گناه کبیره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عالمان دینی
گناهان را به دو قسم کبیره (بزرگ) و
صغیره (کوچک) تقسیم کردهاند و برای هر کدام احکام خاصی قرار دادهاند.
عالمان اسلامی
گناهان را بر دو گونه تقسیم نمودهاند:
گناهان كبیره (بزرگ) و
گناهان صغیره این تقسیمبندى از
قرآن و
روایات سرچشمه گرفته است.
در زبان قرآن و روایات، با واژههای مختلفی از
گناه یاد شده است که هر کدام از بخشی از آثار شوم
گناه پرده برمیدارد و بیانگر گوناگون بودن
گناه است. از جمله واژهها عبارتند از:
ذنبْ،
معصیت،
اثم،
سیئه،
جرم،
فسق،
فساد،
فجور،
فاحشه، و...
در قرآن چنین مىخوانیم: اگر از
گناهان كبیرهاى كه از آن
نهی شدهاید، اجتناب كنید،
گناهان كوچک شما را مىپوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مىسازیم.
و در جاى دیگر آمده است: و كتاب (
نامه اعمال) در آنجا گذارده شود،
گنهكاران را مىبینى كه از آنچه در آن است، ترسان و هراسناكند، و مىگویند: اى واى بر ما، این چه كتابى است كه هیچ عمل كوچک و بزرگى نیست، مگر اینكه آن را شماره كرده است؟
و درباره
بهشتیان مىخوانیم: مواهب آخرت، جاودانه است براى آنانكه از
گناهان بزرگ و كارهاى زشت پرهیز مىكنند.
از این آیات به روشنى استفاده مىشود، كه
گناهان، دو گونهاند: كبیره و صغیره و همچنین استفاده مىشود بعضى از
گناهان، بدون
توبه حقیقى بخشودنى نیست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است.
امام علی (علیهالسلام) در گفتارى فرمود:
گناهان بر سه گونهاند:
گناه بخشودنى و
گناه نابخشودنى و
گناهى كه براى صاحبش، هم
امید بخشش داریم و هم
ترس از
کیفر.
سپس فرمود: اما
گناهى كه بخشیده است،
گناه بندهاى است كه
خداوند او را در
دنیا كیفر مىكند و در آخرت كیفر ندارد. در این صورت خداوند حكیمتر و بزرگوارتر از آن است كه بندهاش را دو بار كیفر كند.
اما
گناهى كه نابخشودنى است،
حقالناس است یعنى
ظلم بندگان نسبت به همدیگر كه بدون رضایت مظلوم بخشیده نمىشود. و اما نوع سوم،
گناهى است كه خداوند آن را بر بندهاش پوشانده، توبه را نصیب او نموده است، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره چنین بندهاى، هم امیدواریم و هم ترسان.
در قرآن مجید و
کلام معصومین (علیهمالسلام) كلیه اعمالى كه
گناه محسوب مىشود، بیان گردیده است، منتهی كبیره بودن
گناه، پیرو ملاکهایی است.
در كتاب
تحریر الوسیله امام خمینی (قدسسره) پیرامون معیار
گناهان كبیره، چنین آمده است:
«و امّا الکبائر فهی کلّ معصیة ورد التوعید علیها بالنار او بالعقاب او شدّد علیها تشدیداً عظیماً، او دلّ دلیل علی کونها اکبر من بعض الکبائر او مثله، او حکم العقل با نّها کبیرة، او کان فی ارتکاز المتشرّعة کذلک، او ورد النصّ بکونها کبیرة.»
بنابراین به عقیده ایشان ملاکها و معیارهای کبیره بودن
گناه عبارتاند از:
۱-
گناهانى كه در مورد آنها در قرآن یا روایات اسلامى
وعده آتش دوزخ، داده شده باشد.
۲- از طرف
شرع، به شدت، از آن نهى شده است.
۳- دلایلی وجود دارد كه معلوم میشود آن
گناه، بزرگتر از بعضى از
گناهان كبیره است.
۴-
عقل، حكم كند كه فلان
گناه، كبیره است.
۵- در ذهن مسلمینِ پاىبند به دستورات الهى، چنین تثبیت شده كه فلان
گناه، از
گناهان بزرگ است.
۶- از طرف
پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله) یا
امامان (علیهمالسلام) در خصوص
گناهى تصریح شده كه از
گناهان كبیره است.
