کیفر استهزاگران (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كيفر
استهزاگران با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
کیفر استهزاکنندگان معاد با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
عدم خروج از
دوزخ و پذيرفته نشدن عذر استهزاگران
معاد، كيفر آنان در قيامت:
«ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ
هُزُوًا ... فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ؛
اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد ... امروز نه آنان از دوزخ بيرون آورده مىشوند، و نه هيچگونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود.»
استهزاكنندگان دين و قيامت، مورد
تحقیر و تمسخر در آتش دوزخ:
«يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ • يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ • ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ؛
و پيوسته سؤال مىكنند: روز جزا كى فرا مىرسد؟! بگو: آرى همان روزى است كه آنها را بر آتش عذاب مىكنند! و گفته مىشود: بچشيد عذاب خود را، اين همان چيزى است كه براى آن شتاب داشتيد!»
امر «ذوقوا» براى تهكّم و
استهزا است.
کیفر استهزاگران آیات
الهی عبارتند از:
حبط عمل استهزاگران
آیات الهی و پيامبران، كيفر آنان در قيامت:
«أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا • ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي
هُزُوًا؛
آنها كسانى هستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او كافر شدند؛ به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد؛ از اين رو روز قيامت، ميزانى براى سنجش اعمال آنها برپا نخواهيم كرد. آرى، اين گونه است! كيفرشان دوزخ است، بخاطر آنكه كافر شدند، و آيات من و پيامبرانم را به
استهزا گرفتند.»
گرفتارِ عذاب شدن،
کیفر استهزاى آيات
الهى از سوى قدرتمندان
قوم عاد:
«وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ ... • ... إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون؛
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين احقاف انذار كرد ... امّا به هنگام نزول عذاب نه گوشها و چشمها و نه عقلهايشان براى آنان هيچ سودى نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار مىكردند؛ و سرانجام آنچه را
استهزا مىكردند بر آنها وارد شد.»
ردّ درخواستهاى استهزاگران آيات
الهى در
جهنّم از سوى خدا، كيفر استهزاى مؤمنان به وسيله آنان:
«قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ • إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ • فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ؛
خداوند مىگويد: دور شويد و به دوزخ درآييد، و با من سخن مگوييد! فراموش كردهايد گروهى از بندگانم مىگفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم؛ ما را بيامرز و بر ما رحم كن؛ و تو بهترين رحمكنندگانى. امّا شما آنها را به باد مسخره گرفتيد تا اين عمل شما را از ياد من غافل كرد؛ و شما به آنان مىخنديديد!»
عذاب جهنّم، كيفر استهزاى آيات
الهى:
۱. «ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي
هُزُوًا؛
آرى، اين گونه است! كيفرشان دوزخ است، بخاطر آنكه كافر شدند، و آيات من و پيامبرانم را به
استهزا گرفتند.»
۲. «وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون • ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ
هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ؛
و بديهاى اعمالشان براى آنان آشكار مىشود، و سرانجام آنچه را
استهزا مىكردند آنها را فرا مىگيرد. اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد. امروز نه آنان از دوزخ بيرون آورده مىشوند، و نه هيچگونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود.»
گرفتار شدن به عذابهاى دنيايى، كيفر استهزاگران آيات
الهى:
«فَلَمَّا جَاءهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ • وَمَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
ولى هنگامى كه او با نشانههاى ما به سراغ آنها آمد، به آن مىخنديدند. ما هيچ آيه و معجزهاى به آنان نشان نمىداديم مگر اينكه از ديگرى بزرگتر و مهمتر بود؛ و آنها را به انواع عذاب گرفتار كرديم شايد بيدار شوند و بازگردند.»
محروميّت از هرگونه
یاری در قيامت، كيفر استهزاى آيات
الهى:
وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ • ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ
هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ؛
و به آنها گفته مىشود: مروز شما را فراموش مىكنيم همانگونه كه شما ديدار امروزتان را فراموش كرديد؛ و جايگاه شما دوزخ است و هيچ ياورى نداريد. اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد.» امروز نه آنان از دوزخ بيرون آورده مىشوند، و نه هيچگونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود.»
