• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کنترل رهبران شیعه در عصر عباسیان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیاست کلی حکومت عباسیان ضد شیعی بود، به دلیل گسترش زیاد شیعه در زمان عباسی، سیاست خلفای عباسی بر این قرار گرفت که رهبران شیعه را تحت کنترل خویش درآوردند؛ اگر چه رفتار خلفا با شیعیان با همدیگر فرق می‌کرد؛ از جمله کارهای خلفا به شهادت رساندن ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) و علویان و تحت نظر گرفتن آنها در شهر‌های نظامی بود.



حکومت عباسیان تا سال ۳۲۹ هـ و به طور کلی در دوره استیلای وزیران و کارگزاران ایرانی و تسلط نظامیان را گذرانده بود، هر چند در دوره ترکان دستگاه خلافت ضعیف شد و اغلب اوقات خلفای عباسی آلت دئیت فرماندهان ترک بودند اما سیاست کلی حکومت ضد شیعی بود، به دلیل گسترش زیاد شیعه در زمان عباسی، سیاست خلفای عباسی بر این قرار گرفت که رهبران شیعه را تحت کنترل خویش درآوردند؛ اگر چه رفتار خلفا با شیعیان با همدیگر فرق می‌کرد، بعضی از آنان چون منصور،‌ هادی، رشید و متوکل، مامون و واثق سخت گیری اسلاف خود را نداشتند و در زمان اینان شیعیان توانستند نفس زکیه و برادرش ابراهیم احساس خطر کرد، پدر، برادران و عموهای او را گرفت و زندانی کرد.
[۱] مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ج۳، ص۳۲۴، منشورات موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۱ هـ.



منصور بارها امام صادق (علیه‌السّلام) را به دربارش فرا خواند و قصد کشتن آن حضرت را داشت که خواست خدا غیر از این بود، خلفای عباسی سعی داشتند رهبران شیعه را که رقیب آنها بودند، از سر راهشان بردارند، حتی منصور، شخصی به نام ابن مهاجر را با پولی به مدینه فرستاد که نزد عبدالله ابن حسن و امام صادق (علیه‌السّلام) و تعداد دیگری از علویان برود و بگوید که از سوی شیعیان خراسانی آنان آمده و پول را تحویل دهد و دست خط بگیرد.
امام صادق (علیه‌السّلام) به او متذکر شد که می‌داند او را منصور فرستاده و سفارش کرد که به منصور بگوید: «علویان تازه از دولت مروانیان راحت شده و محتاج هستند، با حمله آنها حیله و خدعه نکن». اسد حیدر می‌گوید: «منصور برای از بین بردن امام صادق (علیه‌السّلام) نقشه‌ها داشته است، و به انواع وسایل تمسک جست، از زبان شیعیانش به او نامه‌ها نوشت و از سوی آن‌ها اموالی برایش فرستاد، ولی در هیچ کدام از این‌ها موفق نشد».
[۳] حیدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۱، ص۴۶، دارالکتاب العربی، بیروت، ط سوم، ۱۴۵۳.

وقتی خبر رحلت امام صادق (علیه‌السّلام) به منصور رسید به حاکم مدینه، محمد بن سلیمان نوشت: «اگر جعفر بن محمد شخص معینی را وصی خود قرار داده، او را بگیر و گردنش را بزن.» حاکم مدینه در جواب او نوشت: «جعفر بن محمد این پنج نفر را وصی خود قرار داده است: ابوجعفر منصور، محمد بن سلیمان، عبدالله، موسی و حمیده» در این هنگام منصور گفت: «نمی‌شود اینها را کشت».


مهدی عباسی نسبت به علویان و شیعیان سخت گیری پدرش را نداشت، یعقوبی نقل می‌کند: «مهدی به محض این که به خلافت رسید، دستور داد زندانیان علویان را آزاد کردند». لذا در زمان او هیچ قیام علوی رخ نداد.
ابوالفرج اصفهانی تنها دو تن از علویان را نام برده که در زمان مهدی در گذشتند، یکی علی بن عباس حسنی که با سم کشته شد و دیگری عیسی بن زید که در خفا از دنیا رفت و از زمان منصور مخفی می‌زیست.


