کفر اکثریت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اکثریت مردم
کافر هستند و
به خدا ایمان نمی آورند.
ومآ اکثر الناس ولو حرصت بمؤمنین.(و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشی،
ایمان نمیآورند!)
تعبیر
به" حرص" دلیل بر علاقه و
ولع شدید
پیامبر صلی الله علیه و آله
به ایمان مردم بود، ولی چه
سود، تنها اصرار و ولع او کافی نبود، قابلیت زمینهها نیز شرط است جایی که فرزندان
یعقوب که در خانه
وحی و
نبوت بزرگ شدند این چنین گرفتار طوفانهای هوا و
هوس میشوند، تا آنجا که میخواهند
برادر خویش را نابود کنند چگونه میتوان انتظار داشت که همه مردم، بر دیو هوس و غول
شهوت چیره شوند و یکباره همگی بطور کامل رو
به سوی خدا آورند؟ این جمله ضمنا یک نوع دلداری و تسلی خاطر برای پیامبر است که او، هرگز از اصرار مردم بر
کفر و
گناه، خسته و
مایوس نشود، و از کمی همسفران در این راه ملول نگردد، چنان که در
آیات دیگر
قرآن نیز میخوانیم: فلعلک باخع نفسک علی آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث اسفا: "
ای پیامبر گویی میخواهی
به خاطر
ایمان نیاوردن آنها
به این قرآن جان خود را از شدت
تاسف از دست بدهی".
بیش تر انسانها
به حقانیت قرآن
ایمان ندارند.
افمن کان علی بینة من ربه ویتلوه شاهد منه ومن قبله کتـب موسی اماما ورحمة... فلاتک فی مریة منه انه الحق من ربک ولـکن اکثر الناس لایؤمنون.(آیا آن کس که دلیل آشکاری از
پروردگار خویش دارد، و بدنبال آن، شاهدی از سوی او میباشد، و پیش از آن، کتاب
موسی که پیشوا و
رحمت بود (گواهی بر آن میدهد، همچون کسی است که چنین نباشد)؟! آنها (حق طلبان و حقیقت جویان)
به او (که دارای این ویژگیهاست،)
ایمان میآورند! و هر کس از گروههای مختلف
به او
کافر شود،
آتش وعده گاه اوست! پس، تردیدی در آن نداشته باش که آن
حق است از پروردگارت! ولی بیشتر مردم
ایمان نمیآورند! )
از سه
راه روشن حقانیت
دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
به ثبوت رسیده است. نخست قرآن که بینه و دلیل روشنی است در دست او. دوم
کتب آسمانی پیشین که نشانههای او را دقیقا بیان کرده، و پیروان این کتب در عصر پیامبر آنها را
به خوبی میشناختند و
به همین دلیل در انتظار او بودند. سوم پیروان فداکار و
مؤمنان مخلص که بیانگر صدق دعوت او و گفتار او میباشند زیرا یکی از نشانههای حقانیت یک مکتب
اخلاص و فداکاری و
عقل و
درایت و
ایمان پیروان آن مکتب است، چرا که هر مکتبی را از پیروانش میتوان شناخت!. آیا با وجود این دلائل زنده میتوان او را با مدعیان دیگر
قیاس کرد و یا در
صدق دعوتش تردید نمود؟
.. تلک ءایـت الکتـب والذی انزل الیک من ربک الحق ولـکن اکثر الناس لایؤمنون.(...اینها آیات کتاب (آسمانی) است؛ و آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حقّ است؛ ولی بیشتر مردم
ایمان نمیآورند!)
ولقد صرفنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل فابی اکثر الناس الا کفورا.(ما در این قرآن، برای مردم از هر چیز نمونهای آوردیم (و همه
معارف در آن جمع است)؛ اما بیشتر مردم (در برابر آن، از هر کاری) جز
انکار، ابا داشتند!)
بیش تر انسانها
به قیامت اعتقاد ندارند.
... ولـکن اکثر الناس لایعلمون(و ما تو را جز برای همه مردم نفرستادیم تا (آنها را
به پاداشهای
الهی) بشارت دهی و (از
عذاب او) بترسانی؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند!)
ویقولون متی هـذا الوعد ان کنتم صـدقین.(میگویند: «اگر راست میگویید، این
وعده (
رستاخیز) کی خواهد بود؟!»)
ان الساعة لاتیة لا ریب فیها ولـکن اکثر الناس لایؤمنون.(
روز قیامت به یقین آمدنی است، و شکّی در آن نیست؛ ولی اکثر مردم
ایمان نمی آورند!)
در آیه مورد بحث با قاطعیت و صراحت خبر از وقوع
قیامت میدهد میگوید: " ساعت (روز
قیامت)
به طور مسلم خواهد آمد، و
شک و تردیدی در آن نیست، ولی اکثر مردم
ایمان نمیآورند. کلمه" ان" و" لام" در" لاتیة" و جمله" لا ریب فیها" همه تاکیدهای مکرری است بر محتوای این جمله که
قیام قیامت است، و از آنجا که در
آیات قرآن دلائل بسیاری برای این
رستاخیز بزرگ اقامه شده در پارهای از موارد بدون ذکر دلیل، و
به عنوان یک مساله قطعی از آن بحث کرده و میگذرد. " ساعة"
به گفته" راغب" در" مفردات" در اصل
به معنی" جزئی از اجزاء
زمان" است
و از آنجا که وقوع
قیامت و حساب انسانها در آن
روز به سرعت انجام میگیرد از آن تعبیر
به" ساعة" شده است. این تعبیر دهها بار در
قرآن مجید به همین معنی
به کار رفته، منتها گاه در مورد خود
قیامت است، و گاه در پایان
جهان و مقدمات رستاخیز، و چون هر دو با یکدیگر پیوند دارند، و هر دو
به صورت ناگهانی رخ میدهند از هر دو تعبیر
به" ساعة" شده است. اما اینکه میگوید: " اکثر مردم
ایمان نمیآورند" نه
به خاطر آن است که مساله
قیام قیامت مطلبی مخفی و مبهم است، بلکه یکی از علل عمده انکار
قیامت تمایل
به آزادی در بهره گیری بی قید و شرط از
دنیا و هر گونه
هوسرانی و
هوسبازی است، از این گذشته آرزوهای دور و دراز مانع از آن میشود که
انسان به فکر
قیامت باشد و نسبت
به آن اظهار
ایمان کند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۸۴، برگرفته از مقاله «کفر اکثریت».