• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کَمَل (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





کَمَل (به فتح کاف و میم) از واژگان قرآن کریم به معنی تمام است.



کَمَل کمال و کمول به معنی تمام است در صحاح و قاموس گفته: «الکمال: التّمام» می‌شود گفت: کمال وصفی است بالاتر از تمام، مثلا تمام انسان آن است که اعضایش ناقص نباشد و کمال انسان آن است که بعضی از اوصاف حمیده را هم داشته باشد مثل علم و شجاعت. لذا در قاموس آمده: «کمّله: اتمّه و اجمله» در مصباح گفته: «کمل» آن‌گاه گویند که اجزائش تمام و محاسنش کامل باشد. ولی ظاهرا این فرق در همه جا نیست بلکه اغلب کمال به معنی تمام است.


(وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ‌) «تا عدّه روزهایی را که روزه نگرفته‌اید تمام کنید (و روزه بگیرید) و خدا را بزرگ بدانید.»
(فَصِیامُ ثَلاثَةِ اَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ اِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ) ( سه روز در ايام حجّ، و هفت روز هنگامى كه باز مى‌گرديد، روزه بدارد. اين، ده روز كامل است.) این ده روز روزه وظیفه کسی است که قدرت قربانی ندارد.
به نظر المیزان قید «کامِلَةٌ» برای آن است که سه روز و هفت روز هر یک حکم مستقلّی است و هفت روز تمام کننده سه روز نیست بلکه کامل کننده آن است. علی هذا کمال در آیه وصفی است ما فوق تمام و گرنه سه روز و هفت روز هر یک به نوبت خود تمام‌اند.
(حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما اُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ‌... ذلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ‌ اَکْمَلْتُ‌ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاِسْلامَ دِیناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِاِثْمٍ فَاِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌) (گوشت مردار، وخون، وگوشت خوگ، و حيوانى كه به غير نام خدا ذبح شود، ...... همه بر شما حرام شده است؛ ..... تمام اين اينها، فسق و گناه است.- امروز، کافران از شكست آیین شما مأيوس شدند؛ بنابراين، از آنها نترسيد؛ و از مخالفت من بترسيد! امروز، دين شما را برايتان كامل كردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را بعنوان آيين جاودان شما پذيرفتم- امّا كسانى كه در حال گرسنگى، ناچار شوند، و تمايل به گناه نداشته باشند، مانعى ندارد كه از گوشت‌هاى ممنوع بخورند؛- خداوند، آمرزنده و مهربان است.)
اگر از این آیه‌ الْیَوْمَ یَئِسَ‌ تا دِیناً برداشته شود ضرری به حکم آیه و مضمون آن ابدا نخواهد داشت و این طور می‌شود (ذلِکُمْ فِسْقٌ‌... فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ) یعنی میته، خون، گوشت خوک و... بر شما حرام شد و آنها فسق‌اند ولی هر که در قحطی مضطرّ شد مانعی ندارد که بخورد.
در سوره بقره نظیر این آیه آمده بدون‌ الْیَوْمَ یَئِسَ‌... دِیناً و آن این است‌ (اِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ‌) (خداوند، تنها خوردن گوشت مردار، خون، گوشت خوک و حيوانى كه نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن گفته‌ شود، حرام كرده است. ولى آن كس كه ناچار شود، در صورتى كه ستمکار و متجاوز نباشد، گناهی بر او نيست.) و نیز سوره نحل آیه ۱۱۵
از این جاست که در المیزان گوید: آن‌چه گفته شد نتیجه می‌دهد که‌ (الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ‌... دِیناً) کلام معترضی است در وسط این آیه قرار گرفته و آیه در دلالت و بیانش احتیاجی به آن ندارد، خواه بگوییم از اول نزول در وسط آیه نازل شده یا بگوییم رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله دستور داده در وسط آیه بنویسند یا بگوییم در وقت تالیف قرآن آن را در وسط آیه قرار داده‌اند زیرا هیچ یک از این احتمالات در جمله معترضه بودن آن اثری ندارد.
نگارنده گوید: مؤیّد این مطلب آن است که در روایات و تفاسیر از نزول مستقلّ آن سخن گفته‌اند بدون آن که نظری به صدر و ذیل آیه داشته باشند. مثلا واحدی در اسباب النزول از طارق بن شهاب از عمر بن الخطاب نقل کرده که‌ (الْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ...) در عصر روز عرفه که روز جمعه بود نازل گردید. ایضا بخاری و ترمذی در صحیح خود کتاب تفسیر و نیز در تفسیر ابن کثیر و المنار و تفسیر خازن همه درباره نزول مستقلّ آیه بحث کرده‌اند.
نتیجه این که: نزول مستقلّ این آیه حتمی است و بودنش در ضمن آیه ۳ مائده به علت یکی از سه وجه است که از المیزان نقل گردید.
ناگفته نماند: به شهادت روایات فریقین این آیه در غدیر خم نازل گردید پس از آنکه رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم)، علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) را به خلافت منصوب فرمود. در مجمع البیان آن را از امام باقر و امام صادق (علیهما‌السّلام) نقل کرده است.
سبط ابن جوزی آن را در تذکره از ابوهریره و ابن کثیر در تفسیر خود از طبری از ابوسعید خدری و ابو هریره نقل می‌کند.
به گمان من نقل این که نزول آیه در عرفه بوده تحریفی است که از اثر جعل معاندین اهل بیت (علیهم‌السّلام) به وجود آمده تا جایی که سبط ابن جوزی احتمال داده که آیه دو دفعه نازل شده هم در عرفه و هم در غدیر خمّ. به هر حال رجوع شود به الغدیر جلد اول که در آن از ۱۶ کتاب از کتب معتبر اهل سنت نقل کرده است. و در مراجعه ۱۱ کتاب المراجعات فرموده: در باب ۳۹ و ۴۰ غایة المرام شش روایت از اهل سنّت در این باره نقل شده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۴۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۷۲۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-حسینی، ج۵، ص۴۶۷.    
۴. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۵، ص۱۸۱۳.    
۵. فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۶.    
۶. فیروز آبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۶.    
۷. قیومی مقری، احمدبن محمدبن علی، المصباح المنیر، ج۱، ص۲۷۹.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۱.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۱۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۱۳.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۰.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۷.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۱۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۹.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۴۵.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۷.    
۲۰. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰۷.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۷۰.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۲۷۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۰۲.    
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۱۷۳.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۶.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۲۶.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۶۴۵.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۷۶.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۶۷.    
۳۲. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۵.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۸۰.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۶۵.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۲۵.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۰۵.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۶۳.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۷۰.    
۳۹. واحدی، ابوالحسن علی بن محمد، اسباب النزول، ت الحمیدان، ج۱، ص۱۹۰.    
۴۰. ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۴.    
۴۱. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۶، ص۱۱۰.    
۴۲. خازن، علاءالدین علی بن محمد، تفسیر الخازن لباب التاویل فی معانی التنزیل، ج۲، ص۱۳.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۴.    
۴۴. سبط بن جوزی‌، تذکرة الخواص‌، ص۳۶.    
۴۵. ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵.    
۴۶. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۲۳۰.    
۴۷. شرف الدین موسوی، سید عبدالحسین، المراجعات، ج۱، ص۱۴۱.    
۴۸. بحرانی، سید هاشم، غایة المرام وحجة الخصام فی تعیین الإمام، ج۳، ص۳۲۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «کمل»، ج۶، ص۱۴۷.    






جعبه ابزار