چاه اریس (دانشنامهحج)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چاه اَریس واقع در سه کیلومتری شهر
مدینه، یکی از اماکن تاریخی است که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از آن
آب خورده و
وضو گرفتهاند. امروزه در اثر توسعه
مسجد قبا این چاه تخریب شده و اثری از آن باقی نمانده است.
چاه اَریس، در دو میلی مدینه (بیش از سه کیلومتر)، در بستانی در غرب مسجد قدیم قبا قرار داشته است.
در گزارشی، آوردهاند که این چاه و زمینهای اطراف را
عثمان خرید.
از اینرو از آن به عنوان صدقه عثمان یاد کردهاند.
گاه اَریس را احتمالاً به تصحیف، اویس خواندهاند.
اریس، به معنای
کشاورز در کاربرد شامیان، به کشاورزان سواحل
دجله و
فرات اطلاق میشد و به آنها نسبت اریسی میدادند.
چاه مذکور، به کشاورزی یهودی، به نام اریس، تعلق داشته و به نام او شهرت یافته است.
بر اساس این دیدگاه لغوی میتوان گفت که این فرد یهودی، پیشتر در سواحل دجله و فرات کشاورزی میکرده و سپس به مدینه کوچیده است. برخی واژه اریس را برگرفته از واژه عبری ارّیس به معنای رئیس دانستهاند.
این چاه، به سبب افتادن
انگشتر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن، به نام بئر النبی و بئر الخاتم
نیز شناخته میشود. برخی برآنند نام اصلی و درست این چاه، بئر الخاتم است؛ زیرا نام بئر الخاتم، در تلقی امروزین مردم مدینه، کاربرد دارد و اینکه اریس نام منطقهای در نزدیکی قبا دارای چند چاه از جمله بئر الخاتم بوده است.
در منابع، درباره استفاده پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آب چاه اریس، به گزارشی بر اساس مشاهدات
ابوموسی اشعری استناد شده است. به گفته
اشعری، ظاهراً در روزی که او محافظ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده، حضرت وارد محوطه ساختمان چاه اریس شده و بر جایگاهی که برای نشستن دو سه نفر کفاف میکرده، نشسته و با کنار زدن خاکها، دو پای خود را به سمت چاه دراز کرده، سپس با آب چاه وضو گرفتهاند. بعد از آن، به ترتیب،
ابوبکر و
عمر و
عثمان، با اجازه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شده و تنها دو نفر نخست کنار ایشان نشسته و وضو گرفتهاند.
گاه این گزارش را درباره چاههای دیگری غیر از اریس آوردهاند.
آنچه از مجموع گزارشها بر میآید این است که از چاه اریس یا بئر الخاتم، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) استفاده کرده و از آب آن نوشیده و وضو گرفته است.
در نقلی، گزارش دادهاند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، به عنوان تبرک، در آب چاه اریس دمیده است.
اما اصل این نقل، گاه با موافقت و گاه با مخالفت برخی حدیثشناسان مواجه شده است.
برخی سفرنامهنویسان ظاهراً به اقتباس از فرهنگ عمومی آوردهاند که آب چاه اریس در آغاز تلخ بوده و با متبرک کردن آن از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، شیرین شده است.
نیز گاه به پیشنهاد برخی از صحابه، مبنی بر استفاده از آب این چاه در
غسل بدن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، اشاره شده است.
آب چاه اریس گوارا توصیف شده و
در اطراف آن، بستانهای سرسبز و قلعههای برجسته برقرار بوده است.
در عین حال، گاه خبر از کمی آب چاه اریس هم دادهاند
و گفته شده انگشتر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که به عثمان رسیده بود، در این چاه افتاد.
داستان انگشتر را اینگونه آوردهاند که این انگشتر نبوی به عنوان مُهر حکومتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خلفای بعد از او رسیده، نزد خلفای اول تا سوم نگهدای میشد.
اما در سال سی
ام هجری،
هنگامی که عثمان سر چاه اریس، با آن بازی میکرد یا به کارگران فرمان میراند، در چاه افتاد.
سپس خالی کردن آب چاه و تلاشهای بسیار نتیجه نداد و اثری از انگشتر یافت نشد.
برخی آوردهاند که شورش علیه عثمان و کشته شدن او، بعد از گم شدن این انگشتر بود؛ زیرا به زعم اینان، با افتادن انگشتر در چاه، برکت آن به پایان رسید.
در عین حال، گم شدن انگشتر نبوی به
چاه قُریصه و
چاه یسره هم نسبت داده شده و گاه گفتهاند که انگشتر از دست عثمان، در
چاه خریف، در منطقه اریس افتاد
که احتمال میرود نام چاه خریف را برای چاه اریس به کار برده باشند. احتمال یکبار رخدادن گم شدن انگشتر و اشتباه گزارشگران و فراموش کردن نام چاه وجود دارد. احتمال دیگر این است که انگشتر از دست عثمان در چاه اریس افتاده و هیچگاه یافت نشده، اما پیشتر از
دست خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در چاه قریصه افتاده است، اما ظاهراً آن را پیدا کردهاند.
ابن نجار (م۶۴۳ق) عمق چاه اریس را ۱۴
ذراع و یک شِبر (بیش از ۷ متر)، پهنایش را ۵ ذراع (۵/۲ متر) و طول دهانه و نشستگاه آن را ۳ ذراع (۵/۱ متر)اندازه گرفته است.
