پسر شوهر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پسر شوهر، فرزند ذکور
شوهر از
همسر دیگر وی است.
پسر شوهر را
ناپسری،
پسر اندر،
پسر شوهر از
زن دیگر
و برخی به او «
ربیب» گفتهاند،
هرچند بیشتر
لغویان ربیب را به معنای
پسر زن از
شوهر دیگر دانستهاند.
قرآن در یک
آیه از
پسر شوهر به صراحت نام برده است: «اَو اَبناءِ بُعولَتِهِنَّ»
و در دو آیه دیگر هرچند نامی از
پسر شوهر نبرده؛ ولی مخاطب
آیه پسران شوهر هستند: «ولا تَنکِحوا ما نَکَحَ ءاباؤُکُم مِنَ النِّساءِ».
در این
آیات از برخی رسوم
باطل دوران جاهلی درباره رفتار
پسر شوهر با همسر
پدر خویش و برخی
احکام فقهی پسر شوهر سخن به میان آمده است.
در
جاهلیت پس از مرگ
شوهر،
پسران و در صورت نداشتن
پسر، دیگر خویشاوندان وی پارچهای بر روی همسر او افکنده، بدین ترتیب او را به
ارث میبردند. سپس او را به
ازدواج دیگری درآورده و
مهر او را خود تملک میکردند
یا از ازدواج او جلوگیری میکردند تا مهر خود را به آنان ببخشد یا پس از مرگ او، مهر و دیگر
اموال وی را تملک کنند.
قرآن این اعمال را
حرام شمرد و
مؤمنان را از آن بازداشت: «یـاَیُّها الَّذینَ ءامَنوا لا یَحِلُّ لَکُم اَن تَرِثوا النِّساءَ کَرهـًا ولا تَعضُلوهُنَّ لِتَذهَبوا بِبَعضِ ما ءاتَیتُموهُنَّ».
در
شان نزول این آیه گفتهاند که پس از مرگ
ابو قیس بن اسلت، پسرش نامادری خود را به ارث برد؛ ولی نه به وی
نفقه میداد و نه او را رها میکرد تا به نزد اهلش بازگردد که آیه مذکور نازل شد و ارث بردن
زنان از سوی فرزندان را مردود شمرد.
قید «کَرهاً» در آیه اشاره به واقعیت موجود در
عصر جاهلیت است که زنان از این امر ناراضی بودند؛ نه اینکه این عمل تنها در صورت نارضایتی زنان حرام باشد.
از دیگر رسوم دوران جاهلیت ازدواج
پسر با نامادری خود پس از مرگ پدر بود.
چنین ازدواجی «
نکاح مَقْت» و فرزندان حاصل از آن «مقتی» نامیده میشدند.
قرآن این عمل را نیز حرام شمرد و
مسلمانان را از آن بازداشت: «و لا تَنکِحوا ما نَکَحَ ءاباؤُکُم مِنَ النِّساءِ اِلاّ ما قَد سَلَفَ اِنَّهُ کانَ فـحِشَةً ومَقتـًا وساءَ سَبیلا».
در شان نزول آیه فوق
احادیث متعددی در مورد ازدواج
پسران شوهر با نامادری خود نقل شده است.
مراد از جمله «اِلاّ ما قَد سَلَفَ» باطل نبودن ازدواجهای پیشین یا قبل از
اسلام یا کیفر نداشتن آنهاست.
همسر پدر با وقوع عقد میان پدر و او بر فرزند حرام میشود، هرچند
آمیزش انجام نگرفته باشد.
برخی فقیهان، به استناد عموم آیه و اینکه مراد از «نکاح» در آیه آمیزش یا مفهومی اعم از آن و
عقد نکاح است
زنا کردن را نیز موجب حرمت
زن بر
پسر مرد زانی دانستهاند؛
اما برخی آن را موجب حرمت ندانسته و ازدواج
پسر مرد زانی با چنین زنی را
جایز شمردهاند؛
همچنین به تصریح
فقها حرمت همسر پدر، به
پسر بیواسطه
شوهر اختصاص ندارد، بلکه شامل نوادگان ذکور
شوهر نیز میشود، چنان که همسران اجداد پدری یا
مادری شخص نیز بر پسرشوهر حراماند،
زیرا واژه «آباء» در آیه شامل
اجداد پدری یا مادری و نسلهای پیشین نیز میشود.
در اسلام، بر زنان آشکار کردن
زینت در برابر مردان حرام دانسته شده است؛ اما چند گروه، از جمله
پسران شوهر محرم زن شمرده شده و از این
حکم استثنا شدهاند: «قُل لِلمُؤمِنـتِ... ولا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعولَتِهِنَّ... اَو اَبناءِ بُعولَتِهِنَّ».
از این آیه استفاده میشود که
پسر شوهر میتواند به زینتهای همسر پدر که به نظر بیشتر
مفسران و فقیهان مراد از آن مواضع زینت است نگاه کند.
این
احکام به
پسر شوهر اختصاص ندارد، بلکه فرزندان و نسلهای بعدی را نیز شامل میشود.
مستند این حکم کلمه «اَبناءِ بُعولَتِهِنَّ» است که شامل فرزندان ذکور باواسطه و بیواسطه و حتی نوادگان
دختری نیز میشود.
درباره اینکه مراد از زینت در آیه مذکور چیست و محدوده جواز نظر چه مقدار است در میان
فقهای شیعه و
اهل سنت آرای گوناگونی مطرح است.
احکام
القرآن، جصاص؛ انوارالتنزیل و اسرارالتاویل، بیضاوی؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فی تفسیر
القرآن؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المنار؛ تفسیر نمونه؛ جامع البیان عن تاویل آی
القرآن؛ الجامع لاحکام
القرآن، قرطبی؛ جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ روض الجنان و روح الجنان؛ زبدة البیان فی براهین احکام
القرآن؛ فتح القدیر؛ فرهنگ فارسی؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ القاموس المحیط؛ لغت نامه؛ مجمع البیان فی تفسیر
القرآن؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ مستند الشیعة فی احکام الشریعه؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی.
دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله (پسر شوهر).