کَشیش (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَشیش (به فتح کاف و کسر شین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای صدا و آواز است. این کلمه یک بار در
نهج البلاغه آمده است.
کَشیش به معنای صدا و آواز است. گويند: «كَشَّت الحيَّةُ كَشِيْشاً» يعنى مار از كشيدن پوستش به روى زمين صدا كرد نه از دهانش.
«كشّت الضفدع: صاتت» يعنى قورباغه صدا كرد.
-
حضرت علی (علیهالسلام) در ملامت اصحابش فرموده:
«وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْكُمْ تَكِشُّونَ كَشِيشَ الضِّبَابِ لاَ تَأْخُذُونَ حَقّاً وَ لاَ تَمْنَعُونَ ضَيْماً» «ضباب» به كسر اوّل جمع ضبّ به معنى
سوسمار است «كشيش ضباب» صداى
پوست آنها است به وقت
ازدحام، ظاهرا منظور فرار آنها از دشمن است. «يعنى گويا به شما نگاه مىكنم كه به وقت فرار صدا مىكنيد مانند صداى سوسماران كه به وقت خزيدن تنشان به هم مىسايد، نه حقى را مىگيريد و نه ظلمى را باز مىداريد.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه یک بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کشیش»، ج۲، ص۹۰۳.