پریخان خانم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پَرْیخانْ خانُم (
رجب ۹۵۵- رجب۹۸۵/اوت۱۵۴۸- سپتامبر۱۵۷۷)، دختر
شاه طهماسب اول صفوی و بانویی سیاستمدار و قدرتمند که در تحولات سیاسی دوره خود نقشی مهم داشت.
وی در حوالی
اهر زاده شد.
مادرش سلطان آغاخانم، از زنان چرکس حرمشاه طهماسب، و دایی وی شمخال سلطان از سرداران با نفوذ و رئیس سپاهیان چرکس بود.
پریخان خانم که از تحصیلات بسیار خوبی برخوردار بود، به زودی در دستگاه پدر صاحب نفوذ شد.
گفتهاند که شاه طهماسب چنان به او علاقه داشت که راضی به شوهر دادنش نمیشد.
اما بعدها او را به همسری بدیعالزمان میرزا، پسر
بهرام میرزا صفوی درآورد.
این همسری ظاهراً تحقق عملی نیافت.
در سالهای پایانی سلطنت شاه طهماسب که روز به روز بر قدرت و نفوذ پریخان خانم افزوده میشد، مسئله جانشینی شاه، ذهن درباریان و صاحبان قدرت را به خود مشغول کرده بود. شماری از قزلباشان و گرجیان دربار، طرفدار
حیدرمیرزا صفوی، فرزند جوان شاه بودند.
عدهای دیگر نیز از جانشینی اسماعیل میرزا، فرزند دیگر او حمایت میکردند که از سالها پیش به دستور شاه طهماسب در قلعه قهقهه زندانی بود.
در این میان، پریخان خانم چندی تلاش کرد تا زمینه را برای
سلطنت برادر خود، سلیمان میرزا فراهم کند؛ اما به علت بیکفایتی و نادانی وی توفیقی نیافت و او نیز به جرگه طرفداران اسماعیل میرزا پیوست.
پس از
مرگ شاه طهماسب (۱۵
صفر ۹۸۴)، حیدرمیرزا که بر بالین پدر حاضر بود، رشته کارها را در دست گرفت.
نخست به دفع پریخان خانم پرداخت، اما شاهزاده خانم هوشمند و حیلهگر، با اظهار وفاداری و پشیمانی از رقابتهای گذشته و
سوگند به
قرآن، برادر را فریفت و جان بهدر برد
اما در همان شب به کمک دایی خود، شمخال سلطان مخالفان حیدرمیرزا را برانگیخت تا به قصر سلطنتی ریخته، وی را به
قتل رسانند.
آنگاه با صلاحدید پریخان خانم، یکی از امرای ترکمان برای آوردن اسماعیل میرزا روانه قلعه قهقهه شد و در این فترت، پریخان خانم با کمال
قدرت اداره امور
کشور را در دست گرفت.
اسماعیل میرزا در ۲۷
جمادیالاول ۹۸۴ در تالار چهل ستون
قزوین رسماً با عنوان
شاه اسماعیل دوم بر تخت نشست. پریخان خانم که در روی کار آوردن او نقشی اساسی داشت، تصور میکرد که میتواند مثل سابق با قدرت در امور سلطنت مداخله کند،
اما شاه اسماعیل دوم از همان ابتدای کار دست وی را از امور، و ارتباطش را با درباریان و امرا قطع کرد
و حتیٰ جمعی را نیز به مراقبت و مواظبت از وی گماشت
و اطرافیان و ملازمانش را نیز مرخص کرد.
پادشاهی شاه اسماعیل دوم دیری نپایید و در ۱۳
رمضان ۹۸۵ به طرزی مرموز درگذشت.
بیشتر تاریخنگاران معاصر وی معتقدند که مرگ شاه اسماعیل دوم نیز در نتیجه
توطئه پریخان خانم رخ داد.
پس از مرگ شاه، پریخان خانم بار دیگر مصدر امور شد و در آن اوضاع بحرانی، برای جلوگیری از اضمحلال سلطنت صفوی و بروز چند دستگی میان سران
قزلباش و حفظ آرامش پایتخت به چارهجویی پرداخت.
