• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیشگویی پیامبر درباره قاتل امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





پیشگویی پیامبر درباره قاتل امام حسین، از مباحث مرتبط به پیشگویی‌های شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) است. انبیای الهی و اهل بیت (علیهم‌السّلام) و برخی از اصحاب خاص آنان، در روایات فراوانی از امور غیبی و حوادث آینده خبر داده‌اند. اخبار از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) نیز از این مقوله است؛ زیرا روایات فراوانی از پیامبران و ائمه (علیهم‌السّلام) نقل شده که از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) خبر می‌دهد. در منابع حدیثی شیعه و سنی، روایات متعددی نقل شده که در آنها پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ویژگی‌ها و اوصاف قاتل امام حسین (علیه‌السّلام) اشاره کرده‌اند، برخی از این اوصاف عبارتند از: بدترین فرد امت، بی‌نسب فرزند بی‌نسب، ضربه زننده به دین، یزید نامی از بنی امیه و یزید بی برکت. علاوه بر این، در روایات متعددی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از عذاب و مجازات قاتل امام حسین (علیه‌السّلام) در قیامت خبر می‌دهند.



پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و جمعی از اهل بیت و یاران ایشان، مکررا شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) را پیشگویی کرده‌اند. در این پیشگویی‌ها، علاوه بر شهادت امام، جزئیّات مربوط به برخی حوادث و شرایط آن، مانند: زمان و مکان شهادت، شرکت‌کنندگان در قتل و سران آنها، و کسانی که از یاری وی امتناع می‌ورزند، نیز دیده می‌شود. تعداد روایات و احادیث مربوط به پیشگویی واقعه کربلا به حدی است که هر پژوهشگر بی‌طرفی به صدور آنها از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اهل بیت (علیه‌السّلام) اطمینان می‌کند، هرچند در مورد برخی جزئیات یقین حاصل نشود. به علاوه این احادیث هرگونه تردیدی را مبنی بر اینکه امام (علیه‌السّلام) با علم و آگاهی مسیر شهادت را انتخاب کرده، از بین می‌برد. در منابع حدیثی شیعه و سنی، روایات متعددی نقل شده که در آنها پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ویژگی‌ها و اوصاف قاتل امام حسین (علیه‌السّلام) اشاره کرده‌اند، برخی از این اوصاف عبارتند از: بدترین فرد امت، بی‌نسب فرزند بی‌نسب، ضربه زننده به دین، یزید نامی از بنی امیه و یزید بی برکت. علاوه بر این، در روایات متعددی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از عذاب و مجازات قاتل امام حسین (علیه‌السّلام) در قیامت خبر می‌دهند، برخی از این مجازات‌ها عبارتند از: انتقام الهی، عذاب در دوزخ، تابوت آتشین و... .
این روایات از لحاظ قوت سند و روشنی دلالت و مفهوم، یکسان نیستند. برخی از آنها (که با بقیه روایات اشتراک مضمونی دارند) از لحاظ سند، صحیح، و برخی دیگر، موثق هستند؛ اما در مجموع، روایات پیشگویی شهادت امام حسین (علیه‌السلام) ازنظر کثرت، تواتر معنوی دارند و از گذشته، علمای اسلام آنها را پذیرفته‌اند. البته این موضوع یکی از مسائل مشهور و مسلم در تاریخ زندگانی امام حسین (علیه‌السلام) است؛ چنان که در توقیع حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) که برای وکیل خود قاسم بن علاء درباره تعلیم دعای روز سوم شعبان (سالروز ولادت آن بزرگوار)، چنین آمده است:
«... اللَّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ بِحَقِّ المَولودِ في هذَا اليَومِ ، المَوعودِ بِشَهادَتِهِ قَبلَ استِهلالِهِ ووِلادَتِهِ...»؛ «... خداوندا از تو درخواست می‌کنم به حق مولودی که در این روز متولد شده و قبل از تولد و ورودش (به این دنیا) وعده شهادتش داده شده است...».


«عن علیّ علی قالَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): یَقتُلُ الحُسَینَ شَرُّ الاُمَّةِ، ویَتَبَرَّاُ مِن وُلدِهِ مَن یَکفُرُ بی.»
در عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام) از امام علی (علیه‌السّلام)، از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده است: بدترین فرد امّت، حسین را می‌کشد و کسی از فرزندان حسین تبری می‌جوید که به من کفر می‌ورزد.