آشكار شدن بدىهاى استهزاگران در قيامت، كيفر استهزاى آيات
الهى از سوى آنان:
وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ • وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون • ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ
هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ؛
و هنگامى كه گفته مىشد: وعده خداوند حق است، و در قيامت هيچ شكى نيست، شما مىگفتيد: ما نمىدانيم قيامت چيست؟ ما تنها گمانى داريم، و به هيچ وجه به آن يقين نداريم. و بديهاى اعمالشان براى آنان آشكار مىشود، و سرانجام آنچه را
استهزا مىكردند آنها را فرا مىگيرد. اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد. امروز نه آنان از دوزخ بيرون آورده مىشوند، و نه هيچگونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود.»
عذاب سخت و خواركننده، كيفر استهزاى آيات قرآن:
۱. «تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ • وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا
هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ؛
اين آيات كتاب حكيم است (كتابى پرمحتوا و استوار)! و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مىخرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات
الهى را به
استهزا گيرند؛ براى آنان عذابى خواركننده است!»
۲.«يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ • وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا
هُزُوًا أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ؛
كه پيوسته آيات خدا را كه بر او تلاوت مىشود مىشنود، امّا از روى تكبّر، اصرار بر مخالفت دارد؛ گويى اصلًا آن را نشنيده است؛ او را به عذابى دردناك بشارت ده! و هرگاه از بعضى آيات ما آگاه شود، آن را به باد
استهزا مىگيرد؛ براى آنان عذاب خواركنندهاى است!»
کیفر استهزاگران پیامبران
الهی عبارت است از:
حبط عمل استهزاگران آيات
الهى و
پیامبران، كيفر آنان در قيامت:
«أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا • ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي
هُزُوًا؛
آنها كسانى هستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او كافر شدند؛ به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد؛ از اين رو روز قيامت، ميزانى براى سنجش اعمال آنها برپا نخواهيم كرد. آرى، اين گونه است! كيفرشان دوزخ است، بخاطر آنكه كافر شدند، و آيات من و پيامبرانم را به
استهزا گرفتند.»
استهزاى پيامبران از سوى اقوام
کافر، سبب گرفتار شدن آنان به كيفر
الهى:
۱. «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ؛
(با اينحال، نگران نباش.) جمعى از پيامبران پيش از تو را نيز
استهزا كردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره مىكردند، دامانشان را گرفت؛ (و عذاب
الهى بر آنها فرود آمد).»
۲. «فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ؛
و بديهاى اعمالشان سرانجام به آنها رسيد؛ و آنچه را از وعده عذاب
الهى استهزا مىكردند، دامانشان را گرفت.» منظور از
استهزاء در آيه، استهزاى پيامبران است.
۳. «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون؛
(اگر تو را
استهزا كنند نگران نباش،) پيامبران پيش از تو را نيز
استهزا كردند؛ امّا سرانجام، آنچه را
استهزا مىكردند دامان استهزاكنندگان را گرفت (و مجازات
الهى آنها را در هم كوبيد).»
۴. «فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون؛
هنگامى كه پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغ آنان آمدند، به دانشى كه خود داشتند دلخوش شدند (و غيرآن را هيچ شمردند)؛ ولى آنچه را از عذاب به تمسخر مىگرفتند آنان را فرا گرفت.»
تهدید استهزاگران
پیامبر صلیاللهعلیهوآله از سوى خداوند به كيفر:
«إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ • الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ
إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ؛
به يقين ما شرّ استهزاكنندگان را از تو دفع كرديم؛ همان كسانى كه معبود ديگرى با خدا قرار مىدهند؛ امّا بزودى مىفهمند (كه در اشتباه بودند)!»
«فسوف يعلمون»، تهديد كنايى به عذاب است.
