• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کَنْز حَرام (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کَنْز حَرام (به فتح کاف و حاء و سکون نون) از مباحث علوم قرآنی است. کنز به معنای گنج و مال اندوخته می‌باشد و تعبیر کنز حرام به معنای مال اندوخته‌ای است که در راه خدا خرج نشود. در اسلام مال اندوزی حرام است و باید مازاد مال را در راه خدا انفاق کرد. در این زمینه روایاتی از ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) نقل شده است.



(وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنفِقُونَها فی سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذابٍ أَليمٍ • يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْها فی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هَذا ما كَنَزْتُمْ لأَنفُسِكُمْ فَذُوقُواْ ما كُنتُمْ تَكْنِزُونَ) (و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه و ذخيره و پنهان مى‌سازند و در راه خدا انفاق نمى‌كنند، به مجازات دردناكى بشارت ده! در آن روز كه آن اندوخته‌ها را در آتش جهنم گرم و سوزان كرده و با آن پيشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى‌نهند و به آنها مى‌گويند: «اين همان چيزى است كه براى خود اندوختيد و گنج ساختيد! پس بچشيد چيزى را كه براى خود مى‌اندوختيد!») از این دو آیه چند مطلب بدست می‌آید:
۱- ذخیره کردن مال، حرام است و ظاهرا اختصاصی به طلا و نقره ندارد تکیه به ذهب و فضّه به علت پول رائج بودن آن دو در عصر نزول قرآن است پس نمی‌شود مال را‌ اندوخت و بی‌مصرف گذاشت.
۲- باید مال را در سبیل اللّه خرج کرد، سبیل اللّه هر کاری است که نفع عموم در آن باشد از قبیل جهاد، ترویج دین، امر به معروف، ساختن پل‌ها، راه‌ها، بیمارستان‌ها و... مؤمن واقعی و انسان کامل آن است که مازاد خویش را باایمانی پر شور و عشق فراوان در راه تامین عموم که همان سبیل اللّه است مصرف کند تا همه از مواهب خدا به سعادت رسند.
۳- رکود و تجمّع سرمایه در اسلام ممنوع است و باید در راه‌های مشروع آن را به جریان‌ انداخت تا مانند رودخانه بزرگی باشد که به جوی‌های کوچک منقسم شده و مزارع بی‌شماری را آبیاری می‌نماید نه اینکه در پس سدّی عظیم روی هم انباشته و بی‌مصرف بماند.
۴- مامور به اجراء این دستور در مرحله اول خود مردم‌اند و در صورت تخلف حاکم شرع می‌تواند راسا در آن اقدام نماید تا مردم را از بدبختی و گنج داران را از عذاب و تبهکاری برهاند.
۵- این حکم بدان معنی نیست که اسلام مالکیت فردی را لغو می‌کند بلکه با حفظ اصل مالکیّت فردی از تجمّع جلوگیری کرده و جامعه را به تعدیل سوق می‌دهد. مالی که برای تامین زندگی مردم آفریده شده تجمّع و بیهوده ماندن آن بر خلاف غرض خدائی است.
۶- از آیه همینقدر استفاده می‌شود: که کنز و زراندوزی، حرام و انفاق فی سبیل اللّه لازم است و سرمایه داری به شکل منفور امروز که اکثریت محروم و اقلیّتی بی‌فایده کامران باشند و نیز بانکداری در اسلام ممنوع است ولی کمّ و کیف پیاده کردن آن به عهده حکومت اسلامی است.


۱- در مجمع ذیل آیه فوق از علی (علیه‌السّلام) نقل شده: اضافه از چهار هزار (درهم) کنز است خواه زکاتش داده شود یا نه و کمتر از آن نفقه و خرج خود انسان است‌. «مَا زَادَ عَلَی اَرْبَعَةِ آلَافٍ فَهُوَ کَنْزٌ اَدَّی زَکَاتَهُ اَوْ لَمْ یُؤَدِّ وَ مَا دُونَهَا نَفَقَةٌ»
۲- در تفسیر عیاشی از حضرت باقر (علیه‌السّلام) نقل است: کنز آن است که از دو هزار درهم متجاوز باشد: «اِنَّمَا عَنَی بِذَلِکَ مَا جَاوَزَ اَلْفَیْ دِرْهَمٍ»
۳- در صافی از آن حضرت منقول است: خدا ذخیره کردن طلا و نقره را حرام کرده و به انفاق آن در راه خدا دستور داده است‌. «اِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ کَنْزَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ اَمَرَ بِاِنْفَاقِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
مضمون این سه حدیث آن است که مرد کامل لازم است مازاد خویش را در راه خدا و تامین مردم انفاق کند همین قدر که احساس کرد بیشتر از هزینه خویش در آمد دارد به فکر زراندوزی نیافتد بلکه غرضش آن باشد که مقداری از حوائج عموم را در راه رضای خدا برطرف نماید.
طبرسی در ذیل آیه فرماید: اکثر مفسران بر آنند که مراد از «وَ الَّذِینَ‌ یَکْنِزُونَ‌» مانعان زکاة از این امّت‌اند ولی بهتر آن است که بر عموم حمل شود.
ایضا گوید: از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منقول است که فرمود: هر مالی که زکاتش داده نشود کنز است هر چند آشکار باشد و هر مالی که زکاتش داده شود کنز نیست هر چند در زمین مدفون باشد.
این روایت در وسائل از امالی شیخ از حضرت رضا (علیه‌السّلام) از پدرانش از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده‌ ولی سند صحیحی ندارد و با عموم آیه مخالف است. ایضا در وسائل از امالی از حضرت صادق (علیه‌السّلام) در ضمن خبری نقل شده: «هر که درهم و دینار بیشتر بدست آورد و زکاتش را بدهد بر او پاک و خالص است.»
شاید منظور از روایت آن است که بقیّه را کنز نکرده بلکه در حوائج خویش مصرف می‌کند زیرا در ذیل آن فرموده: هر که بیشتر به دست آورد و بخل ورزد و حق خدا را ادا نکند و از آن ظرف اتّخاذ کند او کسی است که وعید خدا بر او ثابت است که فرموده: (یَوْمَ یُحْمی‌ عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ...) ندادن زکاة و اتخاذ آنیه از مصادیق کنز است (بنابراین روایت).
در کافی باب الکبائر حدیث ۲۴ که امام صادق (علیه‌السّلام) کبائر را بر عمرو بن عبید بیان فرموده از جمله می‌فرماید: «وَ مَنَعَ الزَّکَاةَ الْمَفْرُوضَةَ لِاَنَّ اللَّهَ یَقُولُ‌ فَتُکْوی‌ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ‌» در این روایت منع زکاة از مصادیق کنز شمرده شده نه اینکه کنز منحصر بدان است.


۱. توبه/سوره۹، آیه۳۴-۳۵.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۲.    
۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۵۰-۲۵۲.    
۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۳۲-۳۳۵.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰-۴۱.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۷۹-۸۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۷۹.    
۹. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۸۷.    
۱۰. کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۳۴۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۷۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۷۹.    
۱۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة ط-آل البیت، ج۹، ص۳۰.    
۱۶. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة ط-آل البیت، ج۹، ص۳۰.    
۱۷. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی- ط الاسلامیة، ج۲، ص۲۸۷.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «کنز حرام»، ج۶، ص۱۵۰-۱۵۳.    






جعبه ابزار