«عن عبداللّه بن العبّاس: دَخَلتُ عَلَی النَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَالحَسَنُ (علیه‌السّلام) عَلی عاتِقِهِ، وَالحُسَینُ (علیه‌السّلام) عَلی فَخِذِهِ، یَلثِمُهُما ویُقَبِّلُهُما.... ثُمَّ قالَ: یَابنَ عَبّاسٍ کَاَنّی بِهِ وقَد خُضِبَت شَیبَتُهُ مِن دَمِهِ، یَدعو فَلا یُجابُ، ویَستَنصِرُ فَلا یُنصَرُ. قُلتُ: مَن یَفعَلُ ذلِکَ یا رَسولَ اللّه ِ؟ قالَ: شِرارُ اُمَّتی، ما لَهُم؟ لا انالَهُمُ اللّه ُ شَفاعَتی!»
در کتاب کفایة الاثر به نقل از عبد اللّه بن عبّاس روایت شده است: بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد شدم، که حسن (علیه‌السّلام) بر گردن ایشان و حسین (علیه‌السّلام) بر روی ران ایشان بود و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صورت و دهان آن دو را می‌بوسید. سپس فرمود: «ای ابن عبّاس! گویی می‌بینم که محاسن سپیدش از خونش رنگین شده و دعوت می‌کند؛ امّا پاسخی نمی‌شنود، و یاری می‌طلبد؛ امّا یاری نمی‌شود». گفتم: ‌ای پیامبر خدا! چه کسی این کار را می‌کند؟ فرمود: «بَدانِ امّتم. آنان را چه می‌شود؟ خدا، شفاعتم را شامل آنان نکند!».


«عن عبد اللّه بن جعفر بن ابی طالب یُقتَلُ ابنِیَ الحُسَینُ بِالسَّیفِ، یَقتُلُهُ طاغٍ ابنُ طاغٍ، دَعِیٌّ ابنُ دَعِیٍّ، مُنافِقٌ ابنُ مُنافِقٍ. »
در کتاب سُلَیم بن قَیس به نقل از عبد اللّه بن جعفر بن ابی طالب روایت شده است: «پسرم حسین، با شمشیر کشته می‌شود. او را طغیانگر فرزند طغیانگر، بی نسب فرزند بی نسب، منافق فرزند منافق می‌کشد.


«عن علیّ بن الحسین فَلَمّا کانَ یَومُ سابِعِهِ (ایِ الحُسَینِ (علیه‌السّلام)) جاءَنِی النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَقالَ: هَلُمِّی ابنی... ثُمَّ قالَ: یا ابا عَبدِ اللّه ِ، عَزیزٌ عَلَیَّ، ثُمَّ بَکی. فَقُلتُ: بِاَبی انتَ واُمّی، فَعَلتَ فی هذَا الیَومِ وفِی الیَومِ الاَوَّلِ! فَما هُوَ؟ فَقالَ: ابکی عَلَی ابنی هذا، تَقتُلُهُ فِئَةٌ باغِیَةٌ کافِرَةٌ مِن بَنی اُمَیَّةَ، لا انالَهُمُ اللّه ُ شَفاعَتی یَومَ القِیامَةِ، یَقتُلُهُ رَجُلٌ یَثلِمُ الدّینَ، ویَکفُرُ بِاللّه ِ العَظیمِ! ثُمَّ قالَ: اللّهُمَّ انّی اساَلُکَ فیهِما (ایِ الحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهماالسلام) ما سَاَلَکَ ابراهیمُ فی ذُرِّیَّتِهِ، اللّهُمَّ احِبَّهُما، واحِبَّ مَن یُحِبُّهُما، وَالعَن مَن یُبغِضُهُما مِل ءَ السَّماءِ وَالاَرضِ.»
همچنین شیخ طوسی در الامالی به سندش، از امام زین العابدین (علیه‌السّلام) روایت می‌کند که: حسین (علیه‌السّلام) که هفت روزه شد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «پسرم را برایم بیاور». .. و سپس فرمود: «ای ابا عبد اللّه! بر من گران است» و سپس گریست. ... و فرمود: «بر این پسرم می‌گریم. او را دسته‌ای متجاوزِ کافر از بنی امیّه می‌کشند. خدا، شفاعت مرا در روز قیامت، نصیبشان نکند! مردی او را می‌کشد که به دین، ضربه می‌زند و به خدای بزرگ، کفر می‌ورزد». سپس فرمود: «خدایا! من برای این دو (حسن و حسین) چیزی را می‌خواهم که ابراهیم برای فرزندانش خواست. خدایا! آن دو را دوست بدار و دوستدارشان را دوست بدار و هر کس را که دشمن آن دو است، به‌اندازه آسمان و زمین، لعنت کن».