امام خمینی اصرار بر صغیره را موجب داخل شدن صغیره در زمره کبایر دانسته و در تعریف آن مینویسد: «الاصرار الموجب لدخول الصغیرة فی الکبائر: هو المداومة والملازمة علی المعصیة من دون تخلّل التوبة. ولا یبعد ان یکون من الاصرار العزم علی العود الی المعصیة بعد ارتکابها و ان لم یَعُد الیها، خصوصاً اذا کان عزمه علی العود حال ارتکاب المعصیة الاولی. نعم، الظاهر عدم تحقّقه بمجرّد عدم التوبة بعد المعصیة من دون العزم علی العود الیها»
اصرار بر
گناهان صغیره که موجب کبیره شدن آن میگردد، عبارت است از ادامه و ملازمت بر معصیت بدون فاصله شدن
توبه. و بعید نیست که بعد از انجام
گناه صغیره، تصمیم بر انجام مجدّد آن، از قبیل اصرار بر صغیره باشد، اگر چه آن را انجام ندهد، خصوصاً اگر تصمیم او بر انجام آن، در حال ارتکاب معصیت اول باشد. البته ظاهر این است که بعد از انجام
گناه صغیره، بهمجرداینکه توبه نکند و تصمیم بر انجام مجدّد آن هم نداشته باشد، اصرار بر صغیره، تحقّق پیدا نکند.
(برخی از فقها
تعزیر را نشانه كبیره بودن
گناه میدانند كه در این صورت
استمنا نیز از
گناهان كبیره محسوب خواهد شد، زیرا در روایتی آمده است كه امام علی (علیه السلام) با زدن روی دست، شخص مستمنی را تعزیر فرمودند.
البته
گناهان كبیره نیز همه در یک سطح نیستند. بعضى بدون توبه بخشیده نمىشوند، مانند «
شرک» و «
قتل نفس» و برخى بدون توبه و تحت شرایطی و در اثر انجام كارهای نیک ممكن است مشمول مغفرت گردند.
در اینکه کدام
گناهان بزرگ و کبیره و کدام کوچک و صغیره است، در میان دانشمندان گفتگوی بسیاری است. بعضی این دو را از امور نسبی میدانند که به هنگام مقایسه، آنکه اهمیّتش بیشتر است کبیره و آنکه کمتر است صغیره میباشد (مرحوم
طبرسی در
مجمع البیان این عقیده را به دانشمندان
شیعه نسبت داده است و ظاهراً منظور او بعضی از دانشمندان شیعه است، زیرا بسیاری از آنها عقیده دیگری دارند که به آن اشاره خواهد شد.)
جمعی دیگر میگویند:
گناه کبیره آنگونه که از نامش پیداست
گناهی است که واقعاً بزرگ و از نظر شرع و عقل دارای اهمیّت است مانند قتل نفس و
غصب حقوق دیگران و
رباخواری و
زنا. و شاید به همین دلیل در روایات
اهلبیت (علیهمالسّلام) معیارش
وعده عذاب الهی نسبت به آن
شمرده شده است. در حدیث معروفی که از
امام باقر و
امام صادق و
امام علی بن موسی الرّضا (علیهماالسّلام) نقل شده است میخوانیم: «اَلْکَبائِرُ الَّتی اَوْجَبَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْها النّارَ؛
گناهان کبیره آنهاست که خداوند متعال آتش دوزخ را (صریحاً) برای آن واجب
شمرده است.» و بنابراین
گناهان صغیره آن است که از چنین اهمیّت خاصّی برخوردار نیست. در بعضی از احادیث نیز تعداد
گناهان کبیره هفت، و در بعضی بیست
گناه و در بعضی هفتاد، ذکر شده است که این تعبیرات ممکن است اشاره به سلسله مراتب این
گناهان باشد.
سرچشمه تقسیم
گناهان به صغیره و کبیره، در حقیقت آیات قرآن مجید است که یکی از آنها، آیه: «اِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّر عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ؛
اگر از
گناهان بزرگی که از آن نهی میشوید پرهیز کنید،
گناهان کوچک شما را میپوشانیم.» میباشد. اکنون باید دید که میزان کوچک و بزرگ بودن
گناه چیست؟
فقهای ما میگویند: هر
گناه- خواه کبیره باشد خواه صغیره - از آنجا که مخالفت با فرمان
خداوند است در حدّ ذات خود
گناه بزرگ است.
ولی مقیاس کوچک و بزرگ بودن
گناه این نیست که
گناه و نافرمانی را نسبت به ساحت مقدّس خداوند بسنجیم؛ زیرا روی این سنجش، همه آنها کبیره است؛ بلکه این تقسیم از نظر سنجش یک دسته
گناه نسبت به دسته دیگر است. در این سنجش عموم
گناهان دو قسمند؛ یک دسته،
گناهان کبیره و دسته دوّم
گناهان صغیره.