گرفتارى به عذاب، كيفر استهزاى رسولان
الهى:
۱. «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ؛
تنها تو را
استهزا نكردند، بلكه پيامبران پيش از تو نيز مورد
استهزا قرار گرفتند؛ من به كافران مهلت دادم؛ سپس آنها را مجازات كردم؛ و چه مجازات شديدى بود؟!»
۲. «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون؛
(اگر تو را
استهزا كنند نگران نباش،) پيامبران پيش از تو را نيز
استهزا كردند؛ امّا سرانجام، آنچه را
استهزا مىكردند دامان استهزاكنندگان را گرفت (و مجازات
الهى آنها را در هم كوبيد).»
۳. «فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون • فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ ...؛
هنگامى كه پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغ آنان آمدند، به دانشى كه خود داشتند دلخوش شدند و غيرآن را هيچ شمردند)؛ ولى آنچه را از عذاب به تمسخر مىگرفتند آنان را فرا گرفت. هنگامى كه عذاب ما را ديدند گفتند: «هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم....»
۴. «وَمَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون • فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ؛
ولى هيچ پيامبرى به سوى آنها نمىآمد مگر اينكه او را
استهزا مىكردند. امّا ما كسانى را كه نيرومندتر از آنها بودند هلاك كرديم، و داستان هلاكت پيشينيان گذشت.»
نابودی در
دنیا و
حسرت در
آخرت، كيفر استهزاى پيامبران
الهى:
«يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون • أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ ...؛
افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى به سراغ آنان نيامد مگر اينكه او را
استهزا مىكردند! آيا نديدند چه قدر از اقوام پيش از آنان را بخاطر گناهانشان هلاك كرديم ....»
کیفر استهزاگران دینفطری عبارت است از:
استهزاكنندگان
دین و قيامت، مورد تحقير و تمسخر در آتش دوزخ:
«يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ • يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ • ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ؛
و پيوسته سؤال مىكنند: روز جزا كى فرا مىرسد؟! بگو: آرى همان روزى است كه آنها را بر آتش عذاب مىكنند! و گفته مىشود: بچشيد عذاب خود را، اين همان چيزى است كه براى آن شتاب داشتيد!»
امر «ذوقوا» براى تهكّم و
استهزا است.
پذيرفته نشدن هيچگونه عِدل و عوضى از استهزاكنندگان دين فطرى، در برابر رهايى از گرفتارىها در قيامت:
وذر الّذين اتّخذوا دينهم لعبا ولهوا وغرّتهم الحيوة الدّنيا وذكّر به أن تبسل نفس بما كسبت ليس لها من دون اللّه ولىٌّ ولا شفيع وإن تعدل كلّ عدل لّايؤخذ منها ....
«وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا...؛
و رها كن كسانى را كه آيين فطرى خود را بازيچه و سرگرمى قرار دادند، و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته؛ و با اين قرآن)، به آنها يادآورى كن، تا گرفتار عواقب شوم اعمال خود نشوند؛ و در قيامت جز خدا، نه ياورى دارند، و نه شفاعت كنندهاى؛ و (چنين كسانى هر گونه عوضى بپردازند،) از آنها پذيرفته نخواهد شد....»
عذاب دردناك، كيفر استهزاكنندگان دين:
وذر الّذين اتّخذوا دينهم لعبا ولهوا ... أولئك الَّذين أبسلوا بما كسبوا لهم شراب مّن حميم وعذاب أليم بما كانوا يكفرون.
«وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا ... أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ؛
و رها كن كسانى را كه آيين فطرى خود را بازيچه و سرگرمى قرار دادند، ... آنها كسانى هستند كه به سبب اعمالى كه انجام دادهاند گرفتار شدهاند؛ نوشابهاى از آب سوزان و عذاب دردناكى براى آنهاست؛ به سزاى اين كه كفر مىورزيدند (و آيات
الهى را انكار مىكردند).»
آب داغ جهنّم، كيفر مسخرهكنندگان دين:
«وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ... أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ ...؛
و رها كن كسانى را كه آيين فطرى خود را بازيچه و سرگرمى قرار دادند، و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته؛ ... آنها كسانى هستند كه به سبب اعمالى كه انجام دادهاند گرفتار شدهاند؛ نوشابهاى از آب سوزان و عذاب دردناكى براى آنهاست....»