«عن ابی عبیدة مرفوعا عن رسول ال لا یَزالُ امرُ اُمَّتی قائِما، حَتّی یَثلِمَهُ رَجُلٌ مِن بَنی اُمَیَّةَ یُقالُ لَهُ یَزیدُ.»
در سیر اعلام النبلاء از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده است که: همواره کار امّت من بر پاست، تا آن که مردی از بنی امیه، به نام یزید، به آن ضربه می‌زند.

«لَمّا اتی عَلَی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) سَنَتانِ مِن مَولِدِهِ، خَرَجَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی سَفَرٍ لَهُ، فَوَقَفَ فی بَعضِ الطَّریقِ، فَاستَرجَعَ، ودَمَعَت عَیناهُ. فَسُئِلَ عَن ذلِکَ، فَقالَ: هذا جَبرَئیلُ یُخبِرُنی عَن ارضٍ بِشَطِّ الفُراتِ یُقالُ لَها: کَربَلاءُ، یُقتَلُ بِها وَلَدِیَ الحُسَینُ ابنُ فاطِمَةَ. فَقیلَ لَهُ: مَن یَقتُلُهُ یا رَسولَ اللّه ِ؟ فَقالَ: رَجُلٌ اسمُهُ یَزیدُ، وکَاَنَّی انظُرُ الی مَصرَعِهِ ومَدفَنِهِ.»
در کتاب الملهوف چنین روایت شده است که: دو سال که از تولّد حسین (علیه‌السّلام) گذشت، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سفری رفت و در راه، در جایی توقّف کرد و کلمه استرجاع (انّا للّه) بر زبان آورد و چشمانش اشکبار شد. علّت را پرسیدند. فرمود: «این، جبرئیل است که از زمینی کنار رود فرات به نام کربلا برایم خبر آورده که فرزندم حسین، پسر فاطمه، در آن، کشته می‌شود». به ایشان گفته شد: ‌ای پیامبر خدا! چه کسی او را می‌کشد؟ فرمود: «مردی که نامش یزید است. و گویی جایگاه بر خاک افتادن و به خاک سپردنش را می‌بینم!».


«عن ابن عمرو عن رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یَزیدُ، لا بارَکَ اللّه ُ فی یَزیدَ! الطَّعّانِ اللَّعّانِ، اما انَّهُ نُعِیَ الَیَّ حَبیبی وسُخَیلی حُسَینٌ، اُتیتُ بِتُربَتِهِ ورَاَیتُ قاتِلَهُ، اما انَّهُ لا یُقتَلُ بَینَ ظَهرانَی قَومٍ فَلا یَنصُرونَهُ الّا عَمَّهُمُ اللّه ُ بِعِقابٍ.»
در روایت دیگری به نقل از ابن عمرو، از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده است: «یزید! خداوند، یزید، آن طعنه زن نفرین گو را برکت ندهد! ‌هان! خبر درگذشت محبوبم و فرزند نازنینم، حسین، به من رسید. خاکِ مَرقدش را برایم آوردند و قاتلش را دیدم. ‌هان که او پیش چشم گروهی کشته نمی‌شود و یاری اش نمی‌کنند، جز آن که خدا همه آنان را کیفر می‌دهد!

