پهلواروی جعفری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پُهلْوارَوی جعفری، خاندان مشهوری در
شرق هند هستند.
آنان نسبِ خود را به
جعفر طیّار ،
برادر امام علی علیهالسلام، میرسانند.
اصل این خاندان از پهلواری (پُلواری)، قریهای از توابع عظیم آباد است.
در سدههای دوازدهم تا چهاردهم، دانشمندان متعددی از آن برخاستهاند، از آن جملهاند:
امان الله، فرزند محمد امین، از علما و مدرّسان سده دوازدهم.
وجیه الحق، فرزند امان الله.
نزد پدرش درس آموخت و در جرگه مدرّسان و علمای
دینی درآمد و آثاری نیز تألیف کرد و در ۱۱۵۰ درگذشت..
وحیدالحق (متوفی ۱۲۰۰ یا ۱۲۰۱)، فرزند وجیه الحق.
نزد
پدر خود و داییاش، شیخ مبین جعفری پهلواروی، شاگردی کرد و به مرتبه استادی رسید و بسیاری از علما در محضر وی دانش آموختند.
او در
پرهیزکاری ،
راستگویی ،
ساده زیستی ، شیرین سخنی و خوشخویی نمونه بود، از شُبهات
پرهیز میکرد و از خوراک کارگزاران دولت انگلیس نمیخورد.
در آغاز، مانند
فقیهان حنفی ، از
غنا پرهیز میکرد، ولی بعدها که احوال
عرفانی بر وی غلبه کرد، در مجلس
سماع حضور مییافت.
او آثار متعددی برجا نهاد، از جمله تعلیقه بر شمایل ترمذی و بر
تفسیر بیضاوی.
احمدی پهلواروی (۱۱۷۶ـ۱۲۵۲)، فرزند وحیدالحق.
در پهلواری چشم به
جهان گشود و در همانجا بزرگ شد و در محضر پدر
دانش آموخت و سپس به تدریس روی آورد و ریاست علمی در
شرق هندوستان به او رسید.
آثار وی بر تبحّرش در علوم حکمی، خصوصاً فنون
ریاضی و براهین
هندسی ، دلالت دارد که از میان آنها چهار تعلیقه وی در دست است:
الف) تعلیقه بر حاشیه میر زاهد هروی بر شرح تهذیب جلال دوانی در منطق
ب) تعلیقه بر حاشیه او بر شرح
شریف جرجانی بر مواقف
قاضی عضد در
علم کلامج) تعلیقه بر الشمس البازغه محمود جونپوری در
فلسفهد) تعلیقه بر شرح هدایة الحکمة از
صدرای شیرازی در فلسفه
شرف الدین (۱۲۳۵ـ۱۲۸۹)، فرزند شیخ هادی.
در
فقه و
تصوف مبرّز بوده و شرحی مبسوط بر تهذیب المنطق نوشته است.
بدرالدین (۱۲۶۸ـ۱۳۴۳)، فرزند شرف الدین.
نزد پدر شاگردی کرد و در جرگه مشایخ طریقت درآمد و منصب امیرالشریعهای را به او تفویض کردند، و حکومت انگلیسی هند به او لقب «شمس العلماء» داد، اما وقتی که دشمنی انگلیسیها با
مسلمانان آشکار شد، او این لقب را به انگلیسیها پس داد.
از شاخههای دیگر این خاندان، این افراد قابل ذکرند:
مجیب الله (۱۰۹۸ـ۱۱۹۱)، فرزند ظهورالله.
در پهلواری در محضر فصیح الدین جعفری پهلواروی، و در بنارس نزد شیخ محمد وارث بنارسی دانش آموخت و از دومی طریقه اویسی قادری، و از پسر داییاش، عمادالدین، طریقه قلندری را فرا گرفت و بر مسند ارشاد تکیه زد.
عده بسیاری طریقت را از او اخذ کردند.