اکنون باید دید میزان در شناسایی کبیره از صغیره چیست؟
راه شناسایی این دو قسم از یکدیگر زیاد است که معروفترین آنها در میان دانشمندان این است که هر
گناهی که در برابر ارتکاب آن وعده عذاب در قرآن و روایات داده شده، آن
گناه کبیره است؛ مانند قتل نفس که قرآن درباره آن چنین میفرماید: «وَ مَنْ یَقْتُل مُوْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاوُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیها؛
و هرکس فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند،
مجازات او
دوزخ است در حالی که جاودانه در آن میماند.»
برخی از دانشمندان قید دیگری افزودهاند و میگویند:
گناه کبیره،
گناهی است که برای ارتکاب آن وعدّه عذاب داده شود و یا لااقل اکیداً از آن نهی شده باشد؛ چه بسا
گناهانی داریم که در آیات قرآن مجید در برابر ارتکاب آن وعدّه عذاب داده نشود، امّا بهطور اکید و یا با نهیهای مکرر از ارتکاب آن جلوگیری به عمل آمده است.
مثلا، هرگاه فرض کنیم که درباره ربا فقط همین جمله نازل میشد که میفرماید: «فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَاْذَنُوا بِحَرْب مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ؛
اگر (چنین) نمیکنید، بدانید خدا و رسولش با شما پیکار خواهند کرد!» همین جمله به تنهایی نشانه کبیره بودن رباخواری بود؛ و اگر در آیات و روایات دیگر وعدّه عذاب به رباخواران داده نمیشد، همین نهی اکید و جلوگیری شدید از آن، نشانه بزرگ بودن
گناه «رباخواری» محسوب میگردید، روی این حساب، بزرگ و کوچک بودن
گناهان یک امر «نسبی» نیست؛ بلکه این دو دسته هرکدام مرز جداگانهای دارد؛ و هرگز یک
گناه نمیتواند هم صغیره و هم کبیره باشد، زیرا اگر در ارتکاب آن وعده عذاب داده شده و یا نهی اکید از آن شده است، آن
گناه کبیره است و در غیر این صورت صغیره خواهد بود.
گناهان کبیره بر اساس روایات اهل بیت
گناهانی است که در قرآن تنها به
نهی از آنها اکتفا نشده، بلکه به دنبال ذکر آنها، تهدید به
عذاب دوزخ نیز آمده است: در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) میخوانیم: "الکبائر، التی اوجب الله ـ عزّوجل علیها النار؛
گناهان کبیره،
گناهانی است که خداوند مجازات آتش را برای آنها مقرّر داشته است. " مضمون این
حدیث از
امام باقر و
امام رضا (علیهماالسّلام) روایت شده است. گذشته از تقسیمبندیهای موجود بین
گناهان در آیات و روایات، در تقسیمبندی دیگری، معنای نسبی، ارائه شده است، بدین معنا که
گناهان صغیره در شرایط خاص به
گناهان کبیره تبدیل میشوند. برخی از این شرایط عبارتند از:
۱- اصرار بر
گناه: در روایتی از امام صادق میخوانیم؛ «لاصغیرة مع الاصرار؛ هیچ
گناهی با تکرار صغیره نیست.»
۲- کوچک
شمردن گناه:
امیرمؤمنان علی: فرموده: "سختترین
گناه در نظر خدای سبحان
گناهی است که گنهکار آن را ناچیز انگارد. «اشدّ الذنوب عندالله سبحانه ذنب استهان به راکب»
۳- مسرّت و خوشحالی از
گناه: از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل است که فرموده: «هر کس
گناهی کند در حالی که خندان باشد، در آتش وارد میشود در حالی که گریان است.»
امام زینالعابدین فرمود: «از شادمانی به
گناه بپرهیز؛ زیرا شاد شدن از
گناه بدتر از ارتکاب آن است.»
روایات متعددى از
ائمّه اطهار (علیهمالسلام) به ما رسیده كه بیانگر تقسیم
گناهان به كبیره و صغیره است، و در كتاب
اصول کافی یك باب تحت عنوان "باب الكبائر" به این موضوع اختصاص یافته كه داراى ۲۴
حدیث است .
در روایت اوّل و دوّم این باب، تصریح شده كه
گناهان كبیره،
گناهانى را گویند كه خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است.
در بعضى از این روایات (روایت سوم و هشتم)، هفت
گناه به عنوان
گناه كبیره، و در برخى از روایات (روایت ۲۴) نوزده
گناه به عنوان
گناهان كبیره،
شمرده شده است.