«عن معاذ بن جبل: خَرَجَ عَلَینا رَسولُ اللّه ِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مُتَغَیِّرَ اللَّونِ، فَقالَ: انَا مُحَمَّدٌ، اُوتیتُ فَواتِحَ الکَلامِ وخَواتِمَهُ، فَاَطیعونی ما دُمتُ بَینَ اظهُرِکُم، واذا ذُهِبَ بی فَعَلَیکُم بِکِتابِ اللّه ِ، احِلّوا حَلالَهُ، وحَرِّموا حَرامَهُ، اتَتکُمُ المَوتَةُ اتَتکُم بِالرَّوحِ وَالرّاحَةِ، کِتابٌ مِنَ اللّه ِ سَبَقَ، اتَتکُم فِتَنٌ کَقِطَعِ اللَّیلِ المُظلِمِ، کُلَّما ذَهَبَ رُسُلٌ جاءَ رُسُلٌ، تَناسَخَتِ النُّبُوَّةُ، فَصارَت مُلکا، رَحِمَ اللّه ُ مَن اخَذَها بِحَقِّها، وخَرَجَ مِنها کَما دَخَلَها، امسِک یا مُعاذُ واحصِ. قالَ: فَلَمّا بَلَغتُ خَمسَةً قالَ: یَزیدُ، لا یُبارِکُ اللّه ُ فی یَزیدَ! ثُمَّ ذَرَفَت عَیناهُ، فَقالَ: نُعِیَ الَیَّ حُسَینٌ، واُتیتُ بِتُربَتِهِ، واُخبِرتُ بِقاتِلِهِ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ، لا یُقتَلُ بَینَ ظَهرانَی قَومٍ لا یَمنَعونَهُ الّا خالَفَ اللّه ُ بَینَ صُدورِهِم وقُلوبِهِم، وسَلَّطَ عَلَیهِم شِرارَهُم، والبَسَهُم شِیَعا، ثُمَّ قالَ: واها لِفِراخِ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مِن خَلیفَةٍ مُستَخلَفٍ مُترَفٍ، یَقتُلُ خَلَفی وخَلَفَ الخَلَفِ. فَلَمّا بَلَغتُ عَشَرَةً قالَ: الوَلیدُ اسمُ فِرعَونَ، ‌هادِمُ شَرائِعِ الاِسلامِ، بَینَ یَدَیهِ رَجُلٌ مِن اهلِ بَیتٍ یَسُلُّ اللّه ُ سَیفَهُ، فَلا غِمادَ لَهُ، وَاختَلَفَ النّاسُ، فَکانوا هکَذا ـ وشَبَکَ بَینَ اصابِعِه ـ. ثُمَّ قالَ: بَعدَ العِشرینَ ومِئَةٍ مَوتٌ سَریعٌ، وقَتلٌ ذَریعٌ، فَفیهِ هَلاکُهُم، ویَلِی عَلَیهِم رَجُلٌ مِن وُلدِ العَبّاسِ.»
در حدیث دیگری به نقل از مُعاذ بن جبل گزارش شده است: روزی پیامبر خدا با حال و رنگی دگرگون بر ما در آمد و فرمود: «من، محمّد هستم و آغاز و فرجام سخن، به من داده شده است. پس تا آن گاه که میان شما هستم، از من اطاعت کنید و چون به آن دنیا برده شدم، با کتاب خدا باشید. حلال آن را حلال بشمرید و حرامش را حرام بدانید. مدّتی آرامش بر شما در می‌آید و آسایش و راحتی بر شما در خواهد آمد. این، سرنوشتی است که پیش تر، از طرف خدا نوشته شده است. آن گاه فتنه‌هایی مانند پاره‌های شب تاریک بر شما در می‌آیند. هر گاه پیامبرانی رفتند، پیامبران دیگری آمدند؛ امّا اکنون نبوت پایان یافت و به جای آن در آینده سلطنت می‌آید. خدا، رحمت کند کسی را که نبوّت را چنان که شایسته است، بشناسد و بر آن شناخت، پایدار بماند! ‌ای معاذ! نگاه دار و بشمار». هنگامی که به پنج رسیدم، فرمود: «یزید! خدا، یزید را برکت ندهد! » و سپس اشک از چشمانش سرازیر شد و فرمود: «خبر شهادت حسین را برایم آوردند و نیز تربت او را و از قاتلش آگاهم کردند. سوگند به آن که جانم در دست اوست، پیش روی گروهی کشته نمی‌شود و آنان از او دفاع نمی‌کنند، جز آن که خداوند، سینه‌ها و دل‌هایشان را با هم مخالف می‌کند و بَدانِ آنها را بر ایشان مسلّط می‌گرداند و گروه گروهشان می‌سازد». سپس فرمود: «افسوس بر فرزندان خاندان محمّد از خلیفه خوش گذرانی که او را جانشین پدرش می‌کنند و اولاد و اولاد اولادم را می‌کشد!». و زمانی که به ده رسیدم، فرمود: «ولید، نام یک فرعون است و او ویران کننده احکام اسلام است و در برابرش، مردی از خاندانی است که خداوند، شمشیرش را آخته و غلافی ندارد. در مردم، اختلاف پیدا خواهد شد و چنین می‌شود» و انگشتانش را داخل هم کرد. سپس فرمود: «پس از یکصد و بیست سال، مرگی شتابان و فراگیر خواهد بود. آن سال، سال هلاکت مردم است و بر آنها مردی از اولاد عبّاس، حاکم می‌شود».

