کوه ثور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثور،
کوه و غاری در جنوب
مکه میباشد.
کوه ثور در جنوب مکه و در سه کیلومتری
مسجدالحرام و در راه
یمن قرار دارد.
کوه ثور به ارتفاع ۷۵۹ متر از سطح
دریا و روبه روی
کوه نور و
غار حراء قرار دارد.
این کوه از سنگهایی به رنگهای طلایی، نقرهای و زغالی تشکیل شده است.
(تصویر شماره ۳۴)
شهرت این کوه به سبب
غار آن است که
پیامبر اکرم در آغاز هجرتش از
مکه به
مدینه در شبی که
لیلة المبیت نامیده شده است، برای رهایی از دست
مشرکان به آن پناه برد و سه شبانه روز در آن غار، معجزه آسا
اقامت گزید
برخی نام این کوه را اَطحَل یا ثور اَطحَل ثبت کردهاند، از آن رو که ثَوْربن عبدمَناة، از
اشراف قریش، در آنجا (کوه اطحل)
سکونت داشته یا در آنجا زاده شده است.
به نظر عدهای نیز نام این کوه از نام ثوربن عبدمناة گرفته شده است.
بر خلاف مشهور، برخی از مورخان به این کوه، ابوثور گفتهاند که صحیح به نظر نمیرسد.
بعید نیست جبل ثور نامیدن این کوه به این سبب باشد که همچون گاوی است که رو به جنوب مکه کرده است.
در قرآن کریم
داستان توطئة مشرکان و خروج پیامبر اکرم از منزل خویش در مکه و پناه بردن به این غار در جبل ثور ذکر شده است.
اهمیت کوه ثور از این رو است که
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم هنگام
هجرت به یثرب در غاری بر بالای این کوه، سه روز پنهان شد. ایشان با آگاهی از تصمیم مشرکان برای
قتل خویش،
حضرت علی علیهالسّلام را در رختخواب خود گزارد و راهی
یثرب گشت. ایشان همراه
ابوبکر با راهنمایی
جبرئیل برای فریب
مشرکان به سوی کوه ثور در جهت مخالف مسیر یثرب رفت و در
غار ثور پنهان شد. مشرکان با بهره گیری از متخصصان ردیابی همچون
کرز بن علقمه، به تعقیب ایشان پرداختند و رد پا را تا دهانه غار ثور پی گرفتند. تخم گذاری پرندگان، تنیده شدن
تار عنکبوت یا روییدن گیاهی کم دوام بر در
غار، مشرکان را از یافتن پیامبر ناامید کرد.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم پس از اقامتی سه روزه در این غار راهی یثرب شد.
گویا تردد در مسیری که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم هنگام
هجرت برای صعود به کوه انتخاب کرده بود، مشکل بود و از این رو، پاهای ایشان هنگام صعود دچار خونریزی شده بود.
بر فراز کوه، دو غار نزدیک به هم وجود دارد که هر دو مخفی گاه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم هنگام هجرت به یثرب شمرده شدهاند. با توجه به همراهی ابوبکر و نیز
عامر بن فهیره، راهنمای مسیر، با ایشان، میتوان گفت غار گسترده تر، جایگاه اختفا بوده است. طول و عرض این غار ۵/۳ متر مربع و ارتفاع آن ۳۰/۱ متر است.
آیه ۴۰
توبه/۹
که در آن،
خداوند از یاری پیامبر و همراهش گزارش میدهد، به این رویداد و غار اشاره دارد.
در روایتی از
ابن عباس که پذیرش آن مشکل مینماید، کوه ثور محل کشته شدن
هابیل خوانده شده است.
بر پایه روایتهای اسطورهای، کوه ثور یکی از قطعات کوه متلاشی شده پس از تجلی
قدرت خداوند بر
حضرت موسی علیهالسّلام
و نیز یکی از کوههای پیوسته به زمین هفتم شمرده شده است.
در روایتی دیگر، این کوه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را به سوی خود فرا خواند و از پناه دادن خود به هفتاد پیامبر گزارش داد.
غار ثور همواره مورد توجه
مسلمانان بوده و افراد بسیار در دورههای گوناگون برای دیدن آن از کوه بالا میرفتند.