در زمان‌ هادی عباسی، فشار شدیدی به علویان و رهبران و بزرگان شیعه وارد می‌شد؛ چنان که یعقوبی می‌نویسد: «هادی در سخت گیری بر شیعیان و طالبیان پا فشاری می‌کرد و آنان را به شدت ترسانده بود و حقوقی را که مهدی برای آنان مقرر کرده بود، قطع کرد و به حاکمان و فرمانداران مناطق و شهرها نوشت که طالبیان را تعقیب و دست‌گیر کنند.»
در اعتراض به خلافکاری‌های او، حسین بن علی از سادات حسنی (شهید فخ) قیام کرد علاوه بر حسین، عده زیادی از علویان کشته شدند، این قیام موجب تشدید فشار بر امام کاظم (علیه‌السّلام) شد، هادی عباسی آن حضرت را تهدید کرد و چنین گفت: «به خدا سوگند حسین (شهید فخ) به دستور موسی بن جعفر ضد من قیام کرده و از او پیروی نموده است؛ زیرا امام و پیشوای این خاندان کسی جز موسی بن جعفر نیست، خدا مرا بکشد اگر او را زنده بگذارم».
اما او به سبب فرا رسیدن اجلش، موفق به اجرای این تهدید نشد.


در قرن دوم هجری، بعد از منصور،‌ هارون الرشید سخت گیر‌ترین خلیفه نسبت به علویان و رهبران شیعه بود، هارون نسبت به علویان مستبد بود و با آنان رفتار بی رحمانه‌ای داشت، او یحیی بن عبدالله، برادر محمد نفس زکیه را بعد از این که امان داده بود، به طرز بی رحمانه‌ای در زندان به قتل رساند.

۵.۱ - شهادت امام کاظم و غارت اموال

بالاخره‌ هارون الرشید، امام کاظم (علیه‌السّلام) را در حالی که اقرار به مقام آن جناب داشت دستگیر و زندانی کرد و در نهایت آن حضرت را با زهر به شهادت رساند.
بعد ا ز شهادت امام کاظم (علیه‌السّلام)‌ هارون الرشید یکی از فرماندهان خود را به نام جلودی به مدینه فرستاد تا به خانه‌های آل ابی‌طالب حمله برد و لباس زنان را غارت کند و برای هر زنی یک لباس بگذارد که امام رضا (علیه‌السّلام) جلوی در ایستاد و دستور داد زنان لباس‌های خود را تحویل دهند.


مامون، سیاست مدارترین خلیفه عباسی، برای کنترل رهبران و امامان شیعه، روش جدیدی را ابداع کرد که تحت نظر گرفتن ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بود.

۶.۱ - ولایت عهدی امام رضا

یکی از انگیزه‌های مهم مامون در ولایت عهدی امام رضا (علیه‌السّلام) همین مطلب (تحت نظر گرفتن ائمه اطهار) بود.

۶.۲ - نظارت بر امام جواد بوسیله ازدواج

چنان که مامون این سیاست را به طرز ظریف دیگری در مورد امام جواد (علیه‌السّلام) اعمال کرد و دخترش را به ازدواج آن حضرت درآورد، تا در مدینه نیز بر فعالیت‌های ایشان نظارت داشته باشد.

۶.۳ - امامین عسکریین در شهر نظامی

خلفای بعد از مامون نیز همین روش را در پیش گرفتند و پیوسته امامان معصوم به اجبار در مراکز خلافت به بر می‌بردند، حتی امام دهم و امام یازدهم به دلیل اقامت در سامرا که شهری نظامی بود به عسکریین معروف بودند.


۱. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ج۳، ص۳۲۴، منشورات موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۱ هـ.
۲. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۴۸.    
۳. حیدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۱، ص۴۶، دارالکتاب العربی، بیروت، ط سوم، ۱۴۵۳.
۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۲، ص۱۳، موسسه آل‌البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۴۱۷ ه.    
۵. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۹۴، منشورات الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۴ ه.    
۶. اصفهانی، ابو‌الفرج، مقاتل الطالبین، ص۳۴۲-۳۶۱، منشورات الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۶ ه.    
۷. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰۴، منشورات الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۴ ه.    
۸. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۸، ص۱۵۱.    
۹. اصفهانی، ابو‌الفرج، مقاتل الطالبین، ص۳۸۸-۴۰۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن الحسن، اعلام الوری، ج۲، ص۳۴، موسسه آل‌البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۴۱۷ ه.    
۱۱. امین، سید محسین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۲۴.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «گسترش تشیع در عصر عباسیان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۹.    






جعبه ابزار