نعمة الله (۱۱۶۰ـ۱۲۴۷)، فرزند مجیب الله.
از مشایخ معروف بود و بیشتر کتابهای درسی را نزد وحیدالحق،
شوهر خواهرش ، خواند و طریقت را از پدرش فراگرفت و پس از او به منصب
شیخی رسید.
نورالحق (۱۱۵۶ـ۱۲۳۳)، فرزند عبدالحق و نوه مجیب الله.
در محضر وحیدالحق به تحصیل پرداخت و طریقت را از
جدّ خود فراگرفت.
از آثار او دیوان شعری است به فارسی.
ظهورالحق (۱۱۸۴ـ۱۲۳۴)، فرزند نورالحق از
فقهای حنفی بود.
شاه عبدالعزیز دهلوی به او اجازه
حدیث داد، و او طریقت را از پدرش فراگرفت.
کتابهایی در فقه و سلوک تصنیف کرده است.
ابوالحسن (۱۱۹۱ـ۱۲۶۵)، فرزند نعمة الله از مشایخ بزرگ بود.
در محضر احمدی پهلواروی درس خواند و در معقول و منقول و ادبیات استاد شد.
مدتی به طبابت اشتغال داشت و پس از پدر بر مسند ارشاد نشست.
آثار متعددی تألیف کرد، از جمله: حاشیه بر شرح حمدالله ــ از
علمای شیعه ــ بر سُلَّم العلوم در
منطق ،
رسالهای در تحقیق حدیثی که در باب دوازده جانشین
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم رسیده است، و دیوان
شعر فارسی.
محمد امام (۱۱۹۴ـ۱۲۵۵)، فرزند دیگر نعمة الله در منطق و حکمت مبرّز بود.
مانند برادرش، ابوتراب، نزد احمدی پهلواروی درس خواند.
طریقت را از پدرش آموخت.
به تدریس میپرداخت و
رسالههایی در منطق نوشت.
محمد (۱۱۹۸ـ۱۲۷۲)، فرزند نعمة الله از مشایخ بزرگ بود.
نزد احمدی پهلواروی درس خواند.
طریقت را از پدر آموخت.
وی از اصحاب و جد به شمار میرفت.
علی سجاد (۱۱۹۹ـ۱۲۷۱)، فرزند نعمة الله صاحب آثار متعدد از جمله دیوان
شعر فارسی بود.
مصطفی (۱۱۹۹ـ۱۲۴۹)، فرزند شمس الدین، از مشایخ قادری و از شاگردان احمدی پهلواروی بود.
در طریقت از پدر اجازه گرفت و پس از او به مقام شیخی در کلکته رسید.
وصی احمد (۱۲۲۴ـ۱۲۹۳)، فرزند مصطفی از دانشمندان متصوف بود.
نزد دو
دایی خود، ابوالحسن و محمدحسین، درس خواند.
طریقت را از
جدّ مادریاش، نعمة الله پهلواروی، و داییاش ، ابوتراب، فراگرفت.
نیکو
شعر میسرود و از آثار او دیوان شعر فارسی و هندی است.
علی حبیب (۱۲۴۹ـ۱۲۹۵)، فرزند ابوالحسن و نوه نعمة الله.
در محضر
پدر و برادرش، نورالعین، و دو عمویش، ابوتراب و محمد حسین که همه از اصحاب احمدی پهلواروی بودند، دانش آموخت.
صحاح ستّه را از پسر عمویش، شیخ آل احمد، استماع کرد.
در
فقه حنفی استاد بود.
با
بدعتها مخالفت مینمود.
در
فقه و
عقاید کتابهایی تصنیف کرد.
دیوان شعری به فارسی دارد که در آن «نصر» تخلّص کرده است.
(۱) عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، حیدرآباد دکن.
(۲) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح الهدایة
الاثیریة، (چاپ سنگی تهران ۱۳۱۳)، چاپ افست.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پُهلْوارَوی جعفری»، شماره۲۸۹۴.