گویا در
سده ۱۴ق. رسم بر این بوده که مردم
مکه، شنبهها و باقی مانده مردم در دیگر روزها از این کوه بازدید میکردند.
در همان هنگام، برای راهنمایی بازدیدکنندگان، نشانههایی سنگی در مسیر و بالای کوه نهاده بودند.
فاصله کوه ثور تا مکه بسته به راهی بود که حاجیان انتخاب میکردند؛ از این رو، این فاصله را، به تفاوت،
حدود یک فرسخ
(که فاصله را سه میل ذکر کرده است)، دو ـ سه میل
و در فاصلة دو ساعت راه
از مکه ذکر کردهاند.
رفعت باشا که در ۱۳۱۹/۱۹۰۱ از کوه و غار ثور دیدن کرده، گفته است که فاصلة ثور تا مکه ۵.۵ میل است.
از محققان معاصر، کردی
فاصلة کوه ثور را تا
مسجدالحرام سه یا چهار کیلومتر دانسته است.
غار ثور در قلة کوه قرار دارد، بر کوههای اطراف مسلط و به صورت صخره یا سنگی توخالی و شبیه قایقی وارونه است. ارتفاع آن از زمین کمی بیش از پانصد متر و صعود به غار بسیار دشوار و مستلزم تلاش فراوان است.
غار ثور دارای دو ورودی یا شکاف است؛ یکی غربی که بسیار تنگ است و تقریباً به کف غار چسبیده و ورود از آن خیلی دشوار است، و دومی شرقی که تا حدودی پهن است و گویند پس از ورود
پیامبر به غار، به
معجزه الهی ایجاد شده است.
در قدیم از دو راه کوهستانی به کوه ثور میرفتند که یکی دشوار ولی کوتاه بود و از میان کوههای خَنْدَمَه و ابوقُبَیْس میگذشت
و دیگری آسان ولی طولانیتر بود و از راه مَسْفَله عبور میکرد.
امروزه از راه آسفالت و مستقیم اَجْیاد به کوه ثور میروند.
کردی (م. ۱۴۰۰ق.) با اشاره به عبارتی از
قاموس المحیط و نیز روایت ابوبکر از اقامت در غار، مدعی شده است که ورودی غار در دوره پیامبر در بخش بالای آن بوده و ورودیهای کنونی بعدها ایجاد شده است.
ابن جبیر (م. ۶۱۲ق.) از دو ورودی برای غار یاد کرده که یکی از آنها فراخ تر بوده و مردم بیشتر از آن وارد غار میشدند.
بر پایه این گزارش، گویا در این دورهها برای دسترسی آسان زائران به غار، ورودی دوم ایجاد شد؛ زیرا دهانه اصلی غار که در سمت
قبله قرار داشت، بسیار تنگ بود و عبور از آن، مهارتی خاص میطلبید. به سال ۸۰۰ق. ورودی اصلی غار با تراشیدن سنگها به سبب به تنگنا افتادن شخصی در آن، اندکی گسترش یافت.
به سال ۸۱۰ق. یا کمی بیش از آن، امیر تغری برمش ترکمانی مسؤول پخش
صدقات در
حرمین از سوی
مملوکیان، این ورودی را به سبب به تنگنا افتادن مردم هنگام ورود به آن، بست. پیشوای
حنفیان مکه،
محمد خوارزمی مشهور به معید، از این کار انتقاد کرد و خواستار بازگشایی غار و
توبه وی شد.
حسام السلطنه در سفر
حج خویش به سال ۱۳۷۹ق. از وجود درختی در برابر غار یاد کرده است.
به گفتة ابن جبیر
عرض دهانة غربی غار، که پیامبر از آن وارد شد، دو سوم وجب و ارتفاع طول آن یک ذراع و به گفتة عیاشی
عرض آن سه وجب و ارتفاع آن کمی بیش از یک وجب بود، در حالی که ارتفاع دهانة شرقی آن را که مردم به راحتی از آن رفت و آمد میکردند، پنج وجب گفتهاند.
بنا به برخی احادیث
دهانهای که پیامبر از آن داخل غار شد رو به بالا بوده که بعدها تغییراتی کرده است.
