کَلِمات (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَلِمَات:(مِداداً لِکَلِمَاتِ رَبِّی) «کَلِمَات» جمع
«کلمه» است
و در اصل به معنای
الفاظی است که انسان با آن سخن میگوید، سپس به معنای گستردهتری اطلاق شده،
و آن هر چیزی است که میتواند بیانگر مطلبی باشد،
و از آنجا که مخلوقات گوناگون این جهان هر کدام بیانگر ذات پاک
خدا و علم و قدرت اویند، به هر موجودی
«کلمة اللَّه» اطلاق شده، مخصوصاً در مورد موجودات شریفتر
و باعظمتتر، این تعبیر به کار رفته است.
ترجمه
و تفاسیر آیات مرتبط با
کَلِمَات:(قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا) (بگو: «اگر
دريا براى نوشتن
كلمات پروردگارم مركّب شود،
دريا پايان مىگيرد. پيش از آنكه
كلمات پروردگارم پايان يابد؛ هر چند همانند آن
دريا را كمك آن قرار دهيم.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: لفظ
كلمة هم بر جمله اطلاق مىشود
و هم بر مفرد نظير آيه شريفه:
(قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ) و در
قرآن کریم بيشتر در گفتار
خدا و حكم او استعمال شده مانند
آیه:
(وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا) و آيه:
(كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ) و آيه:
(وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ) و آيات بسيار زياد ديگرى از اين قبيل. معلوم است كه
خدای تعالی تكلمش به دهان باز كردن نيست، بلكه
تكلم او همان فعل او است
و افاضه وجودى است كه مىكند، هم چنان كه فرموده:
(إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ) (دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ لَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ) (
و اگر همه درختان روى زمين قلم شود،
و دريا براى آن مركّب گردد،
و هفت
دريا به آن افزوده شود، اينها همه تمام مىشود ولى
كلمات خدا پايان نمىگيرد؛ خداوند توانا
و حکیم است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: لفظ
كلمة در لغت به معناى لفظى است كه دلالت بر معنايى داشته باشد،
و به همين جهت لفظ بى معنا را
كلمه نمىگويند، ولى در
كلام خداى سبحان بر هستى اطلاق شده است، البته هستى افاضه شده به امر او، كه از آن به
كلمه كن تعبير كرده
و فرموده:
(إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ) و نيز
حضرت مسیح را
كلمة خوانده
و فرموده:
(وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ) پس معناى آيه اين است كه: اگر تمامى درختان زمين قلم گردد،
و دريا به اضافه هفت
درياى ديگر مانند آن مركب فرض شود،
و با اين قلم
و مركب
كلمات خدا را- بعد از تبديل آنها به الفاظ- بنويسند،
آب درياها قبل از تمام شدن
كلمات (مخلوقات)
خدا تمام مىشود، چون
آب درياها هر چه باشد متناهى است،
و كلمات خدا نامتناهى.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کَلِمَات»، ص۴۶۴.