همینطور
علمای اسلام آنرا هفت و برخی ده و برخی بیست و بعضی سی و چهار و بعضی چهل و برخی بیشتر ذکر کردهاند. از مجموعه روایات و کلمات بزرگان دین میتوان فهمید آن چه ذکر شده، به عنوان نمونهها و مصادیقی از
گناهان کبیره است.
گرچه هر
گناه، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است، سنگین و بزرگ است، ولى این موضوع منافات ندارد كه بعضى از
گناهان نسبت به خود و آثارى كه دارد، بزرگتر از برخى دیگر باشد، و به
گناهان بزرگ و كوچك تقسیم گردد.
عمرو بن عبید یكى از علماى اسلام، به حضور
امام صادق (علیه السلام) آمد،
سلام كرد و سپس این
آیه را خواند: نیكوكاران كسانى هستند كه از
گناهان بزرگ، و زشتى پرهیز مىكنند.
سپس سكوت كرد و دنبال آیه را نخواند؛ امام صادق (علیه السلام) به او فرمودند: چرا سكوت كردى ؟! او گفت : دوست دارم،
گناهان كبیره را از كتاب خداوند بدانم.
آنگاه امام صادق (علیه السلام)
گناهان كبیرهاى را كه در قرآن آمده بیان نمودند:
۱- بزرگترین
گناهان كبیره،
شرک به خدا است.
۲-
ناامیدی از رحمت خدا.
۳-
ایمنی از مکر (عذاب و مهلت) خدا.
۴- عقوق (و آزار)
والدین.
۵- كشتن انسانِ بى
گناه.
۷-
خوردن مال یتیم.
۹-
رباخواری.
۱۰-
سحر و
جادو.
۱۱-
زنا.
۱۲-
سوگند دروغ براى
گناه.
۱۳-
خیانت در
غنایم جنگی.
۱۴- نپرداختن
زکات واجب.
۱۵-
گواهی به دروغ،
کتمان.
۱۶-
شرابخواری.
۱۷-
ترک نماز یا واجبات دیگر بهطور عمد.
۱۸و۱۹-
پیمانشکنی و
قطع رحم.
امام صادق (علیهالسلام) به اینجا كه رسید، عمرو بن عبید در حالى كه از شدت ناراحتى، شیون مىكشید از محضر آن حضرت خارج شد و مىگفت: به هلاكت رسید آنكس كه به راى،
فتوا داد، و در
فضل و
علم با شما،
ستیز كرد.
امام خمینی (قدسسره)
گناهان زیر را به عنوان
گناهان کبیره مطرح کرده است:
۱- نومیدی از رحمت خدا. ۲ـ ایمنی از مکر الهی. ۳ـ
دروغ بستن به خدا و پیامبر. ۴ـ
قتل. ۵ـ
عاق پدر و مادر. ۶ـ خوردن مال یتیم. ۷ـ
نسبت زنا دادن. ۸ـ
فرار از جنگ و جهاد. ۹ـ قطع رحم. ۱۰ـ سحر و جادو. ۱۱ـ زنا. ۱۲ـ
لواط. ۳ـ
سرقت. ۱۴ـ قسم دروغ. ۱۵ـ
کتمان شهادت. ۱۶ـ
شهادت به ناحق دادن. ۱۷ـ
عهد شکستن. ۱۸ـ بیش از ثلث وصیت کردن. ۱۹ـ شراب نوشیدن. ۲۰ـ ربا خوردن. ۲۱ـ برای کار حرام مزد گرفتن. ۲۱ـ
قمار بازی. ۲۲ـ خوردن گوشت
مردار و
خوک و
خون و
میته. ۲۴ـ در وزن خیانت کردن. ۲۵ـ هجرت به جایی که انجام وظیفه دینی ممکن نیست. ۲۶ـ کمک به
ظالم. ۲۷ـ اعتماد به ظالم. ۲۸ـ حبس حقوق مردم. ۲۹ـ
دروغ. ۳۰ـ
تکبّر. ۳۱ـ
اسراف. ۳۲ـ
خیانت به امانت. ۳۳ـ
غیبت. ۳۴ـ
سخن چینی. ۳۵ـ سرگرمی به
لهو و لعب. ۳۶ـ
سبک شمردن حج. ۳۷ـ ترک نماز. ۳۸ـ ندادن
زکات. ۳۹ـ
اصرار بر گناهان کوچک.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «انواع گناه و معصیت و آثار آن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۳۰. •
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «چرا بعضی از افراد گناه میکنند»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۳۰. •
پایگاه اطلاعرسانی حوزه، برگرفته از مقاله «معنای گناهان صغیره و کبیره»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۳۰. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی