• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کِرْش (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کِرْش (به کسر کاف و سکون راء) و كَرِش (به فتح کاف و کسر راء) از واژگان نهج البلاغه به معنای شكمبه و آن در حيوانات نظير معده انسان است. این کلمه یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.



کِرْش و كَرِش (مثل جسر و كتف) به معنای شكمبه و آن در حيوانات نظير معده انسان است.


حضرت علی (علیه‌السلام) درباره حیوان فرموده: «كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا... تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلاَفِهَا وَتَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا» «مانند چهارپاى بسته شده كه همتّش علف اوست، شكمبه خود را از علف‌هاى پر مى‌كند و از آن‌چه (ذبح) بر او قصد كرده‌اند غفلت مى‌كند.» (شرح‌های نامه: )


این کلمه یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۹۹.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۱۵۲.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۹، نامه ۴۵.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۸۱، نامه ۴۵.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۱۸، نامه ۴۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۵۳، نامه ۴۵.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۸.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۷۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۰، ص۲۰۹.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۱۸.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۸۷.    
۱۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۹، نامه ۴۵.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کرش»، ج۲، ص۸۹۹.    






جعبه ابزار