال تبديل گشته است.


۱. مائده/سوره۵، آیه۵۱.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن-دار القلم، ص۸۴۷.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۳، ص۱۶۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۶، ص۳۹۲.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۵۱.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۱۷.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۶۰۲.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۶۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۷۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۹.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۷.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۳۸۹.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۲۵۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۳۱۴.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۳۵۶.    
۱۸. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۶۵۸.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۶، ص۳۹۲.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یهود»، ج۴، ص۷۸۶.






جعبه ابزار