کثرتگرایی اخلاقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کثرت
گرایی، در حوزههای متفاوت، معانی و کاربردهای متعددی دارد، که معلول تنوع در حوزههای گوناگون معرفتی و وجودی است؛ و بر آن است که ارزشها، هنجارها،
حقوق و
فضایل اخلاقی متنوعند.
کثرت
گرایی اخلاقی، بر آن است که ارزشها، هنجارها، آرمانها، حقوق و فضایل اخلاقی متنوعند به گونهای که به هیچ وجه نمیتوان آنها را به دیدگاهی واحد فرو کاهید.
اخلاقیات، اهداف فراوانی را در باب گستره وسیعی از
علایق بشری تامین میکنند؛ بنابراین بسیار بعید مینماید که یک نظریه یکپارچه، درباره یک موضوع اخلاقی، بتواند پاسخگوی همه ارزشهای موجود باشد.
به طور کلی گاهی صرفاً درباره تنوع چیزهایی در
عالم سخن میگوییم در این صورت در حوزه مباحث وجودشناختی قرار میگیریم. کثرت
گرایی وجودشناختی از تنوع چیزی در
عالم واقع خبر میدهد؛ بهطور مثال، وقتی از تنوع
ادیان، به معنای خبر دادن از این واقعیت که ادیان متعددی در عالم وجود دارد، سخن میگوییم، درحوزه کثرت
گرایی وجودشناختی سخن گفتهایم.
اما گاهی علاوه بر وجود چیزهایی، درباره ارجحیت و ارزش یکی بر دیگری یا تساوی ارزشی آن دو یا چند چیز داوری میکنیم در این صورت وارد حوزه مباحث معرفتی شدهایم. بر همین اساس میتوان میان دو نوع از کثرت
گرایی تمایز نهاد. اما در کثرت
گرایی معرفت شناختی فقط از وجود انواع سخن نمیگوییم؛ بلکه از عدم ارجحیت معرفتی انواعی از
عقاید بر یکدیگر نیز سخن میگوییم؛ بهطور نمونه، وقتی از یکسان بودن
ادیان در
حقانیت سخن میگوییم، درحوزه کثرت
گرایی معرفتشناختی سخنی گفتهایم.
توجه به این نکته در تمایز این دو نوع کثرت
گرایی بسیار مهم است که باید دقت داشت حتی اگر بحثی معرفتی را مطرح کنیم، اما از وجود فهمهای مختلف سخن به میان آوریم، اگر چه در حوزه معرفتی هستیم، کثرت
گرایی ما کثرت
گرایی معرفت شناختی نیست؛ بلکه از نوع کثرت
گرایی وجودشناختی است، زیرا تنها از وجود فهمهای متنوع خبر میدهیم بدون هیچگونه ارزش و داوری در باره آنها. بدین ترتیب، کثرت
گرایی در هر نظریهای که مدعی وجود چیزهایی متعدد یا وجود انواع متعدد از چیزها باشد، کاربرد دارد. بدین معنا، کثرت
گرایی در مقابل
وحدتانگاری (مونیسم) است.
این نکته نیز حائز اهمیت است که در
فلسفه قرن بیستم
غرب، کاربرد معرفت شناختی کثرت
گرایی رواج یافته است بدین معنا که معیارهای ارزشگذاری یا باورهای صحیح علیالسویهای وجود دارند که هیچ یک بر دیگری ارجحیت معرفتشناختی ندارد. به این معنا، کثرت
گرایی ملازم
نسبیتگرایی است.
و گاهی کثرت
گرایی اخلاقی با
نسبیتگرایی اخلاقی هم معنا به کار میرود.
اساساً باید به این نکته ظریف دقت فراوان داشت که نسبیت
گرایی یکی از انواع کثرت
گرایی است. در حوزه اخلاق دستکم با سه شکل از نسبیت
گرایی مواجهیم.
نسبیت
گرایی توصیفی معتقد است که، باورهای اخلاقی اصلی افراد و جوامع مختلف، متفاوت یا حتی متعارضند.
نسبیت
گرایی فرااخلاقی معتقد است که ، در مورد احکام اخلاقی اصلی، شیوه معقول و معتبر عینی برای توجیه یکی در مقابل دیگری وجود ندارد، و در نتیجه ممکن است دو حکم اصلی متعارض، اعتبار یکسانی داشته باشند.
نسبیت
گرایی هنجاری، این اصل هنجاری را پیش میکشد که آنچه برای شخص یا جامعهای درست یا خوب است، حتی اگر شرایط هم مشابه باشد، ممکن است برای شخص یا
جامعه دیگر درست یا خوب نباشد به این معنا که نه تنها آنچه را کسی گمان میکند درست یا خوب است، ممکن است همان نباشد که دیگری میپندارد درست یا خوب است، بلکه آنچه واقعاً در یک مورد درست یا خوب است، ممکن است در مورد دیگر چنان نباشد.
«کثرت
گرایی توصیفی» مدعی است انسانها در فرهنگهای مختلف، از راههای گوناگونی به توجیه عقلانی باورهایی میپردازند که آن جوامع را شکل میدهد یا اصلاح میکند، و این تمایزات فرهنگی به شکلی واقعی وجود دارد. نحوه
تفکر و استدلال مردم در جوامع فقیر علمی با مردم جوامع تحصیل کرده علمی بسیار متفاوت است. حتی این تفاوت میان
زنان و
مردان ،
هنرمندان و
دانشمندان ، و تحصیلکردگان و کمسوادها در افراد یک
خانواده یا گروههای مختلف درون جامعه واحد هم به روشنی دیده میشود. در خصوص تفاوتهای معرفتشناختی زنان و مردان،
مکتب معرفتشناسی فمینیستی، مقوّم این نوع کثرت
گرایی است. این نوع از کثرت
گرایی در حوزه
مردمشناسی ، روانشناسی تطبیقی و
تاریخ علم ، بحث و بررسی میشود. چنانچه قبلاً هم اشاره شد انکار کثرت
گرایی معرفتی توصیفی، به معنای پذیرفتن وحدتانگاری معرفتی توصیفی است. اساس وحدت
گرایی معرفتی توصیفی بر این است که همه
مردم ، فرایند معرفتی کم و بیش یکسانی دارند.