«عن شرحبیل بن ابی عون: انَّ المَلَکَ الَّذی جاءَ الَی النَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انَّما کانَ مَلَکَ البِحارِ...، ثُمَّ حَمَلَ ذلِکَ المَلَکُ مِن تُربَةِ الحُسَینِ (علیه‌السّلام) فی بَعضِ اجنِحَتِهِ، فَلَم یَبقَ مَلَکٌ فی سَماءِ الدُّنیا الّا شَمَّ تِلکَ التُّربَةَ، وصارَ فیها عِندَهُ اثَرٌ وخَبَرٌ. قالَ: ثُمَّ اخَذَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تِلکَ القَبضَةَ الَّتی اتاهُ بِهَا المَلَکُ، فَجَعَلَ یَشُمُّها، وهُوَ یَبکی، ویَقولُ فی بُکائِهِ: اللّهُمَّ لا تُبارِک فی قاتِلِ وَلَدِی، واصلِهِ نارَ جَهَنَّمَ.»
در خبر دیگری آمده است: فرشته‌ای که نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد، فرشته دریاها بود.... سپس آن فرشته، مقداری از تربت حسین (علیه‌السّلام) را در یکی از بال‌هایش حمل کرد و فرشته‌ای در آسمان دنیا نماند، جز آن که آن تربت را بویید و یادش نزد او جاودان ماند. سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن مشت خاک را که فرشته آورده بود، گرفت و در حالی که می‌گریست، آن را بویید و میان گریه اش می‌گفت: «خدایا! به قاتل فرزندم برکت مده و او را به آتش دوزخ برسان».


«عن رسول الله انَّ موسَی بنَ عِمرانَ سَاَلَ رَبَّهُ عز و جل، فَقالَ: یا رَبِّ، انَّ اخی‌هارونَ ماتَ، فَاغفِر لَهُ، فَاَوحَی اللّه ُ تَعالی الَیهِ: یا موسی، لَو سَاَلتَنی فِی الاَوَّلینَ وَالآخِرینَ لَاَجَبتُکَ ما خَلا قاتِلَ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ ابی طالِبٍ (علیه‌السّلام)، فَاِنّی انتَقِمُ لَهُ مِن قاتِلِهِ... . »
در حدیث دیگری از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده است: موسی بن عمران از خدایوند عز و جل درخواست کرد: ‌ای خدای من! برادرم‌ هارون در گذشت. او را بیامرز. خداوند متعال به او وحی کرد: «ای موسی! اگر در باره پیشینیان و پسینیان، از من چیزی بخواهی، اجابتت می‌کنم، جز قاتل حسین بن علی بن ابی طالب، که من، انتقام او را از قاتلش می‌گیرم».



«عن رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یُقتَلُ ابنِیَ الحُسَینُ بِظَهرِ الکوفَةِ، الوَیلُ لِقاتِلِهِ، وخاذِلِهِ، وتارِکِ نُصرَتِهِ.»
در حدیث دیگری به از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده که فرمودند: فرزندم حسین، در پشت کوفه کشته می‌شود. وای بر قاتلش و واگذارنده‌اش و رها کننده یاری‌اش!

«عن عمر بن هبیرة: رَاَیتُ رَسولَ اللّه ِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ علیهماالسلامفی حِجرِهِ، یُقَبِّلُ هذا مَرَّةً، وهذا مَرَّةً، ویَقولُ لِلحُسَینِ (علیه‌السّلام): انَّ الوَیلَ لِمَن یَقتُلُکَ. »
در کتاب کامل الزیارات به نقل از عمر بن هُبَیره روایت شده است: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را دیدم که حسن و حسین (علیهماالسلام) در دامان اویند و گاه، این و گاه، آن را می‌بوسد و به حسین (علیه‌السّلام) می‌گوید: «وای بر کسی که تو را می‌کشد!».