یک سده بعد،
مطری (م۷۴۱ق) موقعیت چاه اریس را در میانه باغستانی متعلق به شرفای
بنیحسین (امرای مدینه) توصیف کرده
و افزوده که نزدیک چاه اریس، خانهای برای سکونت خادمان مسجد قبا و قلعههایی برای نگهبانی، ساخته شده است.
نجمالدین یوسف رومی (م
۷۳۵ق) از وزیران عهد ممالیک، برای چاه پلههایی تا رسیدن به آب ساخت.
سپس فردی با نام شیخ صفیالدین ابوبکر بن احمد سلامی چاه اریس را در سال
۷۱۴ق بازسازی کرد و تا محل آب، برای آن
پله و جاپا تعبیه نمود.
سپس در دوره عثمانی این پلهها بازسازی شد.
سمهودی (م
۹۱۱ق) خبر تعمیر پلههای چاه از سوی نجمالدین
رومی و سپس صفیالدین سلامی را بررسی کرده و احتمال داده که کار سلامی، نخست صورت گرفته و سپس
رومی تعمیر آن را ادامه داده و تکمیل کرده است. در زمان سمهودی، چاه اریس، در ملکیت فردی به نام برهانالدین قطان بوده و بر سر استفاده از آن، با یکی از مالکان باغهای نزدیک، اختلاف داشته است.
جای چاه اریس، تا پیش از بازسازی مسجد قبا، مشخص بوده،
اما امروزه به دنبال توسعه
مسجد، در داخل مسجد، واقع شده است.
اکنون در ضلع غربی مسجد قبا،
حوض و آبشاری هست که به گفته برخی از شاهدان، همان محل قدیمی چاه اریس است. روی چاه اریس، پیش از خرابی و توسعه مسجد، قبهای بوده است.
این توصیف را برخی دیگر با گفتن اینکه محل قدیم چاه اریس، در مقابل درِ غربی میانه مسجد قبا و در فاصله ۵۰ متری در سنگفرش پیادهرو خیابان آسفالته قرار دارد، بیان کردهاند.
۱. آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
۲. اثارة الترغیب و التشویق الی المساجد الثلاثة و البیت العتیق: محمد بن اسحاق خوارزمی (م۸۲۷ق)، به کوشش محمد حسین ذهبی، مکه، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۸ق.
۳. اطلس تاریخ اسلام: ابوالفضل بنائی کاشی، تهران، مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، نشر تکا، ۱۳۸۹ش.
۴. امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع: احمد بن علی مقریزی (م۸۴۵ق) به کوشش محمد عبدالحمید نمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
۵. البدایة و النهایة فی التاریخ: اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف، ۱۴۱۱ق.
۶. بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله مرجانی (م۶۹۹ق)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م.
۷. تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضی زبیدی (م۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
۸. تاریخ ابن خلدون (العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر): عبدالرحمن بن محمد عبدالرحمن بن محمد بن خلدون (م۸۰۸ق)، به کوشش خلیل شحاده و سهیل صادق زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق.
۹. تاریخ المدینة المنوره (اخبار المدینة النبویه): عمر بن شبّه النمیری (م۲۶۲ق)، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
۱۰. تاریخ المدینة المنوره (نصیحه المشاور و تعزیه المجاور): عبدالله بن محمد بن فرحون (م۷۶۹ق)، به کوشش حسین شکری، بیروت، دار الارقم.
۱۱. تاریخ الموصل: یزید بن محمد ازدی (م۳۳۴ق) به کوشش احمد عبدالله، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۷ق.
۱۲. تاریخ مدینه: احمد بن عبدالله رازی (م۴۶۰ق) به کوشش حسین بن عبدالله، بیروت، دمشق، دار الکفر- دارالکفرا، عاصر، ۱۴۰۹ق.
۱۳. تاریخ مکة المشرفة و المسجدالحرام و المدینة الشریفة و القبر الشریف: محمد بن ضیاء (م۸۵۴ق)، به کوشش العدوی، مکه، مکتبة التجاریة مصطفی احمد الباز، ۱۴۱۶ق.
۱۴. تذکرة بالاخبار عن اتفاقات الاسفار (رحلة ابن جبیر): محمد بن جبیر (م۶۱۴ق)، بیروت، مؤسسة العربیه دارالسویدی، ۲۰۰۸م.
۱۵. التعریف بما آنست الهجره من معالم دارالهجره: محمد بن احمد مطری (م۷۴۱ق)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۶ق.
۱۶. التنبیة و الاشراف: علی بن الحسین مسعودی (م۳۴۶ق)، بیروت، دار الصعب، بیتا.
۱۷. جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی: حسین قره چانلو، تهران، سمت، ۱۳۸۰ش.
۱۸. الجواهر الثمینة فی محاسن المدینه: محمد کبریت حسینی (م۱۰۷۰ق)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
۱۹. حجاز در صدر اسلام: صالح احمد علی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، مشعر، ۱۳۷۵ش.
۲۰. دائرة المعارف: قاموس عام لکل فن و مطلب، بطرس بستانی (۱۸۱۹-۱۸۸۳)، بیروت، دار المعرفه.
علی احمدی میرآقا، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «چاه اریس»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۷/۳۰.