گونه دیگر کثرت
گرایی، «کثرت
گرایی هنجاری» است. در مباحث معرفتی هنجاری، بر خلاف مباحث توصیفی از فرایندهای شناختی که مردم به کار میبرند، سخن نمیگویند؛ بلکه از فرایندهای شناختی که باید به کار برند، بحث میکنند؛ البته نزد عالمان
علوم اجتماعی ، کشف تنوع و کثرت معرفتی که در کثرت
گرایی توصیفی بدان اشاره شد، خود مؤیدی برای کثرت
گرایی معرفتی هنجاری است. براین اساس کثرت
گرایی معرفتی هنجاری (دستوری) مدعی است که نظامهای متنوع و کاملاً مختلف عقلانی ممکن است همگی به یک درجه خوب باشند. این معنا از کثرت
گرایی دو صورت میتواند داشته باشد که تنها یکی از آنها نسبیت
گرایی معرفتی است که مدعی است خط مشیهای مختلف عقلانی برای مردم مختلف بهتر است. ادعای اخیر با این روایت از کثرت
گرایی معرفتی هنجاری، که معتقد است نظامهای مختلف عقلانی میتوانند برای هر کسی بهطور یکسان خوب باشند، متفاوت است؛ پس این روایت از کثرت
گرایی معرفتی هنجاری تمایز ظریفی با نسبیت
گرایی معرفتی هنجاری دارد.
برخی متفکران معاصر
غرب، از جمله
آیزایا برلین نوعی از کثرت
گرایی اخلاقی را مطرح کردهاند که به کثرت
گرایی ارزشی موسوم است؛ و در
فلسفه سیاسی آثار و پیامدهایی داشته. کثرت
گرایی ارزشی معتقد است؛ ریشه هرگونه کثرت
گرایی از جمله کثرت
گرایی در
اخلاق به این
حقیقت باز میگردد که ارزشهای غایی
بشر، عینی اما مختلفاند و این اختلاف به هیچ وجه فروکاستنی نیست همچنین این ارزشها متضاد و در کشمکش و اغلب تلفیقناپذیرند، و آنگاه که در تضاد قرار میگیرند، نامتوافق و قیاسناپذیر هستند؛ یعنی با هیچ مقیاس عقلانی نمیتوان آنها را با هم سنجید. «
جان گری » معتقد است که کثرت
گرایی ارزشی، یعنی این
اندیشه که پایهایترین خیرهای بشری متکثر و توافقناپذیرند و در نتیجه زمانی که در تضاد قرار میگیرند، ما ناچار از دست زدن به انتخابهای دشواری میان آنها میشویم. پیامدهای این اندیشه برای فلسفه سیاسی این است که تصور
جامعه کاملی که در آن همه آرمانها و خیرهای اصیل به دست آید، ذاتا ناسازگار و متناقض است. زندگی سیاسی نیز مانند زندگی اخلاقی، پر از انتخابهای اساسی میان
خیر و شرهای رقیب است و
عقل در این موارد، ما را بی یار و یاور می گذارد.
میتوان گفت نسبیت
گرایی اخلاقی با کثرت
گرایی اخلاقی هم معنا نیست. زیرا نسبیت
گرای اخلاقی مدعی است که درستی احکام اخلاقی، به میثاقهای اجتماعی یا حتی خواستهای فردی شخص صادرکننده حکم، وابسته است، و این میثاقها یا هوا و هوسها، خود، مشروط به هیچ معیار دیگری نیستند؛ بنابراین، طبق رأی نسبیتگراها، هیچ قید عقلانی که بر اساس آن بتوان چیزی را به صورت ارزش اخلاقی فرض کرد، وجود ندارد؛ از این رو، در نسبیت
گرایی اخلاقی، سخنگفتن از
صدق یا کذب یا توجیه احکام اخلاقی بیمعنا است؛ اما کثرت
گرایی اخلاقی، برخلاف نسبیت
گرایی، معتقد است قیودی عقلانی وجود دارد که براساس آنها میتوان چیزی را ارزش اخلاقی تلقی کرد؛ بنابراین، در کثرت
گرایی اخلاقی، سخنگفتن از صدق یا کذب
احکام اخلاقی بیمعنا نیست. قیود مد نظر کثرت
گرای اخلاقی میتواند چیزی از قبیل نیکبختی و کامیابی برای
انسان باشد.
میتوان گفت کثرت
گرایی اخلاقی به این تقریر که مکاتب مختلف و به ظاهر متناقض اخلاقی هیچ یک بر دیگری برتری ندارند و همه به یک اندازه قابل قبول هستند؛ هم معنا با نسبیت
گرایی اخلاقی است و از لوازم و پیامدهای غیر واقع
گرایی اخلاقی است.
اما کثرت
گرایی اخلاقی به این تقریر که ارزشها و لزومهای اخلاقی اموری واقعی هستند اما منشأ واحدی ندارند و قابل تحویل به یک ارزش یا لزوم نیستند نظریهای کاملاً واقع
گرایانه است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «کثرت گرایی اخلاقی».