«عن رسول الله انَّ قاتِلَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ (علیه‌السّلام) فی تابوتٍ مِن نارٍ، عَلَیهِ نِصفُ عَذابِ اهلِ الدُّنیا، وقَد شُدَّت یَداهُ ورِجلاهُ بِسَلاسِلَ مِن نارٍ، مُنَکَّسٍ فِی النّارِ، حَتّی یَقَعَ فی قَعرِ جَهَنَّمَ، ولَهُ ریحٌ یَتَعَوَّذُ اهلُ النّارِ الی رَبِّهِم مِن شِدَّةِ نَتنِهِ، وهُوَ فیها خالِدٌ ذائِقُ العَذابِ الاَلیمِ، مَعَ جَمیعِ مَن شایَعَ عَلی قَتلِهِ، کُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلَ اللّه ُ (عزّوجلّ) عَلَیهِمُ الجُلودَ، حَتّی یَذوقُوا العَذابَ الاَلیمَ، لا یُفَتَّرُ عَنهُم ساعَةً، ویُسقَونَ مِن حَمیمِ جَهَنَّمَ، فَالوَیلُ لَهُم مِن عَذابِ اللّه ِ تَعالی فِی النّارِ.»
در عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام) از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده است: قاتل حسین بن علی، در تابوتی از آتش است و نیمی از عذاب دنیائیان را دارد و دست و پایش را با زنجیرهای آتشین می‌بندند و در آتش، سرنگونش می‌کنند تا به قعر دوزخ برسد و بویی دارد که دوزخیان از گند آن، به خدایشان پناه می‌برند و او در آن جا جاودان و چشنده عذاب دردناک است، همراه همه کسانی که به کشتن او (حسین (علیه‌السّلام) کمک و تحریک کرده‌اند. هر گاه پوستشان می‌سوزد، خداوند، پوست دیگری به جایش می‌رویانَد تا دوباره عذاب دردناک را بچشند و حتّی لحظه‌ای عذاب از آنان برداشته نمی‌شود و آب جوشان دوزخ به آنها نوشانده می‌شود. پس وای بر آنان از عذاب خدای متعال در دوزخ!

«عن رسول الل تُحشَرُ ابنَتی فاطِمَةُ یَومَ القِیامَةِ، ومَعَها ثِیابٌ مَصبوغَةٌ بِالدَّمِ، فَتَعَلَّقُ بِقائِمَةٍ مِن قَوائِمِ العَرشِ، فَتَقولُ: یا عَدلُ، احکُم بَینی وبَینَ قاتِلِ وُلدی. قالَ رَسولُ اللّه ِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): فَیَحکُمُ اللّه ُ تَعالی لِابنَتی ورَبِّ الکَعبَةِ.»
در حدیث دیگری از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده است: دخترم فاطمه، روز قیامت، در حالی محشور می‌شود که لباسی آغشته به خون با اوست و به ستونی از ستون‌های عرش می‌آویزد و می‌گوید: ‌ای عدل مطلق! میان من و قاتل فرزندانم حکم بران. به خدای کعبه سوگند، خداوند متعال به نفع دخترم حکم می‌راند.


۱. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ص۸۲۶.    
۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۴.    
۳. صدوق، محمد بن علی‌، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۶۹.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۰۰.    
۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۵.    
۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۴.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۶، ص۲۸۵.    
۸. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۲۷۶.    
۹. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ص۱۷.    
۱۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۵.    
۱۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۶.    
۱۲. هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۳۶۳.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۳، ص۲۶۷.    
۱۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۷.    
۱۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۶.    
۱۶. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۶۸.    
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۵۱.    
۱۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۷.    
۱۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۸.    
۲۰. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۷.    
۲۱. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۶۳، ص۳۳۶.    
۲۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۹.    
۲۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۸.    
۲۴. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۳۸.    
۲۵. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۴، ص۳۲۵.    
۲۶. ابن نما حلی، محمد بن جعفر، مثیر الاحزان، ص۱۸.    
۲۷. ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۹۳.    
۲۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۹.    
۲۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۸.    
۳۰. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۳۸.    
۳۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۲۹.    
۳۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۰.    
۳۳. ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج۳، ص۱۳۹.    
۳۴. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۳۴.    
۳۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۱.    
۳۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۴.    
۳۷. ابن اعثم، احمد، الفتوح،ج۴، ص۳۲۴.    
۳۸. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۳۷.    
۳۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۵.    
۴۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۴.    
۴۱. صدوق، محمد بن علی‌، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۵۱.    
۴۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۳، ص۳۴۵.    
۴۳. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۹۷.    
۴۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۵.    
۴۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۲.    
۴۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۳.    
۴۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۲.    
۴۸. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۶۹.    
۴۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۰۲.    
۵۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۳.    
۵۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۲.    
۵۲. صدوق، محمد بن علی‌، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۵۱.    
۵۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۰۰.    
۵۴. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۹۵.    
۵۵. حمویی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۶۴.    
۵۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۳.    
۵۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۴.    
۵۸. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، المناقب، ج۳، ص۳۲۷.    
۵۹. حمویی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۶۶.    
۶۰. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۹۰.    
۶۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۲۰.    
۶۲. صدوق، محمد بن علی‌، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۹.    
۶۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۳۵.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۱۷۵-۱۹۲.






جعبه ابزار