ژوبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ژوبر، پیرـ آمده امیلین ـ پروب، خاورشناس فرانسوی و سفیر
ناپلئون بناپارت در
ایران و عثمانی بوده.
وی در ۱۱۹۳/۱۷۷۹ در
شهر اکس ـ آن ـ پرووانس به
دنیا آمد.
تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند. در ۱۲۰۷/۱۷۹۳، با شدت گرفتن ناآرامیها در پی
انقلاب فرانسه، با خانواده اش به
پاریس رفت. در آنجا به سبب بیکاری پدرش، که
وکیل مجلس و از سوی انقلابیون تحت تعقیب بود، همراه و برادرش ناگزیر در چاپخانهای مشغول به کار شد.
ژوبر پس از ناکامی در گذراندن امتحان ورودی مدرسۀ پلی تکنیک، در کلاسهای ترکی و عربی و فارسی مدرسۀ زبانهای شرقی شرکت کرد و به سبب پیشرفت و علاقه اش در این رشته، توجه استادانش، از جمله لانگلس و سیلوستر دو ساسی، را به خود جلب کرد و قرار شد به عنوان مترجم به سفارت فرانسه در
قسطنطنیه اعزام گردد، لیکن به تصمیم وانتور، کنسول پیشین فرانسه در
قاهره، در ۱۲۰۳/۱۷۸۹ برای مترجمی به همراه لشکریان ناپلئون به
مصر رفت.
.
با درگذشت وانتور، ژوبر جانشین او شد و خدمات مهمی کرد. پس از یک سال اقامت در مصر، به فرانسه بازگشت و در مدرسۀ زبانهای شرقی به تدریس ترکی پرداخت و در وزارت امور خارجه به ترجمه مشغول شد.
در ۱۲۱۶/۱۸۰۱، به همراه ژنرال سباستیانی، برای انعقاد قراردادهای بازرگانی، به مصر و
سوریه رفت.
در عکا با جزارپاشا (حاکم آنجا که به بی رحمی مشهور بود و در مقابل محاصرۀ سال ۱۲۱۴/۱۷۹۹ ناپلئون، از شهر
دفاع کرده بود) به
مذاکره پرداخت و توانست
رضایت او را برای رفت و آمد تاجران فرانسوی به این شهر به دست آورد.
در ۱۲۲۱/۱۸۰۶، وی محرمانه و برای برانگیختن دربار ایران برضد اتحاد انگلستان و
روسیه و عثمانی، از سوی ناپلئون عازم ایران شد، اما در بایزید (در شمال شرقی ترکیه)
محمودپاشا او را
اسیر و حدود هشت ماه در سیاه چالی زندانی کرد، تا اینکه با وساطت دربار ایران، آزاد و راهی ایران شد
وی در
تبریز با عباس میرزا و در
تهران با
فتح علیشاه قاجار ملاقات نمود. سپس ایران به اروپا بازگشت.
در ۱۲۲۲/۱۸۰۷ نشان لژیون دونور گرفت و به شوالیه ملقب شد. وی با نوشتن خاطرات سفرهای خود به شرق شهرتی یافت و در حکومت صد روزۀ ناپلئون، در سفارت فرانسه در قسطنطنیه بود. پس از شکست ناپلئون در واترلو، ژوبر به فرانسه بازگشت و به سبب طرفداری اش از ناپلئون، مشاغلش را از دست داد و حتی مدتی مخفیانه زندگی کرد.
در ۱۲۳۳/۱۸۱۸ برای امور تجاری به قفقاز و
چین رفت و پس از بازگشت به فرانسه، به تدریج مقامهای از دست رفته اش را به دست آورد. در پی جنگ روسیه و عثمانی (۱۲۴۴ـ۱۲۴۵/ ۱۸۲۸ـ۱۸۲۹) و انعقاد
پیمان آدریانوپل نیز ژوبر نقش فعالی داشت.
پس از آن، بیشتر به کارهای پژوهشی پرداخت.
مشهورترین اثر وی شرح سفرش به شرق است که مسافرت به ارمنستان و ایران نام دارد و توصیف بسیار جالبی از وضع دربار و سرزمین ایران به دست میدهد. او آداب و رسوم ایرانیان و عثمانیها را مقایسه کرده و دربارۀ قشون و
تجارت و راههای ایران اطلاعات سودمندی داده است.
از این اثر سه ترجمه در دست است: از محمود هدایت در ۱۳۲۲، محمود مصاحب و علیقلی اعتماد مقدم، که در ۱۳۴۷ش هر دو ترجمه در تهران به چاپ رسیده است. سفرنامۀ ژوبر دو ضمیمه دارد: یکی >نگاهی به گیلان و مازندران<
و دیگری >یادداشتهای لاپی فرمانده سواره نظام<
، که علینقی اعتمادمقدم این بخش را ترجمه کرده است.
در ۱۲۴۰/۱۸۲۵ ژوبر > اصول دستور زبان ترکی< و اظهارنظر دربارۀ یک نسخه خطی ترکی اویغوری، و در 1241/1826 >مسافرت از اورنبورگ به بخارا< را نوشت. در 1242/1827، خلاصهای از متن بختیارنامه را از روی نسخۀ خطی اویغوری منتشر کرد
سپس به ترجمۀ جغرافیای ادریسی یا نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق پرداخت که پس از هشت سال کار، در دو مجلد در پاریس (۱۲۵۲-۱۲۵۶/۱۸۳۶ـ۱۸۴۰) منتشر شد. ژوبر با بسیاری از زبانهای شرق آشنایی داشت و افزون بر فارسی و عربی و ترکی، اویغوری و بربری نیز میدانست و مقالات گوناگونی از او در نشریات انجمن آسیایی چاپ شده است.
وی در ۱۲۶۳/۱۸۴۷، پس از یک دوره کوتاه
بیماری، درگذشت.
(۱) پ. ام. ژوبر، مسافرت به ارمنستان و ایران، ترجمۀ محمود مصاحب، تهران ۱۳۴۷ش.
(۲) P. Amédéc Jaubert، voyage en Arménie et en Perse، Paris ۱۸۲۱.
دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله «ژوبر».