با وجود دشواری بسیار و سختی ورود از دهانة تنگ غار، که پیامبر اکرم از آن داخل شده بود، مردمی که به دیدار غار میرفتند از باب تبرک سعی میکردند از آن وارد شوند
و چه بسیار کسانی که در میانه شکاف به سبب تنگی آن محبوس میشدند.
میان عوام
شایعه زشت و بیاساسی راجع به کسانی که نتوانند از شکاف غار ثور بگذرند، رواج داشت.
در حدود سال ۸۰۰ و به روایتی ۸۱۰، امیرتَغْری بَرْمِشْ ترکمانی اقدام به گشاد کردن دهانة تنگ غار کرد تا دیگر مردم در آن محبوس نشوند.
در دوره شریف عَوْن الرفیق (۱۲۹۹ـ۱۳۲۴)، امیر مکه، بار دیگر دهانة غار را وسیع کردند.
امروزه دهانة تنگ و غربی غار، دو وجب عرض و سه
وجب ارتفاع دارد
و به روایتی دیگر، ارتفاع دهانه غار حدود نیم متر و عرض آن نیز حدود نیم متر است.
ناتوانی در ورود به غار، مایه پیدایش پندارهای نادرست در باره ورود به آن گشته بود و افرادی که موفق به ورود نمیشدند، در معرض
اتهام قرار میگرفتند. به همین سبب و نیز برای آسانی رفت و آمد بازدیدکنندگان، شریف عون الرفیق (۱۲۹۹ق.) امیر مکه دستور داد تا ورودی غار گسترش یابد.
عثمان پاشا نوری، حکمران
حجاز، به سال ۱۲۹۹ق. و اسماعیل حقی پاشا، حکمران حجاز، و
شیخ الحرمین به سال ۱۳۰۷ق. کوششهای عمرانی در مسیر کوه ثور انجام دادند تا صعود به آن آسان تر شود. آنها راه را به صورت پلکانی مارپیچ در آورده بودند.
امروزه با گسترش شهر، کوه ثور در میان چند خیابان با نام خیابان ثور، جاده
طائف و جاده کدی قرار گرفته است
و راههای متعدد برای بالا رفتن و پایین آمدن از کوه وجود دارد.
سعودیها به تقدس این مکان باور ندارند و از این رو، امکاناتی خاص برای بازدیدکنندگان بی شمار آن فراهم نکردهاند.
کوه ثور از مکانهای
استجابت دعا به ویژه هنگام ظهر دانسته شده است
و
نماز خواندن در غار ثور
استحباب دارد.
شیخ مرتضی انصاری، دانشور گرانقدر
شیعی، در مناسک خود دعایی ویژه قرائت در کوه ثور آورده است.
طول خود غار هجده وجب و پهنای قسمت میانی آن یازده وجب است.
ارتفاع داخل غار به اندازه قد یک
انسان و مساحتش ده ذراع
یا ۲.۵ مترمربع است.
در این غار، به برکت
اقامت پیامبر اکرم در آن، معجزات متعددی روی داد، همچون تنیده شدن تار عنکبوت جلو ورودی آن و لانه کردن دو کبوتر وحشی و به روایتی روییدن درختی فرا روی پیامبر.
در پایین غار، ستونی قبه مانند و مجزا از کوه، به نام «قبة جبریل» قرار دارد که بیست تا سی نفر میتوانند در سایه آن بنشینند.
برخی از مورخان غار ثور را که پیامبر به آن پناه برد با
غار حراء که محل نزول نخستین
وحی الهی بود، خلط کردهاند.
تعدادی از مورخان و جغرافیدانان نوشتهاند کوه کم ارتفاع دیگری همنام با جبل ثور وجود دارد، و پیامبر از آنجا تا کوه عَیْر را حرم
مدینه منوره اعلام کرده است.
برخی هم بر این باورند که کوهی به این نام اصلاً در مدینه وجود ندارد و جبل ثور همان کوهی است که در نزدیکی مکه قرار دارد.
این کوه که از نزدیک مکه، دیده میشود
دارای رگههایی از معدن طلاست.
کوه ثور که از
زمان اقامت سه روزه
پیامبر اکرم در آن نزد
مسلمانان مبارک شمرده میشود،
همواره محل
زیارت حاجیان بوده است.
