کشتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کشتی به معنای وسیله نقلیه شناور در دریا است.
از احکام مرتبط با آن در بابهای
طهارت،
صلات،
حج،
تجارت،
نکاح،
سبق و رمایه،
قضاء و
دیات سخن گفتهاند.
برای عنوان
کشتی در برخی از ابواب فقه مطالبی بیان شده که به آنها اشاره میشود.
کسی که در
کشتی مرده است چنانچه انتقال او به خشکی ناممکن و یا دشوار باشد پس از تجهیز (
غسل،
کفن و
نماز) و بستن جسمی سنگین به پای او و یا قرار دادن وی درون چیزی مانند صندوق، او را به دریا میافکنند.
خورشید از
مطهرات است و با شرایطی زمین و اشیای غیر منقول همچون ساختمان را در صورت
نجس شدن پاک میکند. برخی
کشتی و قایق را نیز در این حکم ملحق به اشیای غیر منقول کردهاند.
بدون شک به جا آوردن
نماز واجب در
کشتی هنگام اضطرار و عدم امکان خروج از آن، جایز و صحیح است و به مقداری که میتواند باید اجزا و شرایط را رعایت کند و اگر خروج از
کشتی و گزاردن نماز در خارج آن امکانپذیر باشد چنانچه بتواند در
کشتی نماز را با رعایت همه اجزا و شرایط آن به جا آورد در این صورت نیز نمازگزاردن در
کشتی صحیح و جایز خواهد بود، لیکن اگر رعایت همه شرایط و اجزا ممکن نباشد آیا در این صورت نیز میتواند در
کشتی نماز بخواند یا باید کند و نماز را در خارج از
کشتی صبر بگزارد؟ مسئله محل اختلاف است.
قرائت آیه (بِسمِ اللهِ مَجراها و مُرساها اِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحیم)و آیه ۶۷
سوره زمر و خواندن دعاهای وارد شده هنگام سوار شدن به
کشتی مستحب است.
کسی که
نذر کرده پیاده
حج بگزارد، چنانچه مضطر به سوار شدن به
کشتی و مانند آن شود، بنابر قول برخی باید هنگام طی مسافت، بایستد و جایز نیست بنشیند. برخی ایستادن را مستحب دانستهاند.
از
مکروهات تجارت سوار شدن
کشتی و سفر دریایی برای این کار است.
آمیزش در
کشتی مکروه است.
مسابقه با قایق و
کشتی با قرار دادن عوض (شرط بندی و گرو گذاری)
حرام است، لیکن بدون عوض آیا جایز است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است.
به گفته برخی
کشتیای که غرق شده، چنانچه اموال موجود در آن به وسیله امواج دریا به ساحل آمده باشد، متعلق به مالکان آن است، اما اگر کسی با غواصی به آن اموال دست یافته مال او است.
کشتیای که بر اثر سنگینی در شرف غرق شدن میباشد جایز است بعضی کالاهای آن را به دریا بریزند و اگر با سبک شدن
کشتی امید نجات برود، این عمل واجب خواهد بود. برای سبک شدن ابتدا غیر جانداران، سپس در صورت نیاز حیوانات به دریا ریخته میشوند.
اگر دو
کشتی بر اثر برخورد با یکدیگر غرق شوند، در صورتی که عامل برخورد
ناخدای کشتیها باشد چنانچه هر آنچه در آن دو است ملک دو
ناخدا باشد، هر کدام از دو
ناخدا ضامن نصف قیمت
کشتی دیگری و آنچه در آن بوده، خواهد بود و نصف دیگر هدر است و اگر هر یک از دو
ناخدا مالک کشتی خود باشد، لیکن کالاهای درون
کشتی از آن دیگران باشد در این صورت، اگر برخورد عمدی و به نظر کارشناسان برخورد منجر به هلاکت باشد نسبت به انسانهای
کشته شده بر ناخدایان
قصاص ثابت است و نسبت به
کشتی و اموال تلف شده درون آنها هر کدام از دو
ناخدا ضامن نصف قیمت
کشتی و نصف قیمت اموال
کشتی دیگر خواهد بود.
اگر برخورد عمدی باشد، لیکن ـ بــه نظر کارشناسان ـ نه در آن حدی که غالبا منجر به هلاکت میشود، محکوم به حکم شبه عمد است و در نتیجه قصاص منتفی میشود، لیکن ضمانت آن گونه که در فرض پیشین بیان شد، به علاوه دیه انسانهای تلف شده، ثابت میشود.
اگر ناخدایان، مالک
کشتی نباشند، بلکه
اجیر مالک باشند، ضمان مطرح در فرض پیشین، به قوت خود باقی است و هر یک از دو مالک میتواند همه بهای
کشتی خود را از
ناخدای آن مطالبه و دریافت کند و
ناخدا میتواند نصف آن را از
ناخدای کشتی دیگر بگیرد، چنان که مالک میتواند نصف قیمت
کشتی خود را از
ناخدای آن و نصف دیگر را از
ناخدای کشتی دیگر مطالبه و دریافت کند.
اگر عامل برخورد
ناخدا نباشد، بلکه سببی دیگر همچون باد شدید و طوفانی شدن دریا باشد، در صورتی که دو
ناخدا کوتاهی کرده باشند، بدینگونه که در حفظ، کنترل و هدایت
کشتی به سمتی دیگر با امکان آن، سستی کرده باشند و یا
کشتی را در زمان طوفانی بودن دریا که معمولا
کشتیها به حرکت در نمیآیند حرکت داده باشند، همچون صورتهای پیشین، ضمان ثابت است، اما اگر کوتاهیای صورت نگرفته باشد ضمانی متوجه ناخدایان نخواهد بود.
چنانچه یکی از دو
ناخدا از روی عمد
کشتی خود را به
کشتی دیگر بزند یا یکی از آن دو کوتاهی کرده باشد، ضمان متوجه همو خواهد بود.
اگر
ناخدا هنگام حرکت
کشتی به رفع خرابی آن نپردازد و به سبب آن
کشتی غرق شود ضامن میباشد.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۷، ص۱۱۹.