یحیی بن حسین فارسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوعلی یحیی بن ابیمنصور فارسی، بزرگ خاندان «
آل منجم» و از منجمان برجسته قرن سوم قمری بود که به خدمت
مامون عباسی درآمد. او سرانجام به
سال ۲۳۰ ق درگذشت.
ابوعلی، یحیی بن ابیمنصور فارسی، بزرگ خاندان «آل منجم» بود. خاندانی که در میان آنان دانشمندانی ادیب، اخترشناس و متکلم وجود داشت. او تا پیش از گرویدن به
اسلام، «بِزیست» نام داشته، و پدرش نیز آبان گُشَسب فیروز/ فیروزان نامیده میشده است. پس از اسلام آوردن، نام او و پدرش از فارسی (بزیست پسر فیروز) به عربی
برگردانده شد و بعدها به یحیی بن ابیمنصور تغییر یافت. این آگاهی را مدیون
ابن اسفندیار هستیم که از طریق او به انجمن آرای ناصری و آنندراج (هر دو ذیل «بزیست») راه یافته است. با آنکه ادوارد براون، تاریخ طبرستان ابن اسفندیار را در ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵ به انگلیسی ترجمه کرد، خاورشناسان و پژوهندگان علوم دوره اسلامی، برای نمونه پینگری، یحیی را تنها براساس آنچه
ابن ندیم درباره او و پدرش نوشته است معرفی کردهاند: «ابومنصور آبان خسیس (کذا؛ = جُشنَس = جُشْنَسْف = گُشْنَسْب) بن ورید بن کاد بن مَهابُنداد بن خسیس (کذا) بن فرخ داد بن استاد (زیار بن) مهرخسیس (کذا) بن یزدجرد.» بنا به نوشته پینگری با توجه به هشت نسل فاصله این یزدگرد با یحیی، وی نمیتواند
یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی، باشد.
از یحیی با لقبهای «حاسب» و «ابوالفوارس» نیز یاد کردهاند.
یحیی در میان موالیِ مامون عباسی بزرگ شد و ابتدا به
فضل بن سهل پیوست. فضل در احکام نجوم و کواکب به نظر او عمل میکرد. زمانی که فضل به
سال ۲۰۲ ق کشته شد، مامون او را به وزارت برگزید و چون
مجوسی بود، وی را به اسلام ترغیب کرد. یحیی، به دست مامون اسلام آورد و از یاران خاص مامون شد. حضور او در دربار مأمون باعث رونق دانش
ستاره
شناسی و منشأ پدید آمدن آثار فراوانی در این زمینه شد. روایتهایی نیز از تیزهوشی او در حضور مأمون نقل شده است.
همچنین یحیی مدتی به سرپرستی امور مالی بیت الحکمه گمارده شد و در همانجا به آموزگاری بنوموسی پرداخت.
منابع تاریخی چهار پسر به نامهای علی، محمد، سعید و حسن را به او نسبت دادهاند، اما فلایشهامر پسر پنجمی نیز به نام احمد به او نسبت داده است.
پژوهشهای نجومی یحیی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
اولا: از جمله کوششهای او در رصدهای انجام شده در دو رصدخانه از نخستین رصدخانههای اسلامی، یکی رصدخانه شماسیه بغداد، دیگری رصدخانه دیرمُران، در کوههای قاسیون در شمال غربی دمشق است. در دیرمران حبش حاسب به رصد ستارگان میپرداخت و در شماسیه یحیی سرپرست ستارهشناسان بود. در این دو رصدخانه، حبش حاسب و یحیی همزمان رصدهایی انجام میدادهاند که به سبب یکی بودن هدف، دادههای علمی باقیمانده از آنها به یکدیگر شبیه است. نتایج رصدهای حبش برای بررسی و مطالعه دقیق به بغداد فرستاده میشد و در یکی از همین تبادلهای علمی در سالهای ۲۱۲ و ۲۱۳ وقتی ستارهشناسان شماسیه مقدار میل کلی را ۲۳ درجه و ۳۳ دقیقه و ۵۲ ثانیه استخراج کردند و ستاره شناسان دیرمران به رقم ۲۳ درجه و ۳۵ دقیقه رسیدند، مأمون نتیجه کار ستارهشناسان شماسیه را رد کرد. بیرونی علت این اختلاف را تفاوتِ ارتفاع این دو نقطه، و صاییلی نقص ابزار را نیز از جمله دلایل اشتباه منجمان شماسیه میداند. صاییلی از قول ابن یونس نقل میکند که به گفته سَنَد بن علی، «ذاتُالحَلَقِ» یحیی بن ابیمنصور که کارایی خوبی نداشت، بعداز مرگش در بازار کاغذفروشان بغداد به فروش رسید.
ثانیا: یکی دیگر از کارهای علمی یحیی، سرپرستی گروههای نجومی است که به تعیین طول یک درجه از نصف النهار برای یافتن مقدار محیط کره زمین پرداختند.
برای یحیی بن ابیمنصور آثار بسیاری نام برده شده که به برخی از آنها اشاره میشود:
مهمترین دستاوردهای نجومی یحیی و نتایج رصدهای او و گروه زیردستش در شماسیه، در مهمترین اثر وی، زیج مُمتَحَن مأمونی، گرد آمده است. مجموعه این رصدها بین دانشمندان پس از وی بسیار شهرت یافت، از جمله
ابوریحان بیرونی در
قانون مسعودی مشخصات یک دسته از این رصدها را درج و درباره آنها اظهارنظر کرده است.
مهمترین اثر او، زیج ممتحن مأمونی را به نامهای زیج شماسیه، و زیج مجرب مأمونی نیز معرفی کردهاند. «ممتَحَن» (آزمایش شده) عنوان زیجهایی بوده است که براساس رصد مستقلی پدید میآمدهاند. از این زیج نسخه منحصر به فردی در کتابخانه اسکوریال به شماره ۹۲۷ وجود دارد که اهل فن بارها آن را بررسی کردهاند.
یحیی کتابی به نام مقاله فی عمل ارتفاع سُدس ساعة لعرض مدینة السلام داشته که باقی نمانده است. کتاب دیگر یحیی کتاب الرجوع و الهبوط نام داشته و شهمردان رازی
از آن یاد کرده است. کوششهایی که برای به دست آوردن نسخهای از این کتاب صورت گرفته، تاکنون به نتیجه نرسیده است، اما شاید رساله در رجوع و عطیه کواکب از یحیی بن ابی منصور که
جلالالدین همائی در حواشی التفهیم
به نسخهای از آن اشاره کرده، همین اثر باشد.
ابن ابیالصلت (متوفی ۵۲۹) نیز در کتاب العمل بالاُصطُرلاب خود از یحیی بن ابی منصور یاد کرده است و حاجی خلیفه
و کورکیس عوّاد
رسالهای در اسطرلاب نیز به او نسبت دادهاند.
از تاریخ دقیق درگذشت او اطلاعی در دست نیست. برخی وفات او را میان سالهای ۲۱۷ تا ۲۱۹ دانستهاند، اما کحاله
تاریخ وفات او را ۲۳۰ ذکر کرده است. به گفته
ابن ندیم،
یحیی هنگام سفرِ مأمون به طرسوس، در
حلب درگذشت و در گورستان
قریش آنجا به خاک سپرده شد. مدفن او را بیزانس نیز ذکر کردهاند.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان بنومنجم»، شماره۱۹۳۲. عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۵۰۳.