(۱) قرآن.
(۲) تاریخ معالم المدینة قدیما و حدیثا،
احمد یاسین، به کوشش امین کردی، عربستان، دار العلم، ۱۴۱۲ق.
(۳) التعریف بما آنست الهجره،
محمد المطری (م. ۷۴۱ق.)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۶ق.
(۴) صحیح البخاری، البخاری (م. ۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
(۵) صحیح مسلم، مسلم (م. ۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر.
(۶) فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه.
(۷) القاموس المحیط، الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ق.)، بیروت، دار العلم.
(۸) معالم المدینة المنوره، عبدالعزیز کعکی، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۴۱۹ق.
(۹) معجم البلدان، یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۱۰) معجم ما استعجم، عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
(۱۰) النهایه، مبارک ابن اثیر (م. ۶۰۶ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
(۱۱) ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، بیروت ۱۹۸۶.
(۱۲) ابن حزم، جمهرة انساب العرب، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره (۱۹۸۲).
(۱۳) ابنسعد، الطبقات الکبرى (لیدن).
(۱۴) ابن ظهیره، الجامع اللطیف فی فضل.
(۱۵) مکة و اهلها و بناء البیت الشریف، چاپ علی عمر، قاهره ۱۴۲۳/ ۲۰۰۳.
(۱۶) ابن کثیر، السیرة النبویة، چاپ مصطفی عبدالواحد، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۶، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۱۷)
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها من الاثار، چاپ رشدی.
(۱۸) صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ ش.
(۱۹)
احمدبن محمد اسدی مکی، اخبارالکرام بأخبار المسجدالحرام، چاپ.
(۲۰) حافظ غلام مصطفی، بنارس ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
(۲۱)
محمد لبیب بتنونی، الرحلة الحجازیة، قاهره ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۲۲)
محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۲۳) عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، معجم.
(۲۴) ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، قاهره ۱۳۶۴ـ۱۳۷۱/ ۱۹۴۵ـ۱۹۵۱.
(۲۵) عاتق بلادی، معالم مکة التاریخیة (۱۲) الاثریة، مکه ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۲۶)
محمدبن عبداللّه حمیری، الروض المعطار.
(۲۷) فی خبرالاقطار، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۸۴.
(۲۸) صفا خلوصی، «مکة فی أشهر الرحلات العربیة»، در موسوعة العتبات المقدسة.
(۲۹) قسم مکة المکرمة، ج۱، ألفها جعفر خلیلی، بغداد: دارالتعارف، ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۳۰) ابراهیم رفعت باشا، مرآة الحرمین، او، الرحلات الحجازیة و الحج و مشاعره الدینیة، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
(۳۱) عبدالرحمان بن عبداللّه سهیلی، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره ۱۳۸۷ـ۱۳۹۰.
(۳۲) عبدالرحمان بن عبداللّه سهیلی، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، ۱۹۶۷ـ۱۹۷۰، چاپ افست ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۳۳) طبری، جامع.
(۳۴) عبداللّه بن
محمد عیاشی، الرحلة العیاشیة (ماءالموائد)، (فاس) ۱۳۱۶، چاپ افست رباط ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
(۳۵)
محمدبن احمد فاسی، شفاء الغرام بأخبار البلدالحرام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
(۳۶)
احمدبن علی قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
(۳۷) محمدطاهر کردی، التاریخ القویم لمکة و بیت اللّه الکریم، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۳۸) مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۳۹) الموسوعة العربیة العالمیة، ریاض: مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر و التوزیع، ۱۴۱۹/۱۹۹۹، ذیل «مکة المکرمة».
(۴۰)
محمد نسفی، تفسیر القرآن الجلیل، المسمی بمدارک التنزیل و حقائق التأویل، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
(۴۱)
محمدبن احمد نهروالی، کتاب الاعلام باعلام بیت اللّه الحرام، در اخبار مکة المشرفة، ج۳، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن ۱۸۵۷، چاپ افست بیروت ۱۹۶۴.
(۴۲) وفاء الوفاء، السمهودی (م. ۹۱۱ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
(۴۳) یاقوت حموی.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «کوه ثور مکه»، شماره۴۲۸۵. حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «ثور».