چومبری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چومبری یهودی فقیری بود که در پادشاهی مجار متولد شد. وی چون مسلط به زبانهای مختلف بود به جاهای مختلفی سفر کرد و به عنوان جاسوس انگلیس در دربار عثمانی جاسوسی میکرد.
چومبری در خانواده
یهودی فقیری در پادشاهی مجار به
دنیا آمد. فهرست نویسان، سال تولد او را به سال ۱۸۳۲ میلادی و فوت وی را ۱۹۱۳ میلادی ذکر کردهاند.
او تا سن دوازده سالگی به مدرسه روستائی در زادگاهاش میرفت، و استعداد قابل توجهی در یادگیری زبان از خود نشان داد.
او که به دلیل یک نارسائی مادر زادی مجبور به استفاده از عصای زیر بغل بود، سرانجام به دلیل شرایط سخت مالی وادار به ترک مدرسه گردید. او پس از آن که آموزش پسر صاحب مسافرخانه ده را به عهده گرفت، با کمک دوستاناش توانست به آنترجیمنازیوم سواتی یور وارد شود.
در سن سالگی، او به خوبی با زبانهای مجاری، لاتین، فرانسه، و آلمانی آشنا شده بود. او همچنین به سرعت انگلیسی، زبانهای اسکاندیناویایی، روسی، صربی و دیگر زبان های اسلاو را فرا میگرفت. در سال او به پرس بورگ براتیسلاوای امروزی رفت، او سه سال در آن جا ماند. بعدها در وین و بوداپست به تحصیلات خود ادامه داد.
چومبری به طور اخص مجذوب ادبیات و فرهنگ
امپراتوری عثمانی شده بود. چومبری در سن بیست سالگی، آن قدر زبان ترکی عثمانی یاد گرفته بود، که او را قادر ساخت به عنوان دستیار بارون ژوزف اووتووس، به
قسطنطنیه رفته، و خود را به عنوان آموزگار خصوصی زبانهای اروپائی جا بیاندازد.
پس از صرف یک سال در قسطنطنیه، در سال یک دیکشنری ترکی- آلمانی، را در کنار دیگر آثار زبان شناسی منتشر نمود. او همچنین بیست زبان و گویش دیگر که در سرزمینهای امپراتوری عثمانی صحبت میشدند، را فرا گرفت.
در بازگشت به بوداپست، به سال، هزار فلورن از آکادمی علوم بوداپست پاداش گرفت، و در پاییز همان سال، در چهره یک درویش
سنی، و تحت نام رشید افندی، روانه قسطنطنیه شد.
او از طریق ترابوزان در کنار دریای سیاه، به
تهران رفت. در طول راه با گروهی از زائران که از سفر
حج باز میگشتند، چندین ماه را در شهرهای مرکزی ایران (
تبریز،
زنجان و
قزوین) گذراند.
سپس از طریق
اصفهان به
شیراز رفت، و در ژوئن سال به شهر خیوه در آسیای میانه رسید. او که تا این زمان توانسته بود، شخصیت جعلی خود را با نام رشید افندی حفظ نماید، در ملاقات با خان خیوه هم ظاهر خود را نگه داشت.
سپس به همراه گروه هم سفراناش از طریق
بخارا به
سمرقند رسید. آن جا سوء ظن حاکم را برانگیخت؛ اما توانست حاکم را قانع نماید و در آخر ملاقات با حاکم را با کوله باری پر از هدایا ترک گفت.
او از طریق
هرات، به تهران و از آن جا با گذر از ارز
روم و ترابوزان در مارس دوباره به قسطنطنیه بازگشت.
این نخستین سفر از این دست، توسط یک فرد از اروپای غربی بود.
سپس به لندن رفت که در آن جا به دلیل سفرهای متهورانه و دانش گستردهاش در زمینه زبان شناسی، از او همچون یک ستاره استقبال شد.
همان سال سفرنامه خود تحت عنوان سفرهایی در آسیای مرکزی را منتشر کرد، و در بازگشت از لندن، در سال به عنوان استاد زبانهای شرقی در دانشگاه بوداپست منصوب شد و تا زمان باز نشستگی در سال در آن شغل ماند.
او در بوداپست که آن زمان تحت فرمان امپراتوری اتریش مجار قرار داشت، فوت کرد.
چومبری چهار بار تغییر
مذهب داد، هم جاسوس دو جانبه بود و هم دلال دو جانبه. او به سلطان عثمانی بسیار نزدیک بود. در سالهای- به تئودور
هرتزل وعده داد تا قرار ملاقاتی میان او و سلطان عبدالاحمد دوم، سلطان عثمانی، ترتیب خواهد داد؛ اما هدف اصلیاش، گرفتن پول از
هرتزل بود، و این قرار را ترتیب نداد.
چومبری را به عنوان مبلغ سرسخت سیاست انگلیس در شرق و علیه روسیه میشناسند. در سال آرشیو ملی در شهر ساری انگلستان، دسترسی عموم به پروندهای را آزاد ساخت، که طبق آن چومبری توسط وزارت امور خارجه بریتانیا به عنوان جاسوس استخدام شده بود، تا علیه تلاشهای روسیه در افزایش نفوذ خود در آسیای میانه و به خطر انداختن مواضع بریتانیا در شبه قاره
هند مبارزه نماید.
اندیشه پان ترکیسم؛ یعنی یکی کردن همه سرزمینهایی که ساکنان آن به یکی از زبانهایی که ریشه آنها به زبانهای آلتایی میرسد، نخستین بار از سوی آرمینیوس چوامبری در دهه ساخته و مطرح گشت. چوامبری رایزن سلطان عثمانی شده بود؛ ولی در نهان برای لرد پالمرستون و دفتر امور خارجه بریتانیا کار میکرد. ساختن و مطرح کردن این اندیشه از سوی چوامبری و بریتانیا در اصل به منظور ایجاد یک کمربند از آلتائی زبانها در جنوب روسیه بود تا مانعی شود برای گسترش و رخنه روسها به مستعمرات انگلیس در
هندوستان.
سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه (کتاب)
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.