کاتِبوهُم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کاتِبوهُم:(فَكاتِبوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ) «کاتِبوهُم» از
باب مفاعلة (مكاتبة) و در اصل از مادّۀ «
کتابت» و ريشه اصلى آن «
کتب» (بر
وزن کسب) به معنى «
جمع» است و اينكه نوشتن را كتابت مىگويند به خاطر آن است كه حروف و كلمات را در يک عبارت جمع مىكند.
به موردی از کاربرد «کاتِبوهُم» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدونَ نِكاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ الَّذينَ يَبْتَغونَ الْكِتابَ مِمّا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ فَكاتِبوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فيهِمْ خَيْرًا وَ آتوهُم مِّن مّالِ اللَّهِ الَّذي آتاكُمْ وَ لا تُكْرِهوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفورٌ رَّحيمٌ) «و كسانى كه امكانى براى
ازدواج نمىيابند، بايد پاکدامنى پيشه كنند تا
خداوند از
فضل خود آنان را بىنياز گرداند. و آن بردگانتان كه خواستار قرار داد براى آزادى هستند، با آنان قرارداد ببنديد اگر صلاحيت
زندگی مستقل را در آنان
احساس مىكنيد؛ و چيزى از مال خدا را كه به شما داده است به آنان بدهيد. و كنيزان خود را براى دستيابى شما به
متاع ناپايدار زندگى دنيا مجبور به خودفروشى نكنيد. به خصوص اگر خودشان مىخواهند
پاک بمانند. و هركس آنها را بر اين كار اجبار كند، سپس پشيمان گردد، و
توبه كند خداوند بعد از اين اجبار كردن آنها آمرزنده و مهربان است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ الَّذينَ يَبْتَغونَ الْكِتابَ مِمّا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ فَكاتِبوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فيهِمْ خَيْراً ...) مراد از كتاب مكاتبه است، (به اينكه صاحب برده با برده قرار بگذارد كه بهاى خود را از راه
کسب و كار به او بپردازد و آزاد شود) و
ابتغاء مكاتبه اين است كه برده از مولاى خود درخواست كند كه با او مكاتبه نمايد، به اين كه مالى را از او بگيرد و او را آزاد كند در اين آيه شريفه به صاحبان برده سفارش فرموده درخواست بردگان را بپذيرند، البته در صورتى كه در ايشان چيزى سراغ دارند.
و مراد از
خیر، صلاحيت آزاد شدن ايشان است.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
آيۀ مورد بحث دربارۀ آزادى تدريجى بردگان است كه
دین مبين
اسلام از هر فرصتى براى آزاد ساختن آنان استفاده كرده است، يكى از مواد اين برنامه مسألۀ «مكاتبه» است كه به عنوان يک دستور در اين آيه به آن
اشاره شده است و چون در مكاتبه، قراردادى ميان «
مولا» و «
عبد» نوشته مىشود آن را مكاتبه ناميدهاند.
آيه چنين است:
(فَكاتِبوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فيهِمْ خَيْراً)«و بردگانى از شما كه تقاضاى مكاتبه (قرارداد مخصوص براى آزاد شدن) را دارند با آنها قرارداد ببنديد، اگر
رشد و
صلاح در آنها
احساس مىكنيد.»
عقد مكاتبه يک
نوع قرارداد است كه ميان اين دو نفر بسته مىشود و عبد موظف است كه از طريق
کسب آزاد، مالى تهيه كند و به اقساطى كه براى او قابل تحمل باشد به «مولا» بپردازد و آزادى خود را بازيابد و دستور داده شده است كه مجموع اين اقساط بيش از قيمت عبد نباشد، و نيز اگر به عللى عبد از پرداختن اقساط عاجز شد بايد از
بیت المال و
سهم زکات، اقساط او پرداخته و آزاد شود، حتى بعضى از فقها تصريح كردهاند كه اگر زكاتى به مولا تعلق گيرد خود او بايد اقساط بدهى عبد را از باب زكات حساب كند.
اين عقد يک عقد لازم است و هيچيک از طرفين
حق فسخ آن را ندارند و روشن است كه با اين طرح، هم بسيارى از بردگان آزادى خود را بازمىيابند و هم توانايى زندگى مستقل را در اين مدت كه ملزم به كار كردن و پرداخت اقساط هستند پيدا مىكنند و هم صاحبان آنها به
ضرر و زيان نمىافتند و عكس العمل منفى به زيانبردگان نشان نخواهند داد و بههرحال، «مكاتبه» احكام و فروع فراوانى دارد كه در كتب فقهى «كتاب المكاتبة» آمده است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کاتبوهم»، ج۴، ص ۲۴.