کفایت و کاردانی او به حدی بود که در شورای سران قرلباش برای تعیین
پادشاه، عدهای خود او را نامزد پادشاهی کردند
گروهی نیز طرفدار شاه شجاع، فرزند شیرخوار اسماعیل دوم و نیابت سلطنت پریخان خانم بودند.
اما سرانجام
رأی بزرگان کشور بر پادشاهی
سلطان محمد خدابنده، ولیعهد رسمی شاه طهماسب قرار گرفت.
سلطان محمدخدابنده تقریباً نابینا و ناتوان بود و در
شیراز روزگار میگذراند.
پریخان خانم مخالفانی هم داشت، مهمترین مخالف او میرزا سلطان جابری اصفهانی، وزیرشاه اسماعیل دوم بود که به محض انتخاب سلطان محمدخدابنده، با تمهیدی خود را از قزوین به شیراز رساند و خود را به شاه جدید و همسر با نفوذش، خیرالنساء خانم نزدیک کرد و منصب وزارت را به دست آورد.
میرزا سلطان در عین حال، به فعالیت برضد پریخان خانم پرداخت و چنین القا کرد که با وجود پریخان خانم، از پادشاهی جز نامی برای شاه جدید نخواهد ماند.
سعایتها در
شاه کارگر افتاد و چون وارد قزوین شد (اول
رجب ۹۸۵)، فرمان داد تا پریخان خانم را به لله دوران کودکیاش، میرزا خلیل خان افشار سپردند. کسان خلیلخان نیز چند ساعت بعد، به دستور شاه پریخان خانم را در خانه خلیلخان خفه کردند.
اموال پریخان خانم نیز که در حدود ۱۰هزار تومان میشد، در برابر این خدمت به
خان افشار بخشیده شد.
پیکر پریخان خانم را در آستانه امامزاده
حسین قزوین به خاک سپردند.
وی به هنگام مرگ ۳۰ سال داشت.
پریخان خانم بانویی باهوش، قدرتطلب، دسیسهگر، دانشدوست و ادبپرور بود.
عبدی بیک نویدی شیرازی تاریخ
تکملة الاخبار را به نام او نوشته است.
محتشم کاشانی، شاعر معروف
دوره صفوی مورد علاقه و توجه پریخان خانم بود و او نیز قصایدی در
مدح پریخان خانم سروده است.
پریخان خانم خود نیز
شعر میسرود و «حقیقی» تخلص میکرد و در برخی از تذکرهها اشعاری از او باقیمانده است.
پریخان خانم مدرسهای در
اصفهان ساخت که به نام وی
شهرت یافت، اما پس از چندی ویران شد و مصالح آن در ساخت مسجد رحیمخان و مسجد نو به کار رفت.
(۱) اسکندربیک منشی، عالم آرای
عباسی، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۲) افوشتهای، محمود، نقارة الآثار، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۳) پیربداق منشی، جواهرالاخبار، به کوشش
محسن بهرام
نژاد، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۴) تتوی احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، به کوشش علی آلداود، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۵) حسینی استرابادی،
حسن، از شیخ صفی تا شاه صفی (تاریخ سلطانی)، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۶) حسینی جنابذی، میرزابیک، روضة الصفویة، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۷) دیهیم، محمد، تذکره شعرای آذربایجان، تبریز، ۱۳۶۷ش.
(۸) رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم، آثار ملی اصفهان، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۹) روملو،
حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۷ش.
(۱۰) فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه
عباس اول، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۱) قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۹ش-۱۳۶۳ش.
(۱۲) محتشم کاشانی، دیوان، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۳) منجم یزدی، محمد، تاریخ
عباسی، به کوشش سیفالله وحیدنیا، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۱۴) نویدی شیرازی، زینالعابدین، تکملة الاخبار، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۱۵) واله، محمدیوسف، خلدبرین، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۲ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پریخان خانم»، شماره۵۵۱۱.