• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یعقوب بن اسحاق اهوازی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: یعقوب بن اسحاق اهوازی.


یعقوب بن اسحاق اهوازی (پس از ۱۸۰-۲۴۴ق)، مشهور به ابن سکیت، از علمای بغداد و از جمله کسانی بود که از کوفیون کسب علم کرده بودند، از این‌رو به نحو اهل کوفه آشنا بود و در علوم قرآن و شعر مهارت داشت. علمای شیعه و اهل سنت او را موثق، راستگو و غیرقابل طعن می‌دانند.
وی از امام جواد (علیه‌السّلام) روایات و مسائلی را نقل کرده است. شیخ صدوق او را راوی امام رضا (علیه‌السّلام) یا امام‌ هادی (علیه‌السّلام) دانسته‌اند.
ابن سکیت را متبحر در انواع علوم دانسته و گفته‌اند که فصیحان عرب را ملاقات کرد و از آنان دانش آموخت و آنچه از آنان شنیده بود در کتاب‌هایش نوشت.
وی به دست متوکل عباسی در جواب این سوال که فرزندان من پیش تو محبوب ترند یا حسن و حسین (علیهماالسلام)؟ ابن سکیت از دو فرزند خلیفه بد گفت و خوبی‌های حسنین (علیهماالسلام) را برشمرد به شهادت رسید.



ابویوسف یعقوب بن اسحاق اهوازی بغدادی، مشهور به ابن سکیت، اهل دورق، روستایی در اهواز بود. پدرش اسحاق که سکیت لقب داشت، مردی صالح و از علمای نحو و لغت و شعر عرب به شمار می‌رفت و او خود از علمای بغداد و از جمله کسانی بود که از کوفیون کسب علم کرده بودند، از این‌رو به نحو اهل کوفه آشنا بود و در علوم قرآن و شعر مهارت داشت.
ابن سکیت در حدیث نیز دستی داشت و از امام جواد (علیه‌السّلام) روایات و مسائلی را نقل کرده است. شیخ صدوق او را راوی امام رضا (علیه‌السّلام) نیز دانسته است، اما به نظر می‌رسد مقصود از ابوالحسن در آن روایت امام‌ هادی (علیه‌السّلام) است و کلمه رضا به اشتباه بر آن افزوده شده است، چون نجاشی می‌گوید: ابن سکیت از خواص اصحاب امام محمد تقی و امام علی النقی (علیهماالسلام) بود و کلینی همان روایت را بدون قید «الرضا» نقل کرده است.


ابن سکیت را متبحر در انواع علوم دانسته و گفته‌اند که فصیحان عرب را ملاقات کرد و از آنان دانش آموخت و آنچه از آنان شنیده بود در کتاب‌هایش نوشت، ضمن اینکه از دیانت و عفاف بالایی برخوردار بود.


استادان او ابوعمرو شیبانی، فراء نحوی، ابن اعرابی و اثرم، و شاگردان و راویان او میمون بن‌ هارون کاتب، محمد بن عجلان اخباری، محمد بن فرج مقرئی، ابوسعید سکری و ابوعکرمه ضُبّی بودند.


علمای شیعه و اهل سنت او را موثق، راستگو و غیرقابل طعن می‌دانند. با آنکه قتل او به سبب تشیع بود، ذهبی او را تجلیل نموده و اشعارش را نیکو، کتاب‌هایش را سودمند و به خصوص کتاب منطق او را گران‌سنگ و قابل تقدیر معرفی کرده است.
از مبرّد نحوی هم نقل شده که در میان بغدادی‌ها کتابی همچون منطق ابن سکیت نیست.
ابن سکیت و پدرش معلم بودند و در بغداد تعلیم و تربیت کودکان را برعهده داشتند، به همین سبب امیر محمد بن عبدالله بن طاهر و سپس خلیفه متوکل عباسی (خلافت ۲۳۲-۲۴۷ق) آموزش و پرورش فرزندان خود را به او واگذاشتند و دستمزد خوبی به او می‌دادند،


اما زمانی متوکل از ابن سکیت پرسید: فرزندان من پیش تو محبوب ترند یا حسن و حسین (علیهماالسلام)؟ ابن سکیت از دو فرزند خلیفه بد گفت و خوبی‌های حسنین (علیهماالسلام) را برشمرد و بلافاصله متوکل دستور داد که شکم او را دریدند. به قولی هم گفت: قنبر خادم علی (علیه‌السّلام) از تو و دو فرزندت بهتر است. آن گاه دستور داد تا زبانش را از پشت سر بیرون کشیدند.
قتل این عالم شیعی را به سال ۲۴۳، ۲۴۴ و ۲۴۶ق در ۵۸ سالگی نوشته‌اند. بر این اساس، می‌توان سال ولادت وی را دهه هشتاد قرن دوم گمانه زد.


