کالِحونَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کالِحونَ:(هُمْ فيها كالِحونَ) «کالِحونَ» جمع «كالح» از مادّۀ «كلوح» (بر
وزن غروب) به معنى «عبوس شدن و درهم كشيدن صورت» است.
بسيارى از مفسّران آن را چنين
تفسیر كردهاند كه دوزخيان بر
اثر شعلههاى
آتش، پوست صورت آنها درهم كشيده مىشود، بهطورى كه لبها از هم باز مىماند؛ بنابراين به كسى كه لبش از روى دندانهايش جمع شده باشد «كالح» ناميده مىشود و
کنایه از زشترويى و بدمنظرى است.
در آيۀ مورد بحث، سوختگى شديد صورتها بر اثر شعلههاى آتش
دوزخ تا آنجا كه چهرهها درهم كشيده شود و لبها از هم باز بماند به عنوان مجازات براى «سبک و زنان» بىارزش و بىايمان ذكر شده است و با توجه به اين معنى كه آنها غالبا كسانى هستند كه چهرههاى خود را از شنيدن آيات الهى درهم مىكشند و گاه، بر آنها لبخند تمسخرآميز مىزنند و با
استهزاء و سخريه مىنشينند، لذا اين چنين مجازاتى با اعمال آنها متناسب است.
به موردی از کاربرد «کالِحونَ» در
قرآن، اشاره میشود:
(تَلْفَحُ وُجوهَهُمُ النّارُ وَ هُمْ فيها كالِحونَ) «شعلههاى سوزان آتش همچون
شمشیر به صورتهايشان نواخته مىشود؛ و در دوزخ چهرهاى زشت و عبوس دارند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(تَلْفَحُ وُجوهَهُمُ النّارُ وَ هُمْ فيها كالِحونَ) در
مجمع البیان گفته كلمه
لفح و همچنين
نفح به يک معنا است، با اين تفاوت كه لفح تاثير بيشتر و كاريتر دارد، كه عبارت است از مسموميت جلدى كه پوست صورت را خراب مىكند، ولى نفح به معناى باد شديدى است كه پوست صورت را اذيت كند و كلمه كالح از كلوح است كه به معناى جمع شدن و خشكيدن لبها است، به طورى كه ديگر نتواند دندانها را بپوشاند.
و معناى آيه اين است كه لهيب و
هرم آتش آن چنان به صورتهايشان مىخورد كه لبهايشان را مىخشكاند، به طورى كه دندانهايشان نمايان مىشود، مانند:
سر گوسفندى كه روى آتش گرفته باشند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کالحون»، ج۴، ص ۱۰۵.