«حميم» به معناى آب داغ است.
گرفتارى استهزاگران
قوم نوح، به عذاب خواركننده و پايدار:
«وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ قَالَ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ • فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ؛
او مشغول ساختن كشتى بود، و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مىگذشتند، او را مسخره مىكردند؛ ولى
نوح گفت: اگر ما را مسخره مىكنيد، ما نيز شما را همينگونه مسخره خواهيم كرد. بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب رسوا كننده به سراغش خواهد آمد، و عذاب ابدى بر او وارد خواهد شد!»
عذاب
الهى، كيفر
منافقان استهزاگر:
۱. «وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ • لاَ تَعْتَذِرُواْ قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِن نَّعْفُ عَن طَآئِفَةٍ مِّنكُمْ نُعَذِّبْ طَآئِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُواْ مُجْرِمِينَ؛
و اگر از آنها بپرسى (: چرا اين اعمال خلاف را انجام داديد؟!)، مىگويند: ما شوخى و بازى مىكرديم. بگو: آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مىكرديد؟! بگو: عذر و بهانه نياوريد كه بيهوده است؛ چرا كه شما پس از ايمان آوردن، كافر شديد. اگر گروهى از شما را بخاطر توبه مورد عفو قرار دهيم، گروه ديگرى را به سبب مجرم بودن، عذاب خواهيم كرد.»
۲. «الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛
كسانى كه از مؤمنان فرمانبردار، در صدقاتشان
عیبجویی مىكنند، وكسانى راكه براى
انفاق در
راه خدا جز به مقدارِ ناچيزِ توانايى خود دسترسى ندارند، مسخره مىنمايند، خدا آنها را
استهزا مىكند؛ و كيفر مىدهد؛ و براى آنها عذاب دردناكى است!»
کیفر استهزاکنندگان مؤمنان عبارت است از:
تحقير ذلّتبار و شديد
کافران در دوزخ، كيفر استهزاى
مؤمنان از سوى آنان:
«قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ • إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ... • فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ؛
خداوند مىگويد: دور شويد و به دوزخ درآييد، و با من سخن مگوييد! فراموش كردهايد گروهى از بندگانم مىگفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم؛ ما را بيامرز ... امّا شما آنها را به باد مسخره گرفتيد تا اين عمل شما را از ياد من غافل كرد؛ و شما به آنان مىخنديديد!»
تمسخر استهزاگران از سوى خداوند، كيفر استهزاى مؤمنان از جانب آنان:
۱. «وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ • اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛
و هنگامى كه افراد با ايمان را
ملاقات مىكنند، مىگويند: ما ايمان آوردهايم! ولى هنگامى كه با شيطانها و هم كيشان خود خلوت مىكنند، مىگويند: ما با شماييم! ما فقط آنها را
استهزا مىكنيم! خداوند آنان را
استهزا مىكند؛ و آنها را در طغيانشان نگه مىدارد، تا سرگردان شوند.»
۲. «الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛
كسانى كه از مؤمنان فرمانبردار، در صدقاتشان عيبجويى مىكنند، وكسانى راكه براى انفاق در راه خدا جز به مقدارِ ناچيزِ توانايى خود دسترسى ندارند، مسخره مىنمايند، خدا آنها را
استهزا مىكند؛ و كيفر مىدهد؛ و براى آنها عذاب دردناكى است!»
تمسخر و ريشخند كافران از سوى مؤمنان در قيامت، بازتاب و كيفر استهزاى مؤمنان به وسيله آنان:
«إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُواْ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ • فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُواْ مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ؛
آرى بدكاران در دنيا پيوسته به مؤمنان مىخنديدند، ولى امروز مؤمنان به كافران مىخندند.»