ابن سکیت کتاب‌های زیادی تدوین کرد که بسیاری از آنها امروزه در دست است و کتاب‌هایی را نیز به او منسوب دانسته‌اند.
[۱۷] مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۶۹۸.

آثار اهوازی عبارت‌اند از: اصلاح المنطق الاضداد الالفاظ الاصوات المقصور و الممدود المذکر و المؤنث الوحش (الوحوش) النبات (الشجر و النبات) الامثال القلب و الابدال البحث الزبرج الاجناس الفرق السرج و اللجام فَعَلَ واَفْعَلَ الحشرات الابل النوادر معانی الشعر سرقات الشعراء و ما اتفقوا (تواردوا) علیه المثنی و المبنی و المکنی الایام و اللیالی ما جاء فی الشعر و ما حرّف عن جهته
ما اتفق لفظه واختلف معانه الطیر (منطق الطیر) الارضین والجبال والاودیه التوسعه الفصیح شرح الوسط الانواء الانساب شرح اشعار عمرو بن ربیعه ابونواس و شعر فنال کلابی البیان
شرح دیوان عروة بن ورد حطیئه خنساء مزرّد و قیس بن خطیم الدعاء الانواع التصغیر خلق الانسان و معانی الابیات
[۲۴] مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۶۹۸.
و شرح و جمع آوری اشعار دیوان‌های امرءالقیس، زهیر، نابغه ذبیانی، اعشی، ابوداود، بشر بن ابی حازم، اوس بن حجر، علقمة الفحل، طرفه، عنتره، عمرو بن کلثوم، حارث بن حلزه، فرزدق، اخطل، جریر، عامر بن طفیل، سلیک بن سلکه، جامع بن مرحبه، عمرو بن احمر و حسان بن ثابت. (دیگر منابع:
[۳۴] اعلمی، محمدحسین، دائرة المعارف الشیعیة العامه، ج۱۸، ص۵۹۵.
)


۱. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۹۸.    
۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۴۹.    
۳. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۷۹.    
۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۴۹.    
۵. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴.    
۶. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۹۸.    
۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۶، ص۲۸۴۰.    
۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۴۹.    
۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۲۵.    
۱۰. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۷۴، ص۱۵۰.    
۱۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۶.    
۱۲. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۲۷۴.    
۱۳. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۷۴، ص۱۵۰.    
۱۴. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۶، ص۳۹۵-۳۹۶.    
۱۵. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۴۹.    
۱۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۲۷۴.    
۱۷. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۶۹۸.
۱۸. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۹۸.    
۱۹. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۵۰۷.    
۲۰. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۲۷۳.    
۲۱. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۰۶.    
۲۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۵۳۶.    
۲۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۳، ص۱۷۱.    
۲۴. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۶۹۸.
۲۵. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۲۶.    
۲۶. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۱، ص۳۱۱.    
۲۷. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۱، ص۳۴۹.    
۲۸. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۴۳.    
۲۹. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۱۷۳.    
۳۰. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۱۹۵.    
۳۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۷، ص۵۶۹-۵۷۰.    
۳۲. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۳، ص۲۰۳.    
۳۳. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۱۳۸.    
۳۴. اعلمی، محمدحسین، دائرة المعارف الشیعیة العامه، ج۱۸، ص۵۹۵.
۳۵. حلی، حسن بن علی، رجال ابن داود، ص۳۷۹.    
۳۶. علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۹۹.    
۳۷. قهپایی، عنایت‌الله، مجمع الرجال، ج۶، ص۲۷۲.    
۳۸. ابوالبرکات انباری، عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ص۱۳۸.    
۳۹. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۲۷.    
۴۰. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۲، ص۲۸۵.    
۴۱. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۴۹.    
۴۲. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۸۴.    
۴۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۸، ص۵۵۱.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «یعقوب اهوازی»، ج۱، ص۸۵۷.






جعبه ابزار