کنایه (اصول)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کنایه به ذکر
لازم و
اراده ملزوم اطلاق میشود.
کنایه، از احوال
لفظ و مقابل
مجاز بوده و عبارت است از ذکر
لازم آوردن معنای حقیقی و
اراده ملزوم آن معنای کنایی؛ بنابراین، در جایی که معنای حقیقی لفظ،
لازمه معنای دیگری (
ملزوم) است، اگر معنای حقیقی آورده شده و
ملزوم آن
اراده گردد، به آن کنایه گفته میشود، مانند این که گفته شود: «زید کثیر الرماد»؛ یعنی خاکستر خانه زید زیاد است و زیاد بودن خاکستر خانه،
لازمه مهمان نوازی و جود و
سخاوت او است. در این مثال، کثیر الرماد، معنای کنایی سخاوت است.
در کتاب «
اصول الفقه الاسلامی » آمده است:
«تعریف الکنایة: الکنایة هی لفظ استتر المراد منه فی نفسه فلا یفهم الا بقرینة سواء اکان المراد معنی حقیقیةام معنی مجازیا... فالکنایة عند الاصولیین اعم منها عند علماء البیان لانها تشمل الحقیقة و اما عند علماء البیان فالکنایة تقابل المجاز و هی عندهم لفظ یقصد بمعناه الموضوع له معنی ثان
ملزوم له مثل قولهم: «فلان طویل النجاد»، یقصد به طول القامة فطول القامة
ملزوم لطول النجاد».
فرق کنایه و
مجاز آن است که در کنایه، معنای
موضوع له و معنای کنایی هر دو
اراده میشود هر چند به کمک قرینه و شنونده از معنای موضوع له به معنای کنایی منتقل میشود، اما در مجاز، معنای موضوع له
اراده نمیشود، زیرا مجاز،
استعمال در غیر موضوع له است و با
اراده معنای موضوع له منافات دارد.
بعضی از کتابهای اصولی، معنای کنایه در نزد
اصولیان را با معنای کنایه در نزد عالمان علم متفاوت دانسته و کنایه اصولی را، اعم از کنایه در
علم بیان گرفتهاند.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۶۸، برگرفته از مقاله «کنایه».