آتش سوزان، كيفر استهزاگران و طعنهزنندگان به مؤمنان:
وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ • كَلَّا لَيُنبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ • وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ • نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ؛
واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى! چنين نيست (كه مىپندارد)؛ بزودى در حطمه (آتشى خردكننده) پرتاب مىشود. و تو چه مىدانى حطمه چيست؟! آتش برافروخته
الهى است.»
دوزخ، محلّ گردآورى كافران و منافقان استهزاگر:
«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللّهِ يُكَفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا ... إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا؛
و خداوند اين حكم را در كتابش بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و
استهزا مىكنند، ... خداوند، همه منافقان و كافران را در دوزخ جمع مىكند.»
کیفرهای دیگر استهزاکنندگان عبارتند از:
گرفتار شدن استهزاگران به نتيجه اعمال زشت خود:
۱. «وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ... أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ ...؛
و رها كن كسانى را كه آيين فطرى خود را بازيچه و سرگرمى قرار دادند، و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته؛ ... آنها كسانى هستند كه به سبب اعمالى كه انجام دادهاند گرفتار شدهاند....»
۲. «وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ • وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون • وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ؛
و هنگامى كه گفته مىشد: وعده خداوند حق است، و در قيامت هيچ شكى نيست، شما مىگفتيد: ما نمىدانيم قيامت چيست؟ ما تنها گمانى داريم، و به هيچ وجه به آن يقين نداريم. و بديهاى اعمالشان براى آنان آشكار مىشود، و سرانجام آنچه را
استهزا مىكردند آنها را فرا مىگيرد. و به آنها گفته مىشود: امروز شما را فراموش مىكنيم همانگونه كه شما ديدار امروزتان را فراموش كرديد؛ و جايگاه شما دوزخ است و هيچ ياورى نداريد.»
استهزاكنندگان مورد تهديد خدا:
«وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ؛
واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى!»
واقع شدن استهزاكنندگان در عذابِ دَربسته دوزخ:
«وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ • إِنَّهَا عَلَيْهِم مُّؤْصَدَةٌ • فِي عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ؛
واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى! اين آتش بر آنها فرو بسته شده، در ستونهاى كشيده و طولانى.»
«مؤصدة» از «ايصاد» به معناى بستن دَرْ و محكم كردن آن است.
واقع شدن استهزاكنندگان در آتشى فروزنده و شكننده:
«وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ • كَلَّا لَيُنبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ • نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ؛
واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى! چنين نيست (كه مىپندارد)؛ بزودى در حطمه (آتشى خردكننده) پرتاب مىشود. آتش برافروخته
الهى است.»
«حُطَمه» صيغه مبالغه از مادّه «حطم»، بهمعناى درهم شكستن چيزى است.
گويا اين عذاب، اعضاى جهنّميان را درهم مىشكند. «موقده» نيز به معناى آتش فروزنده است
و طعنه زدن، بر
استهزا نيز منطبق است.
فرجام ناگوار، كيفر انسانهاى مسخرهكننده:
۱. «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ؛
(با اينحال، نگران نباش.) جمعى از پيامبران پيش از تو را نيز
استهزا كردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره مىكردند، دامانشان را گرفت؛ (و عذاب
الهى بر آنها فرود آمد).»
۲. «وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ؛
اگر مجازات را تا زمان محدودى از آنها به تأخير اندازيم، از روى
استهزا مىگويند: چه چيز مانع آن شده است؟! آگاه باشيد، آن روز كه عذاب به سراغشان آيد، از آنها بازگردانده نخواهد شد؛ و آنچه را مسخره مىكردند، دامانشان را مىگيرد.»
۳. «وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون • ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ
هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ؛
و بديهاى اعمالشان براى آنان آشكار مىشود، و سرانجام آنچه را
استهزا مىكردند آنها را فرا مىگيرد. اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد. امروز نه آنان از دوزخ بيرون آورده مىشوند، و نه هيچگونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود.»
۴. «... وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون؛
... و سرانجام آنچه را
استهزا مىكردند بر آنها وارد شد.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۲۳۵، برگرفته از مقاله «کیفر استهزاگران».