یحیی بن زیاد فراء (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوزکریا یحیی بن زیاد فراء (متوفای ۲۰۳)، یکی از مفسران
قرن دوم و اوایل قرن سوم و صاحب
تفسیر معانی القرآن میباشد.
ابوزکریا یحیی بن زیاد فراء (متوفای ۲۰۳) تفسیری به نام
معانی القرآن دارد که اخیرا در سه جلد به چاپ رسیده است.
وی شاگرد
کسائی، و ماهرترین عالم کوفه و آگاهترین عالم نحوی، لغوی و ادبی بوده است.
ثعلب درباره او گفته است: «اگر فرّاء نبود، علوم عربی هم نبود؛ چون او
زبان عربی را خالص و ضابطهمند کرد». او نزد
مامون عباسی ارج و منزلتی داشت؛ چنانکه او را در بالای مجلس مینشاند و آموزش فرزندانش را بدو سپرد و به او پیشنهاد کرد تا آنچه را از
علوم عرب شنیده و از
اصول نحو میداند به رشته تحریر در آورد و دستور داد تا اتاقی در خانه برایش مهیّا کنند و کنیزکان و خادمانی را به خدمت او گماشت تا نیازهایش را بر آورند؛ و کاتبانی را نزدش فرستاد تا هر چه را املا میکند بنویسند؛ لذا قدر و منزلت فرّاء در
دولت عباسیان، اینچنین بزرگ داشته شده است.
فرّاء حافظهای بسیار قوی داشت و هر چه را از استادانش فرا میگرفت به حافظه میسپرد و از نوشتن بینیاز بود و تا آخر عمر، این حافظه قویّ را با خود داشت و گفتههایش را، بدون مراجعه مجدّد به نوشتههایش بر شاگردان املا میکرد. درباره او گفتهاند: وی، در
علم نحو،
امیرمؤمنان است.
ثمامة بن اشرس معتزلی درباره وی -که به دربار مامون آمدوشد داشت- میگوید: «در سیمای وی ابّهت ادیبی فرزانه دیدم؛ با او نشستم تا نکاتی بپرسم؛ درباره
لغت از او پرسیدم، او را دریایی دیدم؛ درباره نحو پرسیدم او را بافتهای یکتا شناختم؛ از
فقه جویا شدم، او را فقیهی دانا یافتم که بر مواضع اختلاف آراء واقف بود و در نحو و ادب مهارت کامل داشت؛ با
طبّ آشنا و در
تاریخ عرب و
اشعار جاهلی احاطه و حذاقت داشت».
سبب گرد آمدن تفسیر «
معانیالقرآن» -طبق گزارش ابوالعباس ثعلب- آن بود که
عمر بن بکیر- یکی از دوستان نزدیکش که در خدمت
حسن بن سهل وزیر مامون بود- به وی نوشت که امیر حسن بن سهل، گاه درباره
تفسیر قرآن چیزهایی از من میپرسد که جوابشان را نمیدانم؛ لطف کرده، مطالبی پایه و اساسی در اینباره برایم فراهم کن یا آنها را در کتابی گردآوری کن تا هنگام نیاز بدان مراجعه کنم! فرّاء، درخواست او را اجابت کرد و به شاگردان و اصحاب خود گفت: گرد آیید تا کتابی در تفسیر قرآن بر شما املا کنم؛ و روزی را برای آن اختصاص داد. فرّاء در آن روز به
مسجد آمد و به
مؤذّن مسجد که قاری
قرآن نیز بود رو کرد و گفت:
سوره حمد را بخوان [
مؤذّن، سوره حمد را خواند
]؛ آنگاه فرّاء آن را تفسیر کرد؛ و با همین شیوه تا آخر قرآن را تفسیر کرد و این کتاب فراهم گردید.
ابوالعباس میگوید: «چنین کار باارزشی را پیش از وی از کسی نیافتم و گمان نمیکنم بعد از او هم کسی بتواند بهتر از آن را بیاورد».
ابوبدیل وضّاحی میگوید: «خواستیم افرادی را که برای
استماع گرد میآمدند بشماریم؛ ولی به شماره نیامدند و تنها قاضیانی را که در آن جمع حضور مییافتند شمردیم؛ هشتاد نفر بودند».
محمد بن جهم میگوید: «در حالی بیرون میآمد و به جلسه درس و تفسیر میرفت که بهترین و فاخرترین لباسهای خود را پوشیده و خود را آراسته بود و کلاه بزرگی بر سر نهاده در مسجد حضور مییافت. آنگاه
ابوطلحه ناقط، ده
آیه میخواند و فرّاء آنها را از بر تفسیر میکرد. سپس
سلمة بن عاصم -از برجستهترین شاگردان وی- میآمد و نوشتههای برخی را میگرفت و بر فرّاء میخواند و کاستیهای آن را برطرف میساخت».
همین محمد بن جهم که راوی این تفسیر است، در مقدّمه کتاب مینویسد: «در این کتاب،
معانی قرآن فراهم آمده است. ابوزکریّا یحیی بن زیاد فرّاء رحمهاللّه، در صبحگاهان روزهای سهشنبه و
جمعه در
ماه مبارک رمضان و پس از آن در تمام سال اول؛ و چند ماه، در سال دوم و سال سوم آن را بر ما، از
حفظ و بدون نوشته
املا نموده است. یعنی در سالهای ۲۰۲ و ۲۰۳ و ۲۰۴ انجام گرفت».
محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۴۲۷. محